عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۴۸۲
تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۵
پیامبر خدا(ص) فرمودند: غیبت مسلمانان را نکنید و پرده از عیب‌هاى آن‌ها برمدارید، زیرا هر کس پیگیر عیب برادر مسلمان خود باشد، خداوند عیب او را پیگیرى مى‏کند.
عقیق: یکصد و چهلمین خطبه از خطبه های نهج البلاغه بخشی از سخنان امیرالمومنین علیه السلام است که دارای مضون اخلاقیست. مرحوم رضی در آغاز این بخش از کلام امیرالمومنین علیه السلام نوشته است: «فی النهی عن غیبة الناس» ؛ یعنی این سخن در منع کردن مردم از غیبت دیگران است. اما این تنها یکی از موضوعات مطرح شده در این خطبه است؛ وظیفه پاکان نسبت به افراد آلوده، توجه به گناه خویش، ضرورت توجه به پرده پوشی خداوند، شکرگزاری در برابر طهارت باطنی که به او داده شده ‏از دیگر موضوعاتی اند که در این بخش از سخنان حضرت به آن پرداخته شده است.

  ترحم اهل عصمت بر اهل معصیت


در این خطبه آمده است:

وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ الْعِصْمَةِ وَ الْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی السَّلَامَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعْصِیَةِ.

و سزاوار است کسانى که از گناه دورى گزیده و خداوند آنان را از آلودگى به آن مصون داشته است، به گنهکاران و اهل معصیت ترحّم کنند.

 اهل عصمت

منظور از اهل عصمت و کسانى که داراى ملکه خوددارى از گناه مى باشند، همان کسانى هستند که خداوند آنان را یارى کرده است تا بر نفس امّاره پیروز شوند و آن را اسیر نیروى عاقله خود گردانند و در نتیجه داراى ملکه ترک گناه و قدرت خوددارى از ارتکاب حرام شوند. اینها همانهایى هستند که خداوند نعمت سلامت از انحراف و سلوک در راه خودش را به آنها بخشیده و آنان را از افتادن در پرتگاه نابودى مصون داشته است.
 
 دو توصیه امام علیه السلام به اهل عصمت

توصیه اول

امام (علیه السلام) نخست آنان را به وظایفى که دارند آگاه مى‏سازد و تذکّر مى‏دهد که به اهل معصیت ترحّم داشته باشند. این ترحّم و دلسوزى هنگامى در آنها پدید مى‏آید که از احوال گنهکاران و وقوع آنها در پرتگاه نابودى عبرت گیرند. بدیهى است این خوى بندگان شایسته خداوند است که هنگامى که کسى را در سراشیب خطر مى‏بینند او را دستگیرى و نسبت به رهایى او اقدام مى‏کنند.

از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «در شبى که به معراج برده شدم گذرم به گروهى افتاد که با ناخنهاى خویش صورتهاشان را مى‏خراشیدند، از جبرائیل در باره آنها پرسیدم گفت: اینها کسانى هستند که از مردم بدگویى و غیبت مى‏کنند»

 

توصیه دوم

در جمله بعد است که می فرماید:

وَ یَکُونَ الشُّکْرُ هُوَ الْغَالِبَ عَلَیْهِمْ وَ الْحَاجِزَ لَهُمْ عَنْهُمْ.

و (نیز) سپاس خداوند بر آنها غالب، و مانع آن باشد که به عیبجویى از آنان بپردازند.

توصیه دوم اینکه شکر نعمتهاى خداوند بر وجود آنها غالب باشد و آنها را از آلودگى و انحراف باز دارد و این زمانى میسّر است که از مشاهده احوال گنهکاران عبرت گیرند و از این که خداوند به آنها بخشش فرموده و در سرکوبى شیطان که مادّه گناه و ریشه انحراف است، آنها را یارى کرده است به سپاس او مشغول باشند.

 نکوهش غیبت در کلام امیرالمومنین علیه السلام

در ادامه امام علیه السلام به موضوع «غیبت» پرداخته و با بیانی تحلیلی این کار را نکوهش و از آن منع  می نماید:

فَکَیْفَ بِالْغَائِبِ الَّذِی غَابَ أَخَاهُ وَ عَیَّرَهُ بِبَلْوَاهُ؟

چگونه است حال غیبت کننده‏اى که غیبت برادر (هم کیشش) را کرده و او را بر گناهى که دامنگیر او شده سرزنش کند؟

روی این سخن با کسانی است که از مرتبه اهل عصمت پایین ترند و کم و بیش گناهانی از آنها سر می زند. با جمله بعد از اینها نیز می خواهد که به پاسداشت نعمت گناه پوشی خدا که نسبت به خود اینها روا داشته است از برملا کرده گناه دیگران خودداری کنند. و بعد می فرماید:

آیا بیاد نمى‏آورد جایى را که خداوند گناهانش را پوشانید و آن از گناه برادرش که او با غیبت آن را فاش کرد بزرگتر بود و چگونه او را بر گناهى نکوهش مى‏کند که خودش همانند آن را به جا آورده است و اگر هم عین آن گناه را مرتکب نشده جور دیگری معصیت خدا را کرده است که از آن گناه برادرش بزرگتر بوده است.

در این بیان امام علیه السلام با اظهار شگفتى که آمیخته با احتجاج و استدلال است مى‏پرسد: چگونه کسى دیگرى را بر گناهى سرزنش مى‏کند در حالی که خود، آن را به جا مى‏آورد؟! مفاد این عبارت به همراه عبارت بعد این است که جایز نیست کس دیگرى را به گناهى که خود مرتکب آن مى‏شود عیبجویى و سرزنش کند؛ زیرا گناهى را که او مرتکب شده یا مانند همان گناهى است که خود، آن را به جا مى‏آورد و یا بزرگتر از آن است که در این صورت لازم است به جای عیبجویی و سرزنش دیگران به سرزنش خویش بپردازد و این مساوات و یا برتری در گناه او را از نکوهش دیگران باز دارد.

گناهی بزرگ به نام «جرأت بر گناه»

در ادامه امیرالمومنین علیه السلام می فرماید:

وَ أَیْمُ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ یَکُنْ عَصَاهُ فِی الْکَبِیرِ وَ عَصَاهُ فِی الصَّغِیرِ لَجُرْأَتُهُ عَلَى عَیْبِ النَّاسِ أَکْبَرُ

سوگند به خدا! اگر گناه بزرگى را هم مرتکب نشده و عصیان او اندک و کوچک باشد، همین جرأت و گستاخى او بر بازگویى عیب مردم، گناهى بس بزرگتر است.

و اگر گناهش از گناه او (غیبت شونده) کوچکتر است باز هم این شخص، حقّ عیبجویی و غیبت او را ندارد، زیرا همین جرأت او بر فاش ساختن عیب دیگران، خود گناهی به مراتب بزرگتر از گناه آنهاست.

چگونه جرأت بر عیبجویی و بازگویی گناه دیگران، نزد خداوند، گناهی بزرگتر از اصل آن گناه است؟

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ما را اینگونه موعظه فرمود: غیبت مسلمانان را نکنید و پرده از عیبهاى آنها برمدارید، زیرا هر کس پیگیر عیب برادر مسلمان خود باشد، خداوند عیب او را پیگیرى مى‏کند و کسى که خداوند پیگیر عیب اوست او را رسوا مى‏گرداند هر چند در درون خانه‏اش خزیده باشد

مرحوم ابن میثم شارح نهج البلاغه می نویسد:

این که فرموده است: «جرأت به عیبجویى و بازگویى گناه دیگران، در نزد خداوند گناهى بزرگتر است» یا براى مبالغه در نکوهش این گناه است و یا به سبب این است که آثار زشتى که بر دیگر محرّمات مترتّب مى‏شود کمتر از مفاسدى است که در نتیجه غیبت و بدگویى مردم از یکدیگر در جامعه پدید مى‏آید؛ زیرا یکى از مقاصد مهمّ شارع مقدّس ایجاد وحدت و هماهنگى در جامعه و همسو کردن مردم به وسیله اجراى اوامر و نواهى خداوند براى حرکت در راه اوست و این غرض هنگامى تحقّق پیدا مى‏کند که همکارى و همدلى و الفت و محبّت در میان مردم برقرار باشد و دلهاى آنها از زنگار کینه و دشمنى و حسد و مانند اینها پاک باشد و چون بدگویى از دیگران، نشانه کینه و نیز سبب بدگویی دیگری از غیبت کننده است؛ این گناه قابلیت آن را دارد که دامنه اش تمام جامعه را فراگیرد و این کاملا ضدّ مقصود شارع مقدّس است؛ برای همین در قرآن کریم و احادیث نبوى از آن بسیار نهى شده است؛ چنان که در قرآن کریم آمده است: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً»

پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله فرمود: از غیبت بپرهیزید، بی تردید غیبت از زنا بدتر است. همانا مردى که زنا مى‏کند و بعد به واقع توبه کند خداوند از گناه او  می گذرد، امّا غیبت کننده را نمى‏آمرزد تا آن گاه که رفیق وى که مورد غیبت او قرار گرفته او را ببخشد.»

و نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمود: «در شبى که به معراج برده شدم گذرم به گروهى افتاد که با ناخنهاى خویش صورتهاشان را مى‏خراشیدند، از جبرائیل در باره آنها پرسیدم گفت: اینها کسانى هستند که از مردم بدگویى و غیبت مى‏کنند.

براء بن عاذب روایت کرده است که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) ما را اینگونه موعظه فرمود:

غیبت مسلمانان را نکنید و پرده از عیبهاى آنها برمدارید، زیرا هر کس از پیگیر عیب برادر مسلمان خود باشد، خداوند عیب او را پیگیرى مى‏کند و کسى که خداوند پیگیر عیب اوست او را رسوا مى‏گرداند هر چند در درون خانه‏اش خزیده باشد.

منبع: فرهنگ نیوز
211001


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین