۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۰۷
یک
وقت میبینی که چند دقیقه دیگر صبح شد. قرآن از من و شما خبر میگیرد:
«الیس الصبح بقریب»(1) آیا صبح نزدیک نیست. قرآن از ما توقع دارد که درک
کنیم. این خبرگیری قرآن توقع است. از مومنین توقع دارد که نزدیکی صبح را
مشاهده کرده باشند. «الیس الله بکاف عبده؟»(2) این هم توقع است. توقع بزرگ
از کوچک. خداوند این همه نعمت و رحمت به ما داده است. اگر توقع داشته باشد
که رشد کرده باشیم، زیاد نیست. میفرماید: آیا خدا شما را کافی نیست؟
عزیزان من، این توقع بزرگ از کوچک خیلی عزت است، خیلی آقایی میآورد، گرچه
به این درجه نرسیده باشیم. وقتی میبینیم که این توقع را دارد، کمر آدم
خیلی قرص میشود.
چقدر خوب است که آدم اشتیاق به صبح داشته باشد. همه
شما عقب صبح میگردید، به دنیا یک جرقه و یک نور از انوار مطهره، تا قلب و
جان چشمتان را روشن کند. چشم روشنی همین است. اگر در عالم چشم روشنی وجود
داشته باشد همین است که انسان به نور جمال محمد و آل محمد(ص) چشمش روشن
گردد.
نور که آمد، حق همه چیز ادا میشود. تا نور نیامده است حق
معلوم نیست. نور است که زندگی انسان را روی غلتک میاندازد. در تاریکی
چیزی پیدا نیست. چشم داریم، اما نمی بینیم. اهل ریاضت هم چشم دارند اما خوب
نمیبینند، باز شلوغ کاری میکنند. چون هنوز نور به آنها ندادهاند. نور
نیامده است.
ولی یک انسان متدین را میبیند که نور دارد. خلاف
نمیکند، اذیت نمیکند، با ادب کامل است، تمام افعالش کامل است. چون یک
چراغ دست اوست. جلو پای خودش را میبیند. از خدا بخواهید با نور محمد و آل
محمد(ص) چشممان باز شود. آن را ملاقات کنید که نجات انسان در آن است.
پی نوشت:
1-سوره هود، آیه 81..
2-سوره زمر، آیه 36.
کتاب طوبی محبت – ص 66
مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی