۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۲ : ۰۲
عقیق:مرحوم آیتالله عبدالکریم حقشناس در یکی از درسهای اخلاق خود به موضوع «دلیل مخالفت مردم با هدایت الهی» اشاره کرد که در ادامه میآید:
*نصایح حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع)
انسان موقعیت اهل بیت را ببیند و بشناسد، امام باقر(ع) فرمود: اگر چنانچه موسی در مصاحبت خضر صبر میکرد و با بیصبری از او مفارقت نمیکرد، عجایبی نصیبش میشد! باز حضرت فرمودند: اگر من آنجا بودم، بین آنها قضاوت و حکم میکردم، چیزی از خضر سؤال میکردم که او نداند، مقام اهل بیت(ع) این است! یعنی که حضرت میفرماید: من اعلم از موسی و خضر هستم، اهل بیت انوار طیبه هستند.
*تمام هم و غمت آخرت باشد
در حیاتالحیوان دمیری آمده است که وقتی موسی بن عمران قرار شد که از خضر جدا شود، به او عرض کرد: الساعه مرا نصیحتی کن! خضر به او فرمود: تمام موضوع این باشد که توجهت به معاد و پروردگار باشد، مابقی چیزها، طریق این معناست و برای این است که تو به مقام توجه و ذکر برسی.
عرض کردند: یا بن رسول الله بهترین قلبها کدام است؟ حضرت فرمود: بهترین قلبها، قلبی است که در آن غیر پروردگار نباشد.
خب! دیگر خضر چه نصایحی به موسی فرمود؟ فرمود: «لاتطلب العلم لتحدث به و اطلب العلم لتعمل به»، برای اینکه دنبال علم نباش که منبر بروی و به سخنرانی کنی، بلکه علم را برای عمل کردن یاد بگیر! اگر من احادیث را یاد بگیرم و حفظ کنم که یک منبر برای خودم درست کنم، چه نتیجهای دارد و به چه درد من میخورد؟ باید علم را برای عمل یاد بگیریم!
*از عمرت برای زاد آخرت بهره بگیر
شخصی سؤال کرد: یا بن رسول الله! علت اینکه ما به مقامات و کلاسهای عالی نمیرسیم چیست؟ حضرت فرمود: برای این است که درکلاسهای مقدماتی در عمل کوتاهی کردهاید، وارد نشدن شما در کلاسهای بالا به خاطر این است که در کلاسهای پایین، به وظایفتان درست عمل نکردهاید، اگر عمل کرده بودند، کلاسهای بالا را هم به شما اعطا میکردند.
سومین نصیحت چه بود؟ اینکه فرمود: «و انها جعلت بلغة للعباد لیتزودوا منها للمعاد»؛ خدا دنیا را چیزی قرار داده که شما را به منزل برساند، میخواسته که شما از این گذرگاه، زاد توشه بردارید و برای قیامت آماده شوید، علت اینکه ما را به این دنیا وارد کردند، این است که ما در این متجر، یعنی دارالتجاره، عوالم اخرویه را کسب کنیم، نه اینکه عمرمان را به دفع الوقت بگذرانیم، عن قریب رسول پروردگار میآید که اگر او آمد دیگر نه طبیبی میتواند به داد ما برسد و نه حبیبی! باید حال ما طوری باشد که وقتی ایشان وارد میشود ما را در حال اشتغال به ذکر الله ببیند، نه در حال غفلت.
*دلیل مخالفت مردم با هدایت الهی
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً/وَ داعِیاً إِلَی اللهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً»، رسول الله سراج منیری است که هیچ وقت خاموش نمیشود، خیلیها میخواهند این نور را خاموش کنند، ولکن ریشه خود آنها کنده خواهد شد! کسانی نسبت به مقام ولایت زیر بار نمیرفتند یا حتی در مقام تخریب و تحقیر بر میآمدند، اما بالاخره شهرت امیرالمؤمنین(ع) تمام عالم کون و مکان را گرفت!
سؤال این است که چرا مردم در مقابل این سراج منیر ایستادند؟ این مقابله چه دلیلی داشت؟ علت همان چیزی بود که خود آنها اقرار میکردند و به پیامبر(ص) میگفتند: «قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ»، أَکِنَّة جمع کنان است و کنان به معنای حجاب است، لذا این آیه یعنی قلب ما در حجاب است و نمیتواند دعوت شما را بفهمد، گوش ما هم سنگین شده است و دیگر نسبت به فرمایشات شما شنوایی ندارد، بین ما و تو حجاب و مانعی افتاده که گویا اصلا حرف همدیگر را نمیفهمیم.
منبع:فارس