کد خبر : ۶۸۸۴۹
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۱
آرمگاه ابن فهد حلي

زيارتگاه عارفان درنزديكي حرم سيدالشهدا+عکس

آرامگاه فقيه، ومحدث، ابن فهد حلي، در كربلاي معلا، پذيراي كساني است كه پس از زيارت حرم هاي مطهر در اين شهر، به ديدار اين عارف كامل مي روند.
عقیق: احمد بن محمد بن فهد اسدى حلى معروف به «ابن فهد حلي»، فقيه، محدث و عارف كامل قرن نهم هجرى در سال 757 هجرى قمري به دنيا آمد.‏
او يكي از بزرگان علماى اماميه در قرن هشتم و نهم هجرى به شمار مي‌رفت و جامع كمالات ظاهرى، باطنى، علم، عمل و دربردارنده معارف عقلى و نقلى بود.
ابن فهد حلي، غير از علامه حلي (حسن بن يوسف حلي) و محقق حلي (جعفر بن حسن حلي) است و نبايد با اين دو عالم بزرگوار اشتباه گرفته شود.
بهترين معرف مقامات باطنى او، آثار و تأليفات باقى مانده از اوست كه حكايت از مقامات باطنى و معنوى آن عالم رباني مى‏كند.
گر چه «ابن فهد» در علوم مختلف از جمله فقه و تاريخ و كلام و غير اين‌ها تأليفاتى دارد، اما نام او تداعى‌كننده عرفان و سير و سلوك و زهد و تقواست و بيشتر به ‏اين صفات شهرت دارد.
كتاب معروف عده الداعي درهشت باب از ابن فهد حلي است كه بارها به فارسي ترجمه شده و يكي از ترجمه هاي آن به نام، آيين زندگي، منتشر شده است .
ابن فهد حلي در اين كتاب، ضمن تعريف دعا و ترغيب به آن، از راه عقل و نقل، درباره استجابت دعا، دعا كنندگاني كه دعايشان مستجاب مي شود و كساني كه دعاهايشان مستجاب نمي شود،كيفيت دعا، ذكر، تلاوت قرآن، و اسماء الحسني سخن گفته است .
ابن فهد حلى، قدس‏ سره، پس از يك عمر پر بركت و سرشار از تلاش خستگى ناپذير در راه معشوق و معبود و سير و سياحت روحى، در سال 841 هجرى قمري، در حدود سن 84 سالگى در كربلاى معلى، به ديدار معشوق شتافت. قبر شريفش در خيابان باب القبله امام حسين جنب مدرسه علميه كربلا، در نزديكي خيمه‏‌گاه واقع شده و كراماتي هم از او نقل شده است.
آرامگاه آن مرد نامى از همان ابتدا مورد توجه مؤمنان و عالمان بود، و اكنون، عام و خاص به زيارت آن مرقد شريف مي‌روند.
نقل كرده‌اند آقا سيد على طباطبايى از بزرگان علماي شيعه، مؤلف كتاب رياض المسائل، بر زيارت قبر او مداومت داشته است.
درباره شخصيت و جايگاه علمي و معرفتي ابن فهد حلي بزرگان سخن بسيار گفته اند .
آيت‌الله خوانساري صاحب روضات الجنات در باره ابن فهد حلي مى‏نويسد: عالم عارف پر از اسرار، كاشف اسرار فضائل، جمال الدين ابوالعباس احمد بن شمس الدين محمد بن فهد اسدى حلى، در اثر شهرت و اعتبار، بى‏نياز از توصيف و تعريف است. وى جامع معقول و منقول، فروع و اصول ظاهرى و باطنى و علم و عمل است. او از شاگردان شهيد اول و فخر المحققين است .
علامه ميرزا علي آقا قاضي، استاد عرفان علامه طباطبائى و بسيارى ديگر از بزرگان درباره ابن فهد حلي چنين فرموده است: سه نفر در طول تاريخ عارفان به مقام «تمكن در توحيد» رسيده‌اند: سيد بن طاووس، احمد بن فهد حلى و سيد مهدى بحرالعلوم.
ميرزا حسين نوري ميرزا حسين نورى درباره ابن فهد مى‌نويسد: صاحب مقامات عالى در ميدان علم و عمل و دارنده خصال روحى و باطنى‌اى كه در كمتر انسانى يافت مى‌شود، جمال الدين احمد بن فهد حلى ...
محقق تسترى درباره‌اش فرموده است: شيخ با افتخار جليل، يگانه كامل، نيك بختى كه روشنايى مسلمين و راهنمايى مومنين بود، عالمى كه پيشواى به وحدت رسيدگان و دلير عرصه‌هاى مناظره با مخالفين و دشمنان بود. الگوى عابدان و نادره عارفان و زاهدان، پدر فضايل و نيكي‌ها، جمال الدين احمد بن محمد بن فهد حلى قدس الله روحه...
آيت الله جوادي آملي مي‌نويسد: بعد از ائمه(ع) وقتى علما را بررسى مى‌كنند خيلى فاصله دارد تا نوبت به صاحب جواهر و شيخ مرتضى انـصـارى‌هـا برسد آنچه كه در صف مقدم ديده مى‌شود سيد بحرالعلوم است، ابن طاوس است، ابن فهد حلى است. اينها كسانى هستند كه مدعى‌اند ما شب قدر را شناخته‌ايم. اينها كسانى‌اند كه بزرگان فقهاى ما روى عظمت اينها صحه گذاشته‌اند. وقتى شيخ مرتضى انصارى اعلى الله مقامه الـشريف درباره عظمت‌هاى اينگونه از علما صحه مى‌گذارند آنگاه نوبت به ديگران كه مى‌رسد يـقـيـنا بايد با خضوع بيشترى سخن بگويند.
اين چند نفر جزو ستاره‌هاى صدر اول آسمان فقاهتند: سـيد بحرالعلوم، ابن طاووس، ابن فهد. اينها كه ارتباط تنگاتنگى با ولى عصر ارواحنا فداه دارند، به حضور حضرت مشرف مى‌شوند سخنان حضرت را مى‌شنوند، پيام حضرت را براى مردم نقل مى‌كنند آنها يك راه‌هاى خاص دارند...
در باره ابن فهد حلي همچنين مي شود گفت كه ايشان در مناظره و بحث، تبحر و توانايى ويژه داشت و با برخى از اهل سنت به ويژه درباره مسئله امامت و رهبرى گفت‌وگوها و مناظراتي انجام داد و بر بسياري از علماى مذاهب اهل سنت غلبه يافت.
ابن فهد، در مناظره‌‏اى كه با حضور حاكم عراق و دانشمندان هم مذهب او تشكيل شده بود تمامى ادله آنان را رد كرده و حقانيت تشيع را به اثبات رساند.
حاكم عراق هم كه تحت تأثير براهين محكم ابن فهد قرار گرفته بود مذهب خويش را تغيير داد و به جمع دوستداران اهل بيت پيامبر صلى الله عليهم اجمعين پيوست و خطبه خويش را به نام اميرالمؤمنين علي عليه‌‏السلام و اولاد پاك و معصومش انشاء كرد و در زمره شيعيان مولا امير المؤمنين علي‌ عليه‌‏السلام درآمد.
درباره ابن فهد حلي كراماتي هم نقل شده است كه اينها دو نمونه از آن است .
ابن فهد، روزى در باغ بود كه شخصى يهودى وارد شد و گفت: شما مى‌گوييد پيغمبرتان گفته عالمان امت من از انبياى بنى‌اسرائيل برترند؟ احمد بن فهد جواب داد. آرى! يهودى گفت: نشانه اين ادعا چيست؟ موساى كليم، عصا را اژدها مى‌كرد.
در اين حال «ابن فهد» نيز بيلى كه در دست داشت به زمين انداخت و بى‌درنگ مارى مهيب شد! سپس آن را گرفته دوباره به شكل بيل درآمد. يهودى گفت: شما از اين نظر در رتبه آنان هستيد (نه برتر از آنان)، ابن فهد گفت: براى موسى چنين خطاب آمد: «لاتخف» يعني نترس! ولى ما نترسيده، آن را مى‌گيريم.
همچنين نقل كرده‌اند كه يكى از علما در خواب چنان ديد كه مجلسى با شكوه بر پاشده و همه عالمان شيعه در آن جمع‌اند ولى «ابن فهد» حضور ندارد. در عالم خواب مى‌پرسد پس ابن فهد كجاست؟ مى‌گويند او در مجلس انبيا مقام گزيده است!
آن عالم بزرگ مدتى بعد پس از ديدار با «ابن فهد» خوابش را براى وى تعريف مى‌كند. آنگاه مى‌پرسد: شما چه كرده‌ايد كه خلوت‌نشين محفل انس گشته و در مجلس پيامبران جاى گرفته‌ايد؟ «ابن فهد» مى‌گويد: آنچه مرا بدان مقام رهنمون شد اين بود كه فقير بودم و پولى نداشتم تا به آن صدقه داده، نيازمندى را دست گيرم. از همين رو مقام و آبرويم را صدقه دادم و از موقعيت خويش نيازمند را دستگيرى كردم.













211008

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین