جریان طبس مانند جنگ احزاب معجزه بود

عقیق: به مناسبت ۵ اردیبهشت، سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس، گزیده ای از سخنان آیت الله جوادی آملی که در ديدار فرمانده سپاه با آیت الله جوادی آملی در سال ۹۰ وخطبه های نماز جمعه بیان شده در ادامه می آید؛

عنايت ويژه الهي در ماجراي طبس/ شنهای صحرای طبس همانند جنگ احزاب مأموران الهی بودند

عملیات طبس که نام عملیاتی آن در ارتش آمریکا عملیات پنجه عقاب بود، عملیاتی نظامی توسط نیروی دلتا برای آزادسازی آمریکایی‌های گروگان گرفته‌شده توسط دانشجویان پیرو خط امام در تهران بود.

در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ هواپیماها و بالگردهای آمریکایی برای آزادی گروگان های خود در تهران وارد فضای پروازی ایران شدند. در هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران بالگردها در نزدیکی شهر طبس، مواجه با طوفان شن شده که این حادثه باعث سقوط بالگرد ها و آتش سوزی در بین این نیروها می شود و بدین‌ترتیب عملیات بطور کامل شکست می‌خورد.

 آیت الله جوادی آملی وقوع چنین واقعۀ مهمی را به برکت پشتوانه قرآن و عترت دانسته و با استناد به آیاتی از قرآن نسبت به وعده خداي سبحان به مؤمنان در نابودي كفار و مستكبران اشاره کرده و گفت:خداي سبحان وعده خود را نسبت به مسلمانها مشخص كرد و فرمود: ﴿وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الأعْلَوْنَ إِن كُنْتُم مُؤْمِنِينَ﴾[۱] ؛ بالأخره شما پيروز مي‌شويد (اين وعده الهي است) وعيد و تهديد الهي هم مشخص است كه ﴿وَأَنَّ اللّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ﴾[۲] ؛ من تمام كيدهاي اينها و نقشه‌هاي اينها را به هم مي‌زنم، مگر با يك مشت شن خدا مسئله را حل نكرد؟

شما همين جريان طبس را ديديد حالا يا به بركت امام هشتم بود يا بركتهاي ديگر بود بالأخره در فاصله كم، دو كار غير قابل پيش‌بيني شده انجام شد. دشمنان در آن محدوده زمين‌شناسي كردند، زمان‌شناسي كردند، درياشناسي كردند، هواشناسي كردند همه كارها را كردند و آن تعداد نيرو را در طبس پياده كردند ولی با يك مشت شن مسئله حل شد. مگر جريان طبس مثل جريان جنگ احزاب معجزه نبود؟ اگر خداي ناكرده كسي بگويد اينها تصادف است پس ـ معاذ الله ـ جنگ احزاب هم بگويد تصادف است، منتها اینها عنایت الهی بود و معجزه قرآن و عترت. در اين انقلاب معجزات فراوان بود [كه] اينها معجزه قرآن است و عترت كه هميشه هست. با يك مشت شن مسئله طبس حل شد نه امام مي‌دانست نه مسئولان مي‌دانستند نه درجه سوم و چهارم مي‌دانستند در حالیکه همه در منزل خوابيده بودند شنهاي صحراي طبس كه مأموران الهي‌اند: ﴿وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ والأرْضِ﴾[۳] ، مسئله را حل كردند!

مگر جريان احزاب معجزه نبود؟ مگر اين شنها فرق مي‌كند با آن شن!؟ مگر شن حجاز بنده خداست و شن طبس بنده خدا نيست!؟ ﴿وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّماوَاتِ والأرْضِ﴾ ﴿وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلاّ هُوَ﴾[۴] خب با يك مشت شن مسئله حل شد [الآن هم] همين قرآن است همين عترت است اينها كه فرق نكردند، بنابراين ﴿وَأَنَّ اللّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكَافِرِينَ﴾[۵] ؛ اين هم تهديد.

وی در جای دیگری به حفظ و استمراراین راه توصیه نموده و گفت:اگر ـ ان‌شاءالله ـ ما همان راه را كه راه ائمه (ع) بود [كه] امام ادامه داد الآن مقام معظم رهبري ادامه مي‌دهد روحانيت ادامه مي‌دهد حوزه‌ها ادامه مي‌دهند متدينين ادامه مي‌دهد ارتش و سپاه ادامه مي‌دهند بسيجي ادامه مي‌دهد قشر وسيعي از متدينين اين مملكت دارند ادامه مي‌دهند، اگر اين راه را ادامه بدهيم همان خدا با همان قدرت حفظ مي‌كند ـ اين را كه ما آزموديم ـ اينها را مي‌گويند «آيات بينه». بعضي از معجزات است كه يك مقدار مستور است اما شما مي‌بينيد وقتي كه ذات اقدس الهي از جريان حرمين ياد مي‌كند از مكه و آيات مكه ياد مي‌كند مي‌گويد: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ﴾[۶] (اين يكي) [ونيز در] جريان حضرت موسي و آن درياشكافي و ﴿فَغَشِيَهُم مِنَ اليَمِّ مَا غَشِيَهُم﴾[۷] و ﴿فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي اليَمِّ﴾[۸] كه يك چيز بين الرشد است و ديدني است لذا مي‌فرمايد: ما به موسي ﴿آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ﴾[۹] داديم؛ اين «بينات» را همه جا نمي‌گويد. اين انقلاب آيات بيّن كم نداشت؛ اين راه را ادامه بدهيد، البته خدا خداي مظلومان است [و] صريحاً اعلام كرد كه ديگران ﴿لاَ مَوْلَي لَهُم﴾[۱۰]

.......................
پی نوشت:
[۱] . سورهٴ آل‌عمران، آيهٴ ۱۳۹.
[۲] . سورهٴ انفال، آيهٴ ۱۸.
[۳] . سورهٴ فتح، آيهٴ ۴.
[۴] . سورهٴ مدثر، آيهٴ ۳۱.
[۵] . سورهٴ انفال، آيهٴ ۱۸.
[۶]  ـ سورهٴ آل عمران، آيهٴ ۹۷.
[۷]  ـ سورهٴ طه، آيهٴ ۷۸.
[۸]  ـ سورهٴ قصص، آيهٴ ۴۰.
[۹] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ ۹۹.
[۱۰] ـ سورهٴ محمد، آيهٴ ۱۱.