محمد حسین جعفریان؛
یادداشت/ مدافعان حرم را دریابیم
عقیق:این روزها، کم نیستند خانوادههایی که داغدار عزیزان خویشتند. جنازههای
مطهری که در سکوت میآیند و ما تنها یک عبارت از آنها میشنویم: مدافعان
حرم.
براستی غربت این بچهها تکان دهنده است. تروریستها در تمام جهان با پول و حمایت همانها که داعیهدار حقوق بشرند، نیرو جذب میکنند،
رجز میخوانند و به چهره مقدسات ما چنگ میاندازند. اما همین شیر بچههایند
که تا امروز صدای آنها را در میدان خفه کردهاند و نگذاشتهاند قدمی به
سوی این خاک زرخیز بردارند. به نظرم رسانههای ما در ترسیم آنچه این
قهرمانان انجام داده و میدهند، ناتوان بودهاند.
همه ما که امروز در امنیت کامل سرگرم کار و بار خویشیم، لازم است بدانیم
این آرامش را مدیون کسانی هستیم که بیهیچ چشمداشتی، در سکوت کامل و بدون
هیچ خودنمایی و تبلیغاتی، جانهای شیرینشان را به قربانگاه بردهاند.
رسانههای ما باید به مخاطبانی که گاه حتی نگاهی تأسفبار و مخدوش نسبت به
این بچهها دارند، بفهمانند که اگر آنها سینه سپر نمیکردند، امروز باید
با داعش و اذناب آن در تجریش و ورامین و حتی همین مشهد خودمان میجنگیدیم.
شهدای مدافع حرم از هر طیف و تباری رفتهاند تا تروریسم سرسپرده راه نفس ما
را نبندد.
ماه گذشته برخی شهدای اهل سنت مدافع حرم را در سیستان و بلوچستان تشییع
کردند. در مشهد خودمان دهها شهید افغانستانی مدافع حرم را بدرقه کردهایم و
جز اینها شهدایی از ملیتهای مختلف بودهاند و بیگمان همچنان خواهند
بود.
این جلوهای از همان ارتش الهی و بیمرزی است که شالودهاش باورهای آسمانی
رسول خاتم(ص) بوده و هنگام دفاع از باورهای خویش تمام مرزها را کنار
میگذارد.
امروز که بیش از ربع قرن از پایان جنگ تحمیلی میگذرد، بسیاری از آنها که
جنس جنگ و اهمیت آن دوره را اکنون بخوبی درک کردهاند، افسوس
از دست رفتهها را میخورند. افسوس ثبت نشدن لحظاتی که هر آنش میتوانست برای نسلی درس باشد. اکنون در زمان مشابه هستیم.
مبادا شور نبرد ما را از ثبت دلاوریهای بیسابقه این مدافعان بازدارد. خوب
است همپای عقبه نظامی، کمی هم بر روی عقبه و تدارکات فرهنگی این جریان کار
شود. در سمت دیگر لازم است نسبت به شناسایی این ایثارگران معاصر در میان
خویش کاری بکنیم. رسانهها بیشتر این بچهها و خانوادههای آنان را ببینند.
به گمان این قلم، وقتش رسیده که رسانه ملی تمام قد به میدان بیاید، کما
اینکه جبهه مقابل تمام قد به میدان آمده است. اکنون که این سطور را
مینویسم شبکههای مختلف عربی خبر هلاکت «زهران علوش» را همچون یک قهرمان و
شهیدی وارسته نشر میکنند.
فضای مجازی سرشار از مطالبی در ستایش مجاهدت اوست، حال آنکه علوش یک جانی
تمام عیار بود که دستش به خون صدها زن و کودک سوری آلوده بود.
آنها از قاتلان مسلم در سکوت ما، برای جهان قهرمان میسازند و ما در میان
خویش قدر قهرمانانمان را نمیدانیم. تا کی بناست این سکوت آزاردهنده ادامه
داشته باشند و این بچهها در بیاعتنایی رسانهها نادیده گرفته شوند؟
دسته گلهایی که ما به آنها نیاز داریم و آنها ثابت کردهاند بینیازی خویش را!
منبع:قدس