کد خبر : ۷۱۳۸۹
تاریخ انتشار : ۲۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۲
چطور می توان نماز بازدارنده از گناه خواند؛

دزدترین مردم در کلام امام علی(ع)

علی علیه السلام به مردی که با سرعت نماز می‏ خواند فرمود: اگر بمیری بر غیر دین محمد صلی الله علیه و آله می‏میری. سپس فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.
عقیق"از امام صادق علیه السلام داریم که:  "ابصر علی بن ابی طالب علیه السلام رجلا ینقر صلاته فقال: منذکم صلیت بهذه الصلاة؟ فقال له الرجل: منذ کذا وکذا، فقال مثلک عندالله مثل الغراب اذا نقر لو مت علی غیر ملة ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله ثم قال علی: ان اسرق الناس من سرق من صلاته / علی علیه السلام  به مردی که با سرعت نماز می‏خواند، نگاه کرد. پس فرمودند:  از چه زمانی نماز را شروع کردی؟ مرد گفت: از فلان زمان تا فلان زمان. حضرت فرمود: مثل تو پیش خدا مثل کلاغی است که با سرعت از زمین دانه می‏چیند که اگر بمیری بر غیر دین محمد صلی الله علیه و آله می‏میری. سپس حضرت علی علیه السلام فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد.

کتاب" حضور قلب در نماز، علل و درمان حواس پرتی در نماز" تألیف علی اصغر عزیزی تهرانی از آثار ارزشمند در راهنمایی نمازگزاران برای رسیدن به حضور قلب در نماز است که اگر میسر و ممکن شود نمازگزاران در ادامه می توانند به نمازی برسند که آن ها را از گناه و معصیت دور بدارد. آنچه در ادامه می آید اشاره ای به این مباحث دارد."


تند خوانی و شتاب زدگی‏ علیه حضور قلب

از موجودات حواس پرتی، تند خوانی و تعجیل در اتمام نماز است، که علت سریع خوانی هم، عدم اهتمام به نماز است، چرا که چنین افرادی، نماز را فقط برای رفع تکلیف می‏خوانند، لذا با کراهت و بی میلی عبادت را انجام می‏دهند و در نتیجه احساس خستگی می‏کنند. اگر بخواهیم نفسهای انسان را نام گذاری کنیم، نفسی داریم به نام راحت شدم که چنین اشخاصی در آخر نماز، یک نفس راحت می‏کشند، چون در نماز احساس خستگی می‏کنند و این، ناشی از عدم لذت بردن از نماز است
البته این قاعده عمومیت دارد که انسان هر کاری را که با کراهت و بی میلی انجام دهد، اگر چه زمان کمی را اشغال کند خسته کننده است و بالعکس، کاری را که با میل و رغبت و احتیاج انجام می‏دهد، اگر چه زمان طولانی را اشغال کند نشاط آور است مگر نه این است که هر وقت ما نماز را سریع و تند خواندیم، خسته‏تر شدیم و بر خستگی خود افزودیم، اگر چه زمان کمی را گرفته و هر وقت نماز را با آرامش و با توجه خواندیم، نه تنها خسته نشدیم، بلکه با نشاط کامل انجام داده‏ایم و مگر نه این است که اولیای خدا و اهل معرفت، رضایت به فراغ و جدایی از نماز نمی‏دهند؟


نماز با عجله از حضور قلب خالی است

نماز با عجله نمی‏تواند با حضور قلب باشد، چرا که فکر، خیال و قلب چنین آدمی دایماً متوجه به اتمام نماز و عمل بعد از نماز است. انگیزه تند خوانی، حاضر شدن نزد محبوب کذایی است و از این که چند لحظه‏ای در نزد کسی که قلبش متوجه او نیست ایستاده، رنج می‏برد و می‏خواهد هر چه سریعتر به طرف کسی یا کاری که دوست دارد پرواز کند اگر کسی قلبش متوجه خدا باشد و از این حضور راضی باشد، لزومی برای تند خوانی و فرار از نماز نمی‏بیند، چون در محضر کسی است که باید باشد، لذا تمام حواسش را متمرکز به محبوب واقعی می‏نماید


علی (ع) به مردی که تند نماز می خواند چه گفت؟

در این باره از امام صادق علیه السلام داریم که:  "ابصر علی بن ابی طالب علیه السلام رجلا ینقر صلاته فقال: منذکم صلیت بهذه الصلاة؟ فقال له الرجل: منذ کذا وکذا، فقال مثلک عندالله مثل الغراب اذا نقر لو مت علی غیر ملة ابی القاسم محمد صلی الله علیه و آله ثم قال علی: ان اسرق الناس من سرق من صلاته / علی علیه السلام  به مردی که با سرعت نماز می‏خواند، نگاه کرد. پس فرمودند:  از چه زمانی نماز را شروع کردی؟ مرد گفت: از فلان زمان تا فلان زمان. حضرت فرمود: مثل تو پیش خدا مثل کلاغی است که با سرعت از زمین دانه می‏چیند که اگر بمیری بر غیر دین محمد صلی الله علیه و آله می‏میری. سپس حضرت علی علیه السلام فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد"
همان طور که ملاحظه می‏شود، سریع خوانی از آفات نماز شمرده شده است. اگر بخواهیم در نماز حضور قلب داشته باشیم، چرا که قلب ما نمی‏تواند با این تعجیل و سرعت و شتاب زدگی هماهنگی کند، پس باید با تمرین و مراقبت به آهسته خوانی عادت کنیم و هر وقت حواسمان پرت شد و سریع خواندیم، به آرامش برگردیم که اگر چنین شد بعد از مدتی مشکل حل خواهد شد.


نماز و گناه رابطه متقابل و متضاد دارند

همان طور که نماز، عامل بازدارنده از گناه است، فحشا و منکرات نیز مانع حضور قلب در نماز است. نماز و گناه رابطه متقابل و متضاد دارند. کسی که اهل فحشا و منکر است، توفیق تحصیل حضور قلب در نماز را ندارد، چرا که گناه اثر منفی خود را در نماز می‏گذارد و از طرفی نماز به میزان حضور قلب در آن، بازدارنده از معصیت و بزهکاری می‏باشد و این که خداوند در قرآن کریم فرموده است:
ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر؛ نماز انسان را از فحشا و منکر باز می‏دارد مسلماً نماز با حضور قلب را اراده کرده است، چرا که حضور قلب یعنی حاضر شدن قلب در محضر خدا که مبدا پاکیهاست و قلب آدم فاسق، فاجر و گناهکار نزد معاصی است نه خدا؛ ممکن نیست دل آدمی هم در معاصی غرق باشد و هم در معنویات
رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن /  یا ز جانان یا ز جان بایست دل برداشتن. تا دل از معاصی نداریم، معنویات در ما جلوه گر نخواهد شد. گناهان لذت مناجات را از انسان می‏گیرند و با گرفتن لذت و شیرینی عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت، به همین جهت کمترین برخورد خدا با گناهکار، گرفتن لذت مناجات است


خداوند شیرینی مناجات را از چه کسی می گیرد؟

امام صادق (علیه السلام) می‏فرماید:  "اوحی الله تعالی الی داوود، لا تجعل بینی و بینک عالما مفتونا بالدنیا فیصد عن طریق محبتی فان اولئک قطاع طریق عبادی المریدین الی ان ادنی ما انا صانع بهم ان انزع حلاوة مناجاتی عن قلوبهم / خداوند به داوود فرموده است: قرار نده بین من و خودت عالمی را که شیفته دنیا است؛ چون این شخص از راه محبت من جلوگیری می‏کند؛ اینها دزدان راه بندگانی هستند که به سمت من می‏آیند، کمترین کاری که من با آنها می‏کنم این است که شیرینی مناجاتم را از قلبشان می‏گیرم"
با دقت معلوم می‏شود کسی که غرق در شهوات و معاصی است، حق معنویات و نماز را ضایع می‏کند و به همین جهت است که خداوند می‏فرماید:  "فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا."


با علل فساد و گناه مبارزه کنیم تا نماز حقیقی بخوانیم

ریشه گناه عبارت است از جهل، هوای نفسانی (منفعت) و ترس. اگر می‏خواهیم گناه از صفحه زندگی ما پاک شود، باید در مرحله اول، گناه را بشناسیم و بدانیم که چه چیزهایی گناه و موجب فساد و آلودگی روح آدمی و اجتماع بشری است و در مرحله دوم به نقش مخرب گناهان در زندگی خود و بشر توجه کنیم و آثار منفی آنها را با دقت درک کنیم اما برای شناسایی گناهان باید به کتابهایی که در این زمینه نوشته شده رجوع کرد، اگر چه هر یک از ما در شناسایی معاصی مشکل نداریم و با اندک تامل به قباحت عمل و زشت بودن آن پی خواهیم برد، ولیکن برای شناسایی بهتر باید به آیات، روایات و کتابهایی همانند گناهان کبیره آیت الله دستغیب رجوع کرد ما نیز برای نمونه برخی از گناهان را ذکر می‏کنیم: چشم چرانی، زنا، لواط، استمنا، دزدی، رشوه‏گیری و رشوه دادن، ربا خواری و ربادادن، شراب، غیبت، تهمت، دروغ، عیبجویی، سخن چینی، بد زبانی، ناسپاسی، خود بزرگ بینی و تند خویی و...
برای پی بردن به آثار منفی گناهان همین بس که بدانیم خوشبختی در زندگی از ما سلب می‏شود؛ گرفتار بودن در هر یک از آلودگی ها و گناهان، لذت خوب زندگی کردن و استفاده بهینه از آن را به سرقت می‏برد
این یک سؤال مهم است؛ انسانی که در مقابل شهوت خود اراده‏ای ندارد و در اختیار شهوت است، از همین شهوتش به نحو احسن در جهت بهتر زندگی کردن استفاده می‏کند یا کسی که حاکم بر شهوت خود و مسلط بر آن است؟
چه بسا به علت گرفتاری و بیماری روحی  همین شهوت  ما را به سویی کشانده که هیچ وقت آرزوی آن را نکرده بودیم در مرحله سوم، باید دانست که گناه‏شناسی تنها کافی نیست، بلکه باید کمر همت به ترک گناهان بست و موانع را از سر راه برداشت، زیرا تا از شهوت پرستی، مقام پرستی، زن پرستی، پول پرستی و... آزاد نشویم، گناهان از زندگی ما رخت بر نمی‏بندد و تا وقتی هم گناهان با ما باشند، قلبمان هنگام عبادت حاضر نخواهد شد.در همین مرحله، مساله مراقبت بر ترک گناه امری لازم است و نباید هرگز ناامید شد که سر منشأ تمام بدبختیهای بشر همین نا امیدی است.


از لقائات، جهت ترک گناه کمک گیریم

برای این منظور باید به قلب خود تفهیم کنیم، اگر نماز خوان هستیم پس کلاه برداری برای چه؟ اگر نماز می‏خوانیم، پس چرا زنا، چشم چرانی، شراب و همراهی با دوست بد....؟ و با توجه به جنبه منفی گناه، از گذشته خود توبه کنیم و با القائات مثبت، امید به خوب شدن و عوض شدن را در خود زنده کنیم.


منبع:شبستان


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین