عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۹۸۳۱
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۰۲:۳۸
محمدمهدی جعفری مطرح کرد
محمدمهدی جعفری شاگرد مرحوم سیدجعفر شهیدی می‌گوید: در درس شرح ابن‌عقیل نمره ۶۹ گرفتم. به دکتر شهیدی عرض کردم یک نمره ارفاق کنید تا به حد نصاب B برسم. ایشان نپذیرفت، اما هفته بعد اتفاق دیگری رخ داد.

عقیق:سید جعفر شهیدی رئیس مؤسسه لغت‌نامه دهخدا و از پژوهشگران برجسته زبان و ادبیات فارسی، فقه و تاریخ اسلام در بیست و سومین روز از دی‌ماه ۱۳۸۶ دار فانی را وداع گفت.

به همین بهانه با محمدمهدی جعفری مترجم برگزیده نهج‌البلاغه و یکی از شاگردان دکتر شهیدی گفت‌وگو کردیم.

او معتقد است که کتاب‌های تاریخی مرحوم شهیدی از بسیاری جهات امتیازاتی نسبت به دیگر کتب تاریخی دارد، از جمله می‌توان به تحقیقی بودن آنها اشاره کرد همانطور که ترجمه نهج البلاغه‌ شهیدی نیز از دیگر ترجمه‌ها متمایز است.

*به عنوان سؤال نخست بفرمایید که ارتباطتان با دکتر شهیدی از چه زمانی بود؟

-بنده ایشان را از دوران نوجوانی می‌شناختم، نخستین کتابشان «جنایات تاریخ» است که به سلسله بنی‌امیه از نظر تاریخی پرداخته‌اند، پس از انتشار این کتاب، ایشان دیگر آثارشان را با نام «نویسنده جنایات تاریخ» معرفی کردند و نامشان را نیاورند.

*علت چه بود؟

-شاید به خاطر جوّ سیاسی دهه چهل و خفقانی که وجود داشت و اینکه ایشان مقداری قلمشان تند بود و نمی‌خواستند نامشان مشخص شود و یا شاید اینکه در کتاب «جنایات تاریخ» بسیار شناخته شدند و دیگر نیازی به معرفی هم نبود.

*از چه سالی از نزدیک با دکتر شهیدی مرتبط شدید؟

-دهه چهل که از شیراز به تهران آمدم، از نزدیک به عنوان یک شخصیت علمی و دانشگاهی با ایشان مرتبط شدم، اما تقریبا از سال 52 که دوره فوق لیسانس ادبیات عرب را آغاز کردم درسی با نام «شرح ابن‌عقیل» با ایشان داشتم که در لغتنامه دهخدا کلاسمان را برگزار می‌کردند.

عده‌ای از دانشجویان در این درس دکتری ادبیات فارسی بودند اما گروه ما فوق‌لیسانس ادبیات عرب بودند. ایشان خطاب به ما می‌گفتند که من از شما توقع دارم بهتر درس بخوانید، لذا ما خدمتشان می‌رسیدیم و در درس هم خیلی سختگیر بودند، با اینکه ما سه واحد این درس را داشتیم، ایشان یک سه واحد دیگر در ترم بعد این درس برای ما اضافه کردند، البته برای ما این اتفاق بسیار مغتنم بود که از وجود دکتر شهیدی استفاده کنیم.

پس از آن به دلائل متعدد ارتباطمان به دوستی کشید، مرحوم آقا سید غلامرضا سعیدی، پدرخانم ایشان بودند که از آشنایان ما نیز محسوب می‌شدند، بعد از انقلاب نیز ارتباطمان حفظ شد تا اینکه دکتر شهیدی نهج‌البلاغه را منتشر کردند.

*پیش از پرداختن به ترجمه نهج‌البلاغه، درباره کتب تاریخی ایشان توضیحاتی بدهید، این آثار چه ویژگی‌هایی داشتند و تمایزشان با دیگر آثار تاریخی در چه بود؟

-ایشان کتاب‌های زیادی درباره حضرت فاطمه زهرا(س)، امام زین العابدین، امام حسن و دیگر ائمه (ع) منتشر کردند، همه اینها هم تحقیقاتی و علمی بود، بنابراین کتب ایشان با دیگر کتب تاریخی متفاوت بود چرا که ایشان مجتهد مسلم بودند و زمانی که از نجف به ایران آمدند در اینجا دکتری ادبیات فارسی را نیز دریافت کردند لذا در هر دو زمینه ادبیات عرب و فارسی متخصص شده بودند و از نظر تاریخی، تاریخ‌های معمولی را نمی‌پذیرفتند چرا که خودشان به سراغ تحلیل های استدلالی و عقلانی می‌رفتند.

کتب ایشان با دیگر کتب تاریخی متفاوت بود چرا که ایشان مجتهد مسلم بودند  و تحلیل‌های استدلالی و عقلانی داشتند

به طور مثال عده‌ای می‌گفتند مادر امام سجاد، «شهرباتو» دختر یزدگرد بوده اما دکتر شهیدی این مسئله را در کتاب خود رد کردند. چرا که براساس قراین تاریخی، این دو تاریخ به هم قرابت ندارند احتمالا مادرشان دختر یکی دیگر از بزرگان ایران بوده نه پادشاه ایران، اما پس از آن شهربانو با امام حسین (ع) ازدواج می‌کنند که این اتفاق در سال‌های بعد رخ می‌دهد.

* شما خودتان هم ترجمه نهج البلاغه دارید،‌ ترجمه جنابعالی چه تفاوتی با ترجمه دکتر شهیدی دارد؟

-ابتدا این نکته را بگویم که پیش و پس از انقلاب، افراد زیادی نهج البلاغه را ترجمه کردند اما ترجمه دکتر شهیدی به این دلیل که استاد ادبیات فارسی و عربی توأمان بودند، با دیگر ترجمه‌ها تفاوت ماهوی داشت. کتاب ایشان در سال 68 منتشر شد و در سال 69 نیز برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد.

بنابراین بنده خودم نیز از ترجمه ایشان استفاده کردم، به خصوص زمانی که شروع به ترجمه کردم. اما بگویم که متون دینی، ترجمه‌شان بسیار سخت است و نظیر کتب تاریخ یا داستان و ادبیات نیست که انسان هر طور بخواهد کلمه معادلی پیدا کند، بسیاری مترجمان نهج البلاغه یا قرآن هم این اشتباهات را انجام داده‌اند حال آنکه متون دینی کلمات حساب شده می‌خواهند باید بسیار سنجیده سخنان امیرالمؤمنین را به قول ابن ابی الحدید «از سخن آفریدگار فروتر و از سخن آفریدگان فراتر»، صورت گیرد و هیچ استثنایی هم ندارد. نهج البلاغه پس از قرآن کریم از هر سخنی بهتر است همه کلماتش حساب شده است  لذا هر کدام را باید درست ترجمه کرد و ثانیاً زبان فارسی را مترجم باید خوب بداند که معادل‌سازی کند تا اینها متناسب متن شوند. نکته دیگر اینکه نکات بلاغی نیز باید رعایت شود، چراکه این اثر نمونه عالی فصاحت و بلاغت در زبان فارسی است و اگر کسی تنها به ترجمه توجه کند، نمی‌تواند مفهوم را برساند.

نهج البلاغه پس از قرآن کریم از هر سخنی بهتر است، همه کلماتش حساب شده است  لذا هر کلمه را باید درست ترجمه کرد

اما شباهت ترجمه ایشان با بنده این است که ترجمه بنده نیز نظیر ایشان برگزیده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شد، بنده کتابم را در سال 86 منتشر و سال 87 برگزیده کتاب سال شد اما تفاوتشان این است که کتاب ایشان برای عموم ترجمه شده است و مفاهیم را بیشتر رسانده اما چون اصل متن نهج البلاغه به نصر ادبی و فصیح و بلیغ است و از سجع در آن استفاده شده، دکتر شهیدی هم در ترجمه فارسی جملات را به صورت مسجع آورده است، خود سجع هم مقداری دست و پای انسان را می‌بندند اما بهرحال مفهوم باری عموم روان و ساده می‌شود.

اما بنده در ترجمه، نظرم بیشتر به دانشجویان و کسانی بود که اثری برای تحقیق می‌خواهند و معتقدم دانشجو باید بداند که این کلمه فارسی معادل چه کلمه عربی است و چرا امیرالمؤمنین (ع) این اصطلاح را به کار برده است.

*چه خصوصیات اخلاقی و ویژگی‌های مثبتی در شخصیت دکتر شهیدی سراغ دارید؟

-دکتر شهیدی همانطور که گفتم یک شخصیت علمی و مذهبی توأمان بود، ایشان از نجف که به تهران آمدند اجتهاد داشتند البته لباس روحانیت خارج شدند اما عقیده و دینشان را کنار نگذاشتند و بسیار محکم‌تر شدند، اوایل کمی سیاسی‌کاری هم داشتند اما بعداً دور از شلوغ بازی‌های سیاسی فعال شدند، حتی کلاسشان را از محیط دانشگاه خارج کردند و به ساختمان لغت‌نامه بردند، بنابراین ایشان همیشه معتقد به اصول بودند و به خاطر جوّ زمان حاضر نبودند دست از اصول بردارند.

*خاطره خاصی از ارتباطتان با ایشان به یاد می‌آوردید؟

-بله امتحانی که از درس شرح ابن‌عقیل داشتیم، صد سؤال تستی مطرح شد که بسیار هم مشکل بود، بنده نمره 69 گرفتم و این عدد پایین تر از معمولی محسوب می‌شد. بنده خدمت ایشان رسیدم که یک نمره به من بدهند و نمره معمولی (B) بگیرم، اما ایشان نپذیرفتند. هفته بعد که به کلاس رفتم ایشان گفتند که چرا خودت را معرفی نکردی؟! زمانی که شما رفتی به من گفتند شما مترجم کتاب عبدالفتاح عبدالمقصود (کتاب امام علی‎بن‎ابی‎طالب) هستی، من هم این یک نمره را به خاطر ترجمه خوبت به تو می‌دهم! بعدها شنیدم که استاد حتی یک صدم هم در طول تدریسش به کسی ارفاق نکرده است و این خیلی برای من شیرین بود.

*نکته پایانی؟

-امیدوارم همه آثار دکتر شهیدی همچنان پر انتشار و قابل استفاده برای عموم باقی بماند.


منبع:فارس


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین