۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۰۸
یکی از امیال و اشتهای انسان این است که
حیات دائم میخواهد. مومن حیات دائم میخواهد. با موت میانه ندارد. اگر هم
مایل به موت است به خاطر این است که آن طرف را نگاه کرده و دیده است که
حیات است. از این جهت حاضر به آن شده است. وگرنه مگر عقل آدم کم است که
مردن را بخواهد. هیچکس موت را نمیخواهد. نه یهودی نه نصرانی نه شقی و نه
سعید. فقط مومنان برجسته طالب موت هستند. چون زیر چشمی نگاه کرده است و
دیده است که آن طرف حیات است. کلام پیامبرشان را قبول کردهاند که برای
حیات آفریده شدهاند.
کسی نمیمیرد، بلکه قالب عوض میکند. همان
طور که از صلب پدر به رحم مادر آمدند و از رحم مادر هم به دنیا، از این جا
هم به بهشت میروند. دو سه منزل عوض کرده است ببین چقدر بزرگ شده است. این
سه منزل که خیلی با هم فرق داشت. صلب پدر آن قدر تنگ بود که باید با
دستگاه آن را دید. رحم مادر وسیعتر بود و در آب. چه جای خوب و وسیعی بود!
غذای آماده. تا این که جایش تنگ شد. تکویناً از خدا خواست که فرجی حاصل شود
و پا به این دنیا گذارد.
پی نوشت:
1-غرر الحکم، حکمت 7934
کتاب طوبی محبت – ص 90
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی
منبع:تسنیم