۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۰۷
مقدمه:
عربستان سعودى، به دلیل قرارگرفتن در منطقه استراتژیک خلیج فارس و دارا بودن بزرگ ترین ذخایر نفتى جهان، از نگاه بین المللى ارزش بسیار زیادى دارد. عربستان کشورى مذهبى است که قوانین آن برپایه اسلام وهابى است و عملاً تمامى سیاست کشور بر پایه این آیین رسمى پایه ریزى شده است. لذا عربستان با توجه به درآمد بالاى حاصل از صادرات نفت، عضویت در بیشتر سازمان هاى بین المللى، احساس قیمومیت داشتن بر اکثر کشورهاى عربى و همچنین نقش آفرینى در مسائل منطقه خاورمیانه تنها کشور اسلامى است که در طى سال هاى اخیر به سختى تن به اصلاحات داده و این مسئله بخصوص در امور مربوط به شیعیان بیشتر به چشم مى خورد. چرا که درهم تنیدگى وهابیت با قومیت سعودى، باعث شده تا مذاهب دیگر بخصوص شیعیان عملا در حاشیه قرار گیرند.
قبل از ورود به بحث باید اشاره داشت که وجه مشترک حکومتها در خاورمیانه حاکمیت فردی و دیکتاتوری، فقدان احزاب و یا محدود بودن احزاب سیاسی، فقدان پارلمان منتخب و یا پارلمانهای فرمایشی و فقدان آزادیهای سیاسی و مطبوعاتی است. برخی تحلیلها، تحولات اخیر خاورمیانه عربی را نتیجه انباشت مطالبات مردمی، دیکتاتوری و اختناق حاکم، فساد موجود در دستگاه حاکمه عنوان میکنند. در کشورهایی که تاکنون تحول رخ داده است و یا برخی اصلاحات سیاسی صورت گرفته است حاکمان به شدت در برابر جنبشهای اعتراض مردم مقاومت کرده و صرفاً تحت فشار تظاهرات و اعتصابات از قدرت کنار کشیدهاند. با توجه به زمینههای تحول در سایر کشورها از جمله دیکتاتوری، اختناق، فساد، فقر و نارضایتیهای عمومی و نیز بیداری نسل جدید کشورهای خاورمیانه به نظر میرسد سایر کشورهای منطقه نیز دیر یا زود دچار تحول خواهند شد که این تحول اگر با شروع اصلاحات اساسی در زمینههای سیاسی و اجتماعی همراه نباشد منجر به انقلابهای مردمی و سرنگونی رژیم های حاکم خواهد شد. یکی از مهمترین کشورهایی که در منطقه خاورمیانه تاکنون شاهد اعتراضات گسترده و سراسری مردمی نبوده، عربستان سعودی است. با این حال بعد از اعدام شیخ نمر رهبر شیعیان این کشور می توان به جنبشهای اعتراضی مردم عربستان خصوصا شیعیان منجر شود.
موقعیت شیعیان عربستان
شیعیان عربستان سعودی پس از شیعیان عراق، بزرگترین جامعه شیعی عرب را در خلیج فارس تشکیل میدهند. مجموع شیعیان عربستان که در شهرهای القطیف، ظهران، العوامیه، الاحساء وحاشیه مدینه ساکن هستند، حدود 16 درصدازجمعیت 24 میلیونی عربستان را تشکیل میدهند. این تعداد با زیدیها و همچنین اسماعیلیها و علویها درحدود 22 درصد از جمعیت کل عربستان را تشکیل میدهند. بنابراین از جمعیت 24 میلیونی عربستان، حدود 7 میلیون زیدی،علوی،اسماعیلی و شیعه هستند که روی هم رفته رقم بالایی است. از این تعداد،نزدیک به 5 میلیون شیعه دوازدهامامی، و بقیه زیدی، علوی و اسماعیلی هستند. اسماعیلی ها حداکثر 7 امامی هستند، علوی هابه مولای متقیان علی(ع) ارادت می ورزند و زیدیها نیز 4 امامی هستند.
شیعیان عربستان بیشتر در مناطق شرقی این کشور ساکن هستند. از آنجایی که سرشماری دقیقی در این کشور صورت نمیگیرد نمیتوان آمار دقیقی از جمعیت شیعیان این کشور ارائه کرد.منطقه «الشرقیه» در عربستان که شامل «القطیف و الاحساء» است مرکز اصلی شیعیان عربستان است. شرقیه استانى است که شیعیان به لحاظ جمعیتى، اکثریت غالب را تشکیل داده و از نظر اقتصادى بزرگ ترین منطقه نفتى با گسترده ترین تاسیسات پالایش نفت در عربستان است. در حالی که تعداد کمی از شیعیان در دمّام، مرکز استان شرقیه و بزرگ ترین شهر این استان ساکن هستند؛ اکثر قریب به اتفاق آنها در شهرها و روستاهای بین دو واحه بزرگ قطیف و الحساء زندگی می کنند. تعداد کمی شیعه نیز در مکه و مدینه وجود دارد و گروه قابل ملاحظه ای هم شیعه اسماعیلی در استان نجران و حومه آن نزدیک به کشور یمن ساکن می باشد.
راه طولانی شیعیان عربستان تا منزل مقصود
ازجمله مطالبات شیعیان عربستان همواره به رسمیت شناخته شدن تشیع بوده است. وهابیون آنها را به دلیل توسل به اهلبیت(ع)، رافضی، کافر، مرتد و مجوس میدانند.
شیعیان عربستان به شکل قانونی، سازمان یا گروه سیاسی شیعی در عربستان فعالیت ندارند؛ اما تعدادی سازمانها و شبکههای غیررسمی وجود دارد که مطالبات و حقوق شیعیان را دنبال میکنند. مشارکت شیعیان در جامعه عربستان از تمام شیعیان عرب کمتر است. آنها بسیار محرومند؛ به این معنا که تنها شیعیانی هستند که نه فقط از تبعیض در عمل، بلکه از تبعیضهای قانونی در این کشور رنج میبرند و تقریبا بکلی از اظهار علنی سنن مذهبی خود محرومند؛ آنان دور از پایتخت و مرکز تجاری جده تمرکز یافتهاند تا از کانون توجه عمومی به دور باشند، البته به استثنای حضورشان در نزدیکی مرکز نفتی «ظهران» که از اهمیت ویژهای برخوردار است.
جهتگيري شیعیان عربستان به سمت قیام
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شیعیان عربستان را بهشدت تحت تأثیر قرار داد و امید آنها برای احقاق حق افزایش یافت. سازمان انقلاب اسلامی و جنبش مبلغان طلایهدار با رهبری «شیخ حسن الصفار» و «شیخ توفیق السیف» در قطیف شکل گرفت. شیخ حسن الصفار در محرم سال 1979 تصویر اسلام انقلابی را برای شیعیان ترسیم کرد و اینگونه بود که کمکم قیامی فراتر از حد انتظارها شکل گرفت. باید اشاره داشت که شیعیان عربستان سعودی (که بیش از دو قرن است شاهد پایمال شدن حقوق خود توسط آل سعود هستند)، در سال 1979 میلادی دست به انتفاضهای مردمی زدند، اما با حمله وحشیانه نیروهای امنیتی و ضد شورش آل سعود و به کشتن 21 تن از آنان، باعث توقف آن انتفاضه شدند. کشتار زائران ایرانی در سال 1987 شرایط خاصی را در عربستان موجب شده بود. وقوع انفجاری در عربستان که در آن شماری از نظامیان آمریکایی کشته شده بودند نیز به ابزار فشاری علیه شیعیان تبدیل شد. از آن پس اگر چه با نوشتن درخواستها خطاب به حکام سعودی پیگیری مطالبات ادامه پیدا کرد و حتی به امضای توافقنامه در سال 1993 رسید اما آن خروش گذشته انقلابی به کنار رفت و وعدههای سعودی نیز آنگونه که میبایست به سرانجام نرسید. پایبند نماندن سعودیها به وعدههایشان برخی شیعیان را به بازنگری از شیوه مدارا گونه با رژیم سعودی کشاند بهگونهای که جریان حزبالله در عربستان از سوی مردم مورد توجه و اقبال بیشتری نسبت به سایر احزاب قرار گرفت.
شروع موج جدید بیداری اسلامی در سال 2011 باعث شد قیام پنهان و خفته شیعیان عربستان بار دیگر بیدار شود. اسفندماه 89 بود که دستگیری «شیخ عامر»(روحانی مبارز شیعی عربستان) و شماری از شیعیان موج جدیدی از اعتراضهای خیابانی را به راه انداخت. با اینهمه وضعیت برای دولت سعودی قابلکنترل باقی ماند تا آنکه خبر دستگیری و تیراندازی به «شیخ نمر باقر النمر» منتشر شد. پس از سالها مسامحه در برابر دولت سعودی باز عربستان رنگ و بوی قیام سال 1979 را گرفته است. امروز نیز خبر شهادت این روحانی برجسته شیعه موجی از اعتراض ها را در پی خواهد داشت.
شیخ نمر باقر النمر متولد سال 1379 هجری قمری در عوامیه (در شرق عربستان) یک مجتهد شیعه و فعال حقوق بشر عربستانی است. و در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال 2012 بازداشت شد و در 23 مهرماه 1393 دادگاه جنایی عربستان سعودی شیخ نمر را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به «اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی» محکوم کرد. در کمتر از سه ماه پیش وزارت کشور عربستان با امضای «محمد بن نایف» ولیعهد این کشور حکم اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی مبارز شیعه عربستانی را تأیید کرد، که این به معنای مجوز به وزارت کشور برای اعدام شیخ نمر تنها با امضای «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان برای اجرای حکم اعدام بود. بنابراین در حالی که تروریستهای افراطی و تکفیری، امنیت و آسایش ملت های منطقه و جهان را سلب و ثبات و موجودیت برخی دولت های منطقه را تهدید می کنند؛ اعدام شخصیتی مانند شیخ النمر که ابزاری جز سخن گفتن برای پیگیری اهداف سیاسی و دینی خود نداشت، عمق بی تدبیری و بی مسئولیتی رژیم آل سعود را داده و بیانگر نوعی درماندگی و ناتوانی رژیم عربستان در برخورد با مشکلات سیاسی و اجتماعی عربستان و و این اقدام یک اشتباه استراتژیک بشمار می آید.
ناگفته نماند، ترس و وحشت حکام تازه به حکومت رسیده عربستان، از تشدید عواملی است که تمامیت آل سعود را در مخاطرات جدید قرار داده است و این ترسها درواقع همان «بیداری روزافزون میان شهروندان عربستانی در حجاز»، «افزایش آگاهیهای شیعیان»، «تشکیل دولت شیعی در شمال حجاز یعنی عراق»، «تشکیل جریان شیعی قوی با مشارکت برادران اهل سنت و اتحاد آنها» و «شکست فاحش آل سعود و به خاک مالیده شدن بینی آنها در نبرد یمن»، هستند که نهایتاً دولت عربستان را به این تصمیم رساند تا دست به چنین اقدامی زنند.
آینده تحولات عربستان
شیعیان عربستانی همچون دیگر فعالان سیاسی شیعه، در کشورهایی همچون پاکستان و ترکیه، در مورد جنبشهای اسلامگرای سنی آسودهخاطر نیستند؛ چرا که معتقدند، بعید است اینگونه جنبشها اهل تساهل با شیعیان باشند. در نتیجه، روشن است که وضعیت شیعیان در رژیمی سکولار بهتر از وضعیتشان در یک رژیم اسلامگرای سنی خواهد بود. در چارچوب مباحث مربوط به مهار و سرکوب حرکتهای قومی نیز می توان برخورد حکومت عربستان با شیعیان این کشور را با توجه به پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نفوذ شیعیان در عراق و همچین فشار سازمانهای حقوق بشری و نهادهای مدنی تحلیل نمود، حاکمیت آل سعود در عربستان سعودی با ایدئولوژی وهابی، و خود را خادم حرمین شریفین نامیدن به دنبال مشروعیت مذهبی است و با شروع اعتراضات مردمی، از این ایدئولوژی برای سرکوب اعتراضات مردمی در این کشور استفاده میکند تا بهوسیله فتاوای مفتیهای وهابی، جلوی اعتراضات مردمی در این کشور را بگیرد. نکته جالب اینکه علمای درباری سعودی به حرام بودن تظاهرات مسالمتآمیز در این کشور حکم دادهاند! اما بهرغم پیوند و اشتراک منافع بین وهابیت و آل سعود، این وحدت و هماهنگی تنها در مواقع بحرانی و برای کوتاهمدت قابل دوام است. شیخ نمر و هواداران او نه تنهادر عربستان بلکه در کشور همسایه عربستان یعنی بحرین طرفداران بسیاری دارد و آنان با اعمال زور و فشار بر اکثریت شیعه در بحرین که تحت ظلم حکومت سنی اقلیت می باشند مخالف بوده و عربستان سعودی را شریک همه جنایات علیه شیعیان بحرین می دانند. شیخ نمر و طرفداران وی همواره بر مخالف مدنی و فعالیتهای سیاسی تکیه داشتهاند و هیچگاه در مبارزات مدنی خود به خشونت متوسل نشده اند. لذا شهادت شیخ نمر باقر النمر میتواند بهعنوان جرقهای انبار باروت خشم شیعیان عربستان را منفجر کند. این عامل در کنار سایر عوامل میتواند پازل انقلاب در عربستان را تکمیل کند و تهدید بزرگی را برای رژیم آل سعود به وجود آورد.
امروز آل سعود از مشکلات عدیده اقتصادی رنج میبرد! و ازآنجاییکه این حکومت منحوس برای تحت تأثیر قرار دادن جبهه مقاومت اسلامی، با خودزنی هرچه بیشتر، قیمت نفت را تنزل داده و بدین ترتیب کسری بودجه خویش را بیشازپیش تشدید کرد و همه این عوامل و دستبهدست دادن دیگر مشکلاتش در مواجهه با خیزشهای اسلامی و جبهه مقاومت، آنها را مجبور به اجرای حکم اعدام شیخ نمر باقرالنمر کرد. به عبارت دیگر اعدام شیخ نمر باقر النمر بزرگترین محرکی می باشد که آل سعود برای گسترده شدن قیام به شیعیان این کشور داده است. با این اقدام مردم شرق عربستان بسیار متحدتر از قبل در برابر دولت این کشور ظاهر شده و بر ضرورت تشدید قیام تأکید میکنند. همچنین باید گفت که اعدام شیخ نمر نه تنها سبب خشم بیشتر شیعیان عربستان و بحرین می گردد، بلکه بسیاری از جوانان سنی جهان نیز به ناآرامیهای مخالف رژیم عربستان خواهند پیوست و خطر سقوط این رژیم را افزایش خواهند داد. رژیم آل سعود با اعدام شیخ نمر که سمبل مبارزه با رژیم عربستان بوده است در حقیقت تیر خلاص به خود را شلیک کرده است.
شش راه پیش روی شیعیان عربستان
درحال حاضر راههای پیشروی شیعیان عربستان را می توان در شش مورد زیر تحلیل نمود:
1. کنارهگیری و انزوا؛ در اصل، این راه فقط راهبردی [موقت] برای بقاست، تا زمانی که روزهای بهتر فرا رسند. با آگاهی از قدرت سرکوبگری که رژیم برای ضربهزدن به زندگی و آسایش شیعیان دارد، گزینه دوری از مخاطرهجویی مطرح میشود. در واقع، عدم تعامل با رژیم جز در موارد ضروری را توصیه میکند. که البته این روش نیز با توجه به خصلت عدم سلطه پذیری شیعیان و همچنین خصلت وهابی رژیم آل سعود نمی تواند نتیجه بخش باشد.
این شیوه بر مواردی تأکید می ورزد:
1.1. روی آوردن به درون جامعه،
2.1. حفظ اصول اولیه فرهنگ و شیوه زندگی شیعی،
3.1. خودیاری،
4.1. تکیه بر حمایت مالی خارجی برای بقا.
2. مخالفت فعال با رژیم آل سعود؛ با استفاده از همه ابزارها، از جمله خشونت، به منظور تحمیل تغییراتی بنیادین بر نظام سیاسی. این خطمشی مستلزم یک سلسله اعمال خشونتآمیز از جمله بمبگذاری، ترور، شورش و اشکال دیگر مقاومت است. شیعیان در دهههای گذشته به برخی از این اقدامات مبادرت ورزیدهاند، اما اعتقاد غالب بر این است که جامعه شیعه به اندازه کافی مسلّح نیست و از اسلحه علیه رژیم استفاده نکرده است.
3. همزیستی برای اصلاح؛ این گزینه شیوهای است که در حال حاضر، جنبش اصلاحات در پیشگرفته و احتمالاً مورد پسند بیشتر شیعیان هم است . این خط مشی راهی برای گفتوگو و مذاکره باقی میگذارد و نیز در خصوص کاهش تدریجی تبعیض علیه شیعیان. با اینهمه، مشکل راهبرد همزیستی آن است که کاملاً وابسته به حسن نیت دیگر احزاب، دولت و تشکیلات دینی وهّابی بوده و نیز در گرو توافق اعلام شده یا ضمنی آنهاست، اگر قوای دولت به هر دلیل، موجب افزایش فشار بر شیعیان شوند، همزیستی راهبردی غیرقابل دفاع خواهد شد. که البته رژم آل سعود نشان داده اند که نمی توانند با شیعیان همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند.
1.3. پذیرش وضعیت موجود،
2.3. پرهیز از درگیری،
3.3. و جستوجوی روزنههایی برای تغییر و اصلاح
4. نخبه پروری و ورود به جایگاه های علمی و فرهنگی؛ این راهبرد می تواند با تحصیل شیعیان در دانشگاه های معتبر داخلی و خارجی در رشته های مهم علوم پایه، علوم انسانی و پژشکی و... همراه باشدف چرا که عموم مردم عربستان نسبت به تحصیل و رشد علمی در سطوح پایینی قرار دارند و این روش می تواند در دراز مدت کمک شایانی به جایگاه اجتماعی و حتی سیاسی شیعیان عربستان داشته باشد.
5. مبارزه از طریق روشهای مسالمتآمیز؛ این راهبرد متضمّن اطلاعرسانی جدّیتر و فعالیت تبلیغاتی است و تلاش برای همکاری با دیگر عناصر جامعه سعودی را که خواستار تغییرات در کشورند، نیز دربرمیگیرد.
6. وحدت عامل مهم میان مسلمین برای مقابله با آل سعود؛ اگر ملت ها دارای آگاهی لازم و ایستادگی لازم باشند هیچ گاه دچار فرود و ذلت نمی شوند و اگر از آگاهی لازم برخوردار نباشند و یا ایستادگی لازم را نداشته باشند فراز ها و فرودها آنان را به زمین می زند. لذا امروز راه برون رفت در برابر این معضل آل سعود و وهابیت، وحدت بین مسلمین است.
* دکتر مرتضی اشرافی، کارشناس مسائل سیاسی
پی نوشت:
حضرت آیتالله مکارم شیرازی، انتقام شیخ نمر از سعودیها گرفته خواهد شد ، به نقل از جامعه خبری تحلیلی الف، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
حضرت آیتالله نوری همدانی، علمای جهان اسلام انزجار خود را از حرکت رژیم مسلمان کش عربستان اعلان نمایند، به نقل از خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
حضرت آیتالله صافی، آل سعود راه و رسم جنایتکاران بزرگ تاریخ را دنبال می کند ، به نقل از خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
حضرت آیتالله سبحانی، شهادت مظلومانه شیخ نمر دلها را مجروح و قلب ها را مملو از اندوه کرد ، به نقل از خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
کامران کرمی، وضعیت، جایگاه و آینده ی شیعیان در معادلات سیاسی عربستان، مرکز بین المللی مطالعات صلح، ۱۳۸۹
فواد ابراهیم، شیعیان عربستان، ترجمه سلیمه دارمی و فیروزه میررضوی، تهران: ابرار معاصر، 1386
محمدمهدی جعفری، بررسی ابعاد مختلف قیام شیعیان عربستان، خبرگزاری فارس، 22/10/1393
محمد خادمی، فرهنگ سیاسی مانعی بر گسترش دموکراسی و اصلاحات در عربستان، مرکز بین المللی مطالعات صلح، 1391
عبدالرضا همدانی ، وضعیت مشارکت سیاسی در عربستان سعودی، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، زمستان 1384
فاطمه نادرزاده، گزارشی از وضعیت شیعیان عربستان سعودی، پایگاه اطلاع رسانی رحماء، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
اصلاحات سیاسی در عربستان سعودی، ترجمه محسن یوسفی، موسسه ابرار معاصر تهران، فروردین 1386
آیت الله اسدالله ایمانی، نماینده ولی فقیه در فارس، سخنان خطبه های نماز جمعه شیراز، ۱۳۹۴/۵/۲
نیل بوویه، اعدام شیخ نمر تیر خلاص به رژیم عربستان است، به نقل از جامعه خبری تحلیلی الف، تاریخ دسترسی، 12 دی 1394
عباس نادری، «بررسی جامعه شناختی نظام سیاسی عربستان سعودی»، فصلنامه سیاست خارجی 23، پاییز 1388
میر احمدرضا حاجتی، گفتوگو با خبرگزاری رسمی حوزه در خصوص چرایی اجرای حکم اعدام شیخ نمر، تاریخ دسترسی، 12 دی1394
منبع:حوزه