کد خبر : ۷۴۹۵۵
تاریخ انتشار : ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۷
مراسم شب اول ماه مبارک رمضان در مسجد ارک تهران

حجت الاسلام میرباقری :از مهمترین راه‌های تقرب الهی فرار به سوی اوست/حاج منصور ارضی: توبه کنیم تا استغفار امام زمان(عج) برای ما نتیجه بدهد

شاکرین کسانی هستند که داد و ستدشان با خداوند است و در بازار دنیا با غیر خدا کاری ندارند و نه از غیر خدا چیزی می‌گیرند و نه چیزی را پس می‌دهند. ان شاء الله در پایان ماه رمضان ما نیز جزو شاکرین باشیم

گزارش تصویری

صوت مداحی


مراسم اولین شب ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری و مناجات خوانی حاج منصور ارضی در مسجد ارک تهران برگزار شد.

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام میرباقری را بخوانید:

 رسیدن به ماه رمضان فرصت مجددی است از سوی خداوند متعال تا دوباره زنده باشیم و آن را درک نماییم. باید سپاسگزار این نعمت باشیم و بهترین روش شکر، صرف کردن همه این زمان برای خداوند است چراکه صرف ننمودن این زمان برای خدا به معنی صرف نمودن آن برای غیر خداوند است و این کفران نعمت است . در واقع شاکرین کسانی هستند که داد و ستدشان با خداوند است و در بازار دنیا با غیر خدا کاری ندارند و نه از غیر خدا چیزی می‌گیرند و نه چیزی را پس می‌دهند. ان شاء الله در پایان ماه رمضان ما نیز جزو شاکرین باشیم .

 اما در این چند جلسه در مورد این حدیث بحث می‌شود:

" کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها"

نکته اول " کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی"

در ادبیات عرب به خود لفظ لا اله الا الله "کلمه" گفته می‌شود ولی در این حدیث عبارت حصن وارد شده و این موضوع مورد اشاره نیست چون تناسبی بین کلمه و حصن وجود ندارد

نکته دوم اینکه "لا اله الا الله" چه معنایی دارد و چگونه کلمه "لا اله الا الله" می‌تواند حصن باشد ؟ و معنی وادی ایمن از عذاب آن چیست؟

در قرآن همیشه تاکید شده که اصل دعوت همه انبیاء و اولیاء همین یک کلمه است و جامع همه دعوت‌های الهی همین موضوع است.تا جایی که خداوند به پیامبر خود می‌فرمایند

فَفِرُّوا إِلَى ٱللَّهِ إِنِّى لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِینٌ وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ ٱللَّهِ إِلَهًا ءَاخَرَ إِنِّى لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ مُّبِین )سوره ذاریات آیات 51و 50)

پس به سوی خدا بگریزید، که من از سوی او برای شما بیم‌دهنده‌ای آشکارم! و با خدا معبود دیگری قرار ندهید، که من برای شما از سوی او بیم‌دهنده‌ای آشکارم

در آیه، اول شروع به انذار می‌شود و سپس تاکید می‌شود برای رفع گرفتاری به سوی خداوند فرار کنید از این انذار و تاکید بر فرار دریافت می‌شود که خطری حتمی وجود دارد که باید به آن توجه داشت. این خطر وجود شرک و تعلق خاطر به غیر خداوند است که اعم از نفس اماره و شیطان و صفات رذیله می‌باشد ،که جنهمی در درون فرد ایجاد می‌کنند. چرا که شرک همیشه همراه عذاب و سختی است "وَمَن یُشْرِکْ بِٱللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ ٱلسَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ ٱلطَّیْرُ أَوْ تَهْوِى بِهِ ٱلرِّیحُ فِى مَکَانٍ سَحِیقٍ(سوره حج آیه 31) و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوط کرده، و پرندگان(در وسط هوا) او را می‌ربایند(بر او طمع می‌ورزند)؛ و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب می‌کند! پس شرک همان چیزی است که از آن باید به سوی خداوند پناه ببریم.
باید توجه داشت رنج و عذاب شرک در همین دنیا دامن گیر مشرکان می‌گردد "إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بالْکَفِرِینَ(سوره توبه آیه 49) و بدکاران در دوزخند. یکی از مهمترین راه‌های تقرب الهی فرار به سوی اوست

اخذ خدایی بجز "الله"خطرساز است و به قول علامه طباطبایی انسان باید از "اله" (معبودهایی که برای خود می‌گیریم، یا به آنها دل می‌بندیم و خشوع می‌کنیم ) فرار کند به سوی مفری(اصلاح کننده) مبین و قابل مشاهده . در  واقع اینها سرمایه وجودی شما را می‌بلعند و جهنم را به شما تحویل می‌دهند. کلمه " لا اله الا الله" بر دو معنا تاکید دارد نفع "اله" انسان و بعد از آن برگزیدن حضرت حق.

شناخت لا اله الا الله از طریق آیات قرآنی:

کِتابٌ أُحْکِمَتْ ءَایاتُهُۥ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِن لَّدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ  أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا ٱللَّهَ  إِنَّنِى لَکُم مِّنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ وَأَنِ ٱسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُم مَّتَعًا حَسَنًا (سوره هود آیات 1تا3)

این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه(نازل گردیده) است! (دعوت من این است) که: جز "اللّه" را نپرستید! من از سوی او برای شما بیم دهنده و بشارت دهنده‌ام! و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛

اجمال مطالب این است که ما در این عالم ناچار به پرستش هستیم و الهی برای پرستش اخذ می‌کنیم که وقت و توان و خود را صرف بندگی آن می‌کنیم، این اله یا خداوند است و یا غیر خداوند و مصادیق آن سقیفه و بتکده و ... است که می‌تواند جسم و جان ما را تسخیر کنند، و این برگرفته از ظرفیت انسانی ما می‌باشد چراکه انسان همیشه میل دارد کسی را دوست داشته باشد و یا به چیزی دل ببندد و از چیزی بترسد.

"أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یابَنِى ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا ٱلشَّیْطَنَ  إِنَّهُۥ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ وَأَنِ ٱعْبُدُونِى  هَذَا صِرَاطٌ  مُّسْتَقِیمٌ "(سوره توبه آیات ۶۱-۶۰(

آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟! و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟ پس در این صورت گاهی ممکن است انسان در عبادت عابد شیطان شود هر چند در مورد محبین اهل بیت علیهم السلام این لفظ را من به کار نمی‌برم ولی این دسته هم می‌توانند سر بر آستان غیر خدا فرود آورند و یا نفس خود را بپرستند، همانطور که قرآن به آن اشاره می‌نماید:

" أَفَرَءَیْتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَهَهُۥ هَوَىهُ وَأَضَلَّهُ ٱللَّهُ عَلَى عِلْمٍ "(سوره جاثیه آیه 23)

آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهی(بر اینکه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده‌ای افکنده است؟! و همین طور در آیه 51 سوره ذاریات انذار بر عدم شرک می‌آید همانطور که اشاره شد.

" هُوَ الَّذِی فی السمَاءِ إِلَهٌ وَ فی الاَرْضِ إِلَهٌ"

سوالی که پیش می‌آید اینجاست که اگر ما غیر خدا را پرستش کردیم ، واقعا شریکی برای خداوند به وجود می‌آید؟ " لَوْ کَانَ فِیهِمَا ءَالِهَةٌ إِلَّا ٱللَّهُ لَفَسَدَتَا(سوره انبیاء آیه 22) اگر در آسمان و زمین، جز "اللّه" خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند(و نظام جهان به هم می‌خورد) با دو یا چند اله نمی‌توان عالم را اداره کرد. اما از نظر قرآن انسان با آنکه می‌تواند مشغول پرستش معبود دیگری شود ولی در عین حال الله یکی بیشتر نیست و کج روی ما، برای خدای متعال شریک نمی‌سازد. در واقع لا اله الا الله دو معنی نفی در خود مستتر دارد یکی آنکه خدایی غیر از الله نپرستیم و دیگری خدایی دیگر به جز الله وجود ندارد! و رفتار و عبادت و یا شرک ما هیچ تغییری در این واقعیت ایجاد نمی‌کند

"اله" آن وجود مقدسی است که جامع همه اسماء و صفات قرآنی است لذا در قرآن اله با خداوند متعال مقایسه می‌شود می‌بینیم به اله صفات را می‌توان نسبت داد ولی این خداوند است که عمل کننده به تمام وصفیات است . نسبت خداوند با مخلوقات نشان دهنده اسماءحسنی خداوند است " وَ بِأَسْمَائِکَ الَّتِی مَلَأَتْ أَرْکَانَ کُلِّ شَیْ ءٍ"(دعای کمیل) اداره امور همه عالم با اسماء الهی است و چیزی جز اسماء الهی در عالم وجود ندارد( یعنی آنچه باید به آن تکیه نمود خداوند است) این که زمین انسان را بر روی خود نگه می‌دارد به اذن خداوند است "إِنَّ ٱللَّهَ یُمْسِکُ ٱلسَّماوَاتِ وَٱلْأَرْضَ أَن تَزُولَا  وَلَئِن زَالَتَا إِنْ أَمْسَکَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِۦٓ(سوره فاطر آیه 41) خداوند آسمانها و زمین را نگاه می‌دارد تا از نظام خود منحرف نشوند؛ و هرگاه منحرف گردند، کسی جز او نمی‌تواند آنها را نگاه دارد
سومین نکته رابطه ما با خداوند همیشه از عالی به فانی است. یک سو قوی و اعلی و یک سوی دیگر ضعیف و فانی همانطور که در مناجات امیرالمومنین می‌خوانی " انْتَ الْمَالِکُ وَ أَنَا الْمَمْلُوکُ "ویا " أنتَ القوی و أنَا الضَّعیف
نکته چهارم در رابطه با الله یک طرفه بودن رابطه وجود با خداوند است هیچ چیز بدون خداوند نه می‌تواند به وجود آید و نه می‌تواند به حیات ادامه دهد او بی نیاز از مخلوقات است ولی مخلوقات نیازمند الله هستند یعنی ما فقیر و او حی است یعنی شان مخلوق فقر است همانگونه که رسول اکرم صل الله علیه و آله فرمودند "وَ الْفَقْرُ فَخْرِی وَ بِهِ أَفْتَخِرُ عَلَى سَائِر الْأَنْبِیَاءِ" برای عبد فقر مایع فخر است و غیر آن استکبار است اصلاً دعا کردن انسان بر همین مبنای اعلام فقر نسبت به خداوند است.

 


بیانات حاج منصور ارضی در شب اول ماه مبارک رمضان مورخ هجدهم خرداد ماه 1395 مسجد ارک تهران

اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها

 
باید توبه کنی تا استغفار حضرت صاحب علیه السلام برای تو نتیجه داشته باشد.
بحث توبه و استغفار مانند دو برادر بیان شده ، همیشه در کنار هم هستند ، مگر به بیان دیگری گفته شده باشد . استغفار  در ماه رمضان و در رویت هلال ماه هم بیان شده و ماه استغفار و شهر التوبه است . عجیب است که هر که می‌خواهد امشب را بهتر درک کند باید قسمتی از جوشن کبیر را بخواند و همچنین وقتی دعای چهل و چهارم صحیفه را می‌خوانی متوجه بیانات زیبای امام سجاد علیه السلام در مناجات می‌شوی ، در آنجا  هم بحث ماه توبه آمده است. خود استغفار یک عمل مستحبی است و در لغت هم به معنی طلب پوشش است ، درخواست برای زمینه‌ی آمرزش ، اما توبه واجب است و در لغت به معنای رجوع است ، پشیمان شدن از گناه و برگشتن است . گاهی خدا برمی گردد می‌شود تواب . توبه یعنی برگشتن از آنچه که غیر خداست حالا چه معصیت باشد یا چیز دیگری .

استغفار نوعی دعاست و حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند : جامع‌ترین دعاست . در حالی که توبه از موارد دعا به شمار نمی‌رود . استغفار وابسته به لفظ است اما توبه نیاز به لفظ خاصی ندارد . عرض کردیم الان در کارخانه‌ها جرم گیر درست می‌کنند برای پاک کردن چیزهایی که به راحتی پاک نمی‌شود ، گاهی انسان هم یک گناهی کرده که جِرم شده و از جُرم هم گذشته این حتما جرم گیر می‌خواهد ، با حضور در یک مجلس نمی‌شود برطرف کرد اما در یک ماه رمضان می‌شود . گاهی خطیئه است ، ذنب است ، اینها هرکدام یک شوینده دارد .

بعد از الهی العفو که می‌گویی باید اقدامی هم داشته باشی اگر به دروغ بگویی انگار خودت را مسخره کرده ای لذا اول باید جرم‌ها پاک شود . یکی از وسایلی که بلای جان شده و نمی‌گذارد توبه کنی همین تلفن همراه است . هر شب استغفار کنید ، هزار مرتبه سوره قدر وارد شده لااقل صد مرتبه را بخوانید سوره دخان صد مرتبه حداقل یک بار بخوانید اما اگر جرم از دلت کنده نشود باز کار مشکل می‌شود . توبه تنها از شخص تائب صورت می‌پذیرد و نیابتی نمی‌شود . اما در استغفار بحث نیابت وجود دارد ، مانند زمانی که برادران یوسف به حضرت یعقوب علیه السلام گفتند برای ما استغفار کن "قَالُواْ یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا" . همه برای هم دعا می‌کنیم اما اگر مستجاب نمی‌شود مشکل از خودمان است . باید خودمان توبه کنیم تا دعای دیگران در حق ما مستجاب شود ، امام زمان علیه السلام هم برای ما استغفار می‌کنند در روایت است هفتاد مرتبه صبح و هفتاد مرتبه شب ، ولی در سوره توبه خدا به پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرماید اگر برای این گنه کاران استغفار هم کنی نمی‌پذیرم . باید تو توبه کنی تا استغفار حضرت برای تو نتیجه داشته باشد. توبه مخصوص گناه است اما استغفار عام است ، هر زمان که غیر خدا را در زندگیت قرار دهی باید توبه کنی اما استغفار عام و یک طلب پوشش و برطرف ساختن چاله‌های زندگی است . گناه در زندگی چاله ایجاد می‌کند . پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله می‌فرمایند : هر کس بسیار استغفار کند ، خداوند تمام راه‌های بسته در زندگیش را برایش باز می‌کند و او را از تمام گرفتاری‌ها نجات می‌دهد و از جایی که گمان ندارد روزی او می‌رسد . (بحارالانوار، ج93، ص2782) . باید بفهمیم "دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِیَّةِ" معنایش این است که دائما فیوضات الهی می‌رسد ، بزرگترین فیض الهی هم دعای امام زمان علیه السلام است و از همه مهمتر این که حضرت برای ما استغفار می‌کنند . اما اگر توبه کنی از همین شب اول نتیجه استغفار حضرت را متوجه می‌شوی و حالت عوض می‌شود ، حالت نماز خواندنت عوض می‌شود ، سیر کمالاتت عوض می‌شود . ان شاء الله که همه‌ی ما عوض شویم.

 


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین