کد خبر : ۶۸۳۶۵
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۴

تفسير منسوب به امام حسن عسكري(ع)

تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام1 از منابع مشهور شيعه به شمار مي آيد و از گذشته مورد توجه فقها، محدثين و بالاخص مفسرين بوده است. در بسياري از منابع مهم شيعي، مي توان استناد به روايات اين تفسير را به وضوح مشاهده كرد. اين اثر تفسيرى – حديثي، بر اساس سخنان امام حسن عسكرى عليه السلام [232 - 260 ق] است كه آن حضرت در طي مدت هفت سال بر نويسندگان تفسير [ابوالحسن على بن محمد بن سيّار و ابو يعقوب يوسف بن محمد بن زياد] املا فرموده است.
عقیق:جريان پيدايش تفسير
شيخ صدوق رحمه الله، نقل مي كند: «يوسف بن محمّد» و «علي بن محمد بن سيّار» همراه پدران خود، از سلطة داعي الحق، حسن بن زيد علوي - امام زيديّه در طبرستان - گريختند و به سامرّا نزد امام حسن عسكري عليه السلام پناهنده شدند. حضرت اين تفسير را بر آنها املا فرمود، آن دو مي گويند: پدران ما شيعة امامي بودند و در شهر استرآباد [گرگان] زيديها غالب بوده و ما تحت حاكميّت امام زيديّه بوديم. او به اندك بهانه اي شيعيان را به قتل مي رساند، از اينرو پدران ما، شهر را به مقصد سامرّا ترك كردند.
آنها مي گويند: ما آنجا در يكي از كاروانسراها اقامت كرديم و سپس خدمت امام حسن عسكري عليه السلام رسيديم؛ هنگامي كه حضرت ما را ديد، فرمود: «مَرْحَباً بِالْآوِينَ إِلَيْنَا، الْمُلْتَجِئِينَ إِلَى كَنَفِنَا، قَدْ تَقَبَّلَ اللَّهُ تَعَالَى سَعْيَكُمَا، وَ آمَنَ رَوْعَكُمَا وَ كَفَاكُمَا أَعْدَاءَكُمَا، فَانْصَرِفَا آمِنِينَ عَلَى أَنْفُسِكُمَا وَ أَمْوَالِكُمَا؛ خوش آمديد اي كساني كه به ما پناهنده شديد! خداوند سعي شما را بپذيرد و در امان خويش قرارتان دهد و شما را از شرّ دشمنان حفظ كند، پس به شهر خود در كمال امنيت جان و مالتان، باز گرديد.»
ما با اينكه در صدق گفتار امام عليه السلام ترديدي نداشتيم؛ اما از سخن حضرت شگفت زده شديم و عرض كرديم: اي امام! چه دستوري مي فرماييد؟ چگونه به شهري كه از آن گريختيم و هم اكنون تحت تعقيب هستيم، بازگرديم؟ امام عليه السلام به پدران ما فرمود: «خَلِّفَا عَلَيَّ وَلَدَيْكُمَا هَذَيْنِ- لِأُفِيدَهُمَا الْعِلْمَ الَّذِي يُشَرِّفُهُمَا اللَّهُ تَعَالَى بِهِ، ثُمَّ لَا تَحْفَلَا بِالسُّعَاةِ، وَ لَا بِوَعِيدِ الْمَسْعِيِّ إِلَيْهِ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقْصِمُ السُّعَاةَ وَ يُلْجِئُهُمْ إِلَى شَفَاعَتِكُمْ فِيهِمْ عِنْدَ مَنْ قَدْ هَرَبْتُمْ مِنْهُ؛ دو فرزند خود را نزد من بگذاريد تا به آنها علمي بياموزم كه خداوند عزّوجلّ به سبب آن، شرافت و بزرگواري به آنان بخشد. شما نيز هرگز دشمنان را نخواهيد ديد و آنان كاري از پيش نخواهند برد. خداوند عزّوجلّ آنان را در هم مي شكند و محتاج شفاعت شما در جلوي [چشمان] كسي كه از او فرا مي كرديد، قرار مي دهد.»
«يوسف بن محمد» و «علي بن سيّار» مي گويند: پدران ما طبق فرمايش امام عسكري عليه السلام ما را نزد ايشان گذاشتند و همراه خانواده به شهر و ديار خود بازگشتند. ما در مدّت اقامت خود در سامرّا، پيوسته خدمت امام عليه السلام مشرّف مي شديم و حضرت همانند پدر با ما برخورد مي كرد. در يكي از روزها به ما فرمود: «إِذَا أَتَاكُمَا خَبَرُ كِفَايَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَبَوَيْكُمَا وَ إِخْزَائِهِ أَعْدَاءَهُمَا وَ صِدْقِ وَعْدِي إِيَّاهُمَا، جَعَلْتُ مِنْ شُكْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ أُفِيدَكُمَا تَفْسِيرَ الْقُرْآنِ مُشْتَمِلًا عَلَى بَعْضِ أَخْبَارِ آلِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله فَيُعَظِّمُ اللَّهُ تَعَالَى بِذَلِكَ شَأْنَكُمَا؛2 هرگاه خبر سلامتي پدران شما و رسوايي دشمنان آنان و صدق گفتار من به شما رسيد، به شكرانة اين خبر مي خواهم به شما «تفسير قرآن» بگويم؛ تفسيري كه مشتمل بر اخبار آل محمّد صلي الله عليه و آله باشد تا بدين وسيله خداوند نشان و مقام شما را والا گرداند.»
ما از فرمايش حضرت خوشحال شديم و عرض كرديم: اي فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله! بنابراين، ما تمام علوم و معاني قرآن را فراخواهيم گرفت؟ امام عليه السلام فرمود: «تمام علوم را نه»، پس نخستين مطلبي كه به ما املا فرمود، رواياتي در «فضل قرآن و اهل آن» بود، سپس تفسير برخي از آيات را به ما املا فرمود و ما در مدّت اقامت خود در خدمت حضرت [كه هفت سال طول كشيد] هر روز مقداري از تفسير را مي نوشتيم.3

شيوة تفسير عسكري
اين اثر كه به صورت تفسيرترتيبي آيات است، پس از 5 مقدمه، كل سورة حمد و بقره تا آيه 282 تفسير شده است. نگارندة اين تفسير ابتدا آيه و سپس كلام امام عليه السلام را آورده است و در ذيل آيات، معناي لغات، شأن نزول آيه و نيز مطالبي را پيرامون موضوع آيه و در موارد بسياري رواياتي از ساير معصومين عليهم السلام دربارة آيه شريفه بيان مي كند. همچنين در ضمن تفسير اين آيات، برخي آيات ديگر را نيز به عنوان شاهد ذكر مي كند و گاه به تفسير آنها نيز مي پردازد.
اين آيات مورد اشاره بالغ بر يكصد و پنجاه آيه از ساير سوره هاي قرآن مي باشد. تمامي تفاسير اين كتاب به امام عسكري عليه السلام منسوب بوده، در آن رواياتي از پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و ائمة هدي عليهم السلام و حتي حضرت زهرا عليه السلام نقل شده است.4
عنوان مقدمه ها چنين است:
1. بحثى در علت تأليف كتاب ؛
2. فضل قرآن ؛
3. فضل العالم بتأويل القرآن و العالم برحمته ؛
4. آداب قرائت قرآن؛
5. سد الأبواب عن المسجد دون باب علي عليه السلام.
در اين كتاب، دربارة سيره نبوى صلي الله عليه و آله، به خصوص مناسبات پيامبر و يهوديان، بحثهاى متعددى مطرح شده و مجموعاً، در اين تفسير 379 حديث آمده است. بيشتر روايات، طولانى و مفصّل است، به طورى كه گاه يك روايت چندين صفحه را در بر مى گيرد. همچنين در اين تفسير برخى آيات تأويل شده و بيشتر تأويلها دربارة معجزات پيامبر و امامان عليهم السلام است. در اين اثر بيشتر از اسباب نزول آيات، به مصاديق آيات اشاره شده است.

سند تفسير عسكري
اين كتاب با سندهاي مختلفي از شيخ صدوق رحمه الله نقل شده است و او از استادش «محمد بن قاسم استر آبادي» و او از دو راوي پيش گفته، از محضر امام عسكري عليه السلام روايت كرده است. «سلسله سند روايت كتاب نشان مى دهد كه نقل اين تفسير در ميان محدّثان و فقهاى قم در قرن چهارم و پنجم متداول بوده است.»5

جايگاه تفسير عسكري ميان علما
اگرچه اين تفسير در ميان بعضي از علماي شيعه مانند: ابن غضائري، علاّمه حلّي [م 726 ق]، سيّد مصطفي تفرشي [م 11 ق]، محقّق داماد، محمد بن علي استرآبادي [م 1028 ق]، محمد بن علي اردبيلي [متوفاي بعد از 1100 ق]، قهپايي [م 11 ق]، محقّق شوشتري [م 1415 ق]، آيت الله خويي [م 1413 ق]، محمد جواد بلاغي، ميرزا ابوالحسن شعراني و علامه طباطبايي، مورد نقد و ارزيابي قرار گرفته است؛ امّا علاوه بر تأييد و اعتماد بسياري از شخصيتهاي عالم تشيع، اين تفسير در حفظ ارزشهاي علمي و تراث معنوي و فرهنگي شيعه، گنجينه اي ارزشمند محسوب شده و در گسترش معارف قرآن و اهل بيت عليهم السلام نقش ارزنده اي داشته است و مطالب مهم تفسيري، اخلاقي و تربيتي را در طول قرنها به نسلهاي بعدي منتقل كرده، گرچه اشكالاتي نيز بر آن وارد است.6
با اين حال تفسير عسكري مورد اعتماد بزرگان عالم تفسير، حديث، فقه و انديشه، همچون: رئيس المحدّثين شيخ صدوق [م 381 ق] در «علل الشرائع»، «من لايحضره الفقيه»، «التوحيد» و «الامالي»، قطب راوندي [م 573 ق] در «الخرائج و الجرائح»، ابومنصور طبرسي [م 588 ق] در «الاحتجاج»، ابن شهرآشوب [م 588 ق] در «المناقب»، علي بن يونس عاملي [م 877 ق] در «صراط المستقيم»، محقق كركى [م 940 ق] در «اجازات»، شهيد ثانى [م 965 ق] در «منية المريد» و «اجازات»، مجلسي اوّل [م 1070 ق] در «روضۀ المتقين» و مجلسي دوم [م 1111 ق] در «بحارالانوار»، شيخ حرّ عاملي [م 1104 ق] در «وسائل الشيعه»، فيض كاشاني [م 1091 ق] در «تفسير الصافي»، علامه سيد هاشم بحراني [م 1107 ق] در «البرهان في تفسير القرآن»7 و «حلية الابرار»، محقق بحراني [م 1186 ق] در «الحدائق الناضرة»، حويزي [م 1112 ق]، حسن بن سليمان حلّي (شاگرد شهيد اوّل و از علماي قرن نهم)، سيد نعمت الله جزايري [م 1112 ق]، محمد جعفر خوانساري، صاحب «اكليل الرّجال»، شيخ سليمان بحراني [م 1121 ق] صاحب «الفوائد النّجفيّة»، ابو علي حائري [م 1216 ق]، وحيد بهبهاني [م 1206 ق]، شيخ ابوالحسن شريف، صاحب تفسير «مرآة الانوار»، شيخ محمد طه، صاحب «اتقان المقال»، سيد عبدالله شُبَّر [م 1242 ق]، سيّد حسين بروجردي [م 1267 ق] صاحب «نخبة المقال»، حجت الاسلام تبريزي، صاحب «صحيفة الابرار»، شيخ عبدالله بحراني، صاحب «عوالم»، شيخ مرتضي انصاري [م 1281 ق] در «كتاب الطهارة»، شيخ عبدالله مامقاني [م 1315 ق]، آقا رضا همداني [م 1322 ق] در «مصباح الفقيه»، آيت الله بروجردي [م 1380 ق] در «جامع الاحاديث الشيعة»، علي بن حسن زواري (استاد صاحب «منهج المقال»)، محدّث نوري [م 1320 ق] در «مستدرك الوسائل»، آقابزرگ تهراني [م 1389 ق] در «الذريعة»، امام خميني رحمه الله [م 1410 ق] در «مكاسب محرمه»، و بالاخره استاد شهيد مطهري در «آشنايي با قرآن» قرار گرفته است.

تفسير عسكري از منظر اهل نظر
سخن برخي از بزرگان در تأييد اين تفسير:
1. علامه ملا محمد باقر مجلسي رحمه الله: «تفسير امام عسكري عليه السلام از كتابهاي معروف بوده، شيخ صدوق بر آن اعتماد و از آن حديث نقل كرده است. هر چند بعضي از محدّثان، اين كتاب را مورد نقد قرار داده اند؛ امّا شيخ صدوق آشناي به حديث بوده و از نظر زمان به اين كتاب نزديك تر از محدّثان منتقد بوده است. علاوه بر اينكه بسياري از علماي ما بدون هيچ طعن و نقدي به كتاب، از آن روايت نقل كرده اند.»8
2. محدّث عالي مقام، ميرزا حسين نوري رحمه الله: «ديدگاه محقّقان، پيرامون تفسير امام حسن عسكري عليه السلام از جمله: وحيد بهبهاني، سيّد هاشم بحراني، مجلسي اوّل و دوم، شيخ سليمان بحراني و محمد جعفر خوانساري اين است كه: اصحاب ما همانند ابن بابويه [شيخ صدوق رحمه الله] رواياتي از اين تفسير نقل كرده اند. شيخ صدوق از جمله كساني است كه تعهّد كرده است در كتابهايش فقط روايات صحيح و مُتقن را نقل كند. [اين نكته نشانگر آن است كه چون صدوق از تفسير امام حسن عسكري عليه السلام روايت نقل كرده است، پس در صحّت اين تفسير جاي هيچ شكّ و شبهه اي نيست.].»9

نسخه ها و ترجمه هاي تفسير عسكري
متن عربي تفسير، بارها چاپ شده است و آنچه در دسترس مي باشد، اخيراً توسط مدرسة امام مهدي عليه السلام و با نظارت محقق فرزانه «سيد محمد باقر موحد ابطحي»، در قم چاپ شده است.
قديمي ترين ترجمة فارسى آن، «آثار الاخيار» نام دارد كه توسط «ابو الحسن على بن حسن زواره اى» [م 984 ق]، ترجمه شده كه تمام متن آن موجود است. آقاي «قدرت اللّه حسينى شاه مرادى» نيز سورة فاتحة اين تفسير را با عنوان «تفسير فاتحة الكتاب از امام حسن عسكرى عليه السلام و پژوهشى پيرامون آن» در تهران [1404 ق] با مقدمه اى مبسوط در اثبات وثاقت تفسير، ترجمه و منتشر كرده است.
سيد حسين بهريلوى [يا بريلوى، متوفاى 1361 ق] اين تفسير را به زبان اردو ترجمه كرده و با عنوان «آثار حيدرى» به چاپ رسانده است.

نكته هايي ناب از تفسير امام حسن عسكري عليه السلام:
1.درسي از حضرت زهرا عليه السلام
در حديثى از تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام، ذيل آية 83 بقره آمده است: زنى خدمت حضرت فاطمه زهرا عليه السلام رسيد و عرض كرد: مادر پير و ضعيفى دارم كه در مسائل نماز دچار مشكل شده است و مرا فرستاده است تا از شما سؤال كنم. حضرت زهرا عليه السلام پاسخ او را بيان فرمودند و آن زن سؤال ديگرى مطرح كرد. حضرت پاسخ فرمودند. آن زن براى سومين بار سؤال كرد و پاسخ شنيد و اين كار را تا ده بار تكرار كرد، و حضرت هر بار به او پاسخ و او، سپس از فزونى سؤالهاي خود شرمنده شد و عرض كرد: ديگر به شما زحمت نمى دهم، اى دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله!
حضرت فاطمه عليه السلام فرمودند: «هَاتِي وَ سَلِي عَمَّا بَدَا لَكِ! أَ رَأَيْتِ مَنِ اكْتُرِىَ يَوْماً يَصْعَدُ إِلَى سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقِيلٍ، وَ كِرَاؤُهُ مِائَةُ أَلْفِ دِينَارٍ، أَ يَثْقُلُ عَلَيْهِ؛ بيا و از هر چه برايت پيش آمده سؤال كن! آيا اگر كسى بر عهده بگيرد كه بار سنگينى را از محل بلندى بالا ببرد و كراية آن صد هزار دينار باشد، سنگينى بار او را زحمت خواهد داد؟»
زن عرض كرد: نه، حضرت فرمود: «اكْتُرِيتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْئلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ مَا بَيْنَ الثَّرَى إِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤاً فَأَحْرَى أَنْ لَا يَثْقُلَ عَلَيَّ؛ هر سؤالى كه تو از من مى كنى و من پاسخ مى گويم، به اندازة فاصلة ميان زمين و عرش مملو از لؤلؤ، پاداش من خواهد بود، پس قطعاً چنين بارى بر من سنگين نخواهد بود.»10
اين حوصلة عجيب و آن برخورد محبت آميز حضرت عليه السلام و آن تشبيه زيباي ايشان براى برطرف كردن شرمندگى سؤال كننده، هر يك نمونة جالبى از خوش خلقى پيشوايان بزرگ ما مي باشد و سزاوار است در طريق ارشاد مردم از آن الهام بگيريم.

2. توسل به اصحاب كساء
در تفسير عسكرى ذيل آية (فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم)؛11 «سپس آدم عليه السلام از پروردگارش كلماتى دريافت كرد و با آنها توبه كرد و خداوند توبة او را پذيرفت؛ چراكه خداوند توبه پذير و مهربان است.» مى خوانيم: هنگامى كه حضرت آدم عليه السلام مرتكب آن ترك اولي شد و از پيشگاه خداوند متعال پوزش طلبيد، عرض كرد: «يَا رَبِّ! تُبْ عَلَيَّ، وَاقْبَلْ مَعْذِرَتِي، وَ أَعِدْنِي إِلَى مَرْتِبَتِي، وَ ارْفَعْ لَدَيْكَ دَرَجَتِي فَلَقَدْ تَبَيَّنَ نَقْصُ الْخَطِيئَةِ وَ ذُلُّهَا فِي أَعْضَائِي وَ سَائِرِ بَدَنِي؛ پروردگارا! به من رو كن و عذر مرا قبول نما. و مرا به مرتبه ام بازگردان و درجه ام را نزد خود و خواري آن در اعضا و تمام وجودم آشكار شد.» خداوند فرمود: آيا به خاطر ندارى كه به تو دستور دادم در شدايد و حوادث سنگين و دردناك، به محمّد صلي الله عليه و آله و آل پاك او مرا بخوانى؟؛ حضرت آدم عليه السلام عرض كرد: پروردگارا! آرى. خداوند فرمود: «فَتَوَسَّلْ بِمُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ خُصُوصاً، فَادْعُنِي أُجِبْكَ إِلَى مُلْتَمَسِكَ، وَ أَزِدْكَ فَوْقَ مُرَادِكَ؛12 پس مخصوصاً به محمّد و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام توسل كن، پس مرا [به نام آنها] بخوان تا تقاضاى تو را بپذيرم و بيش از آنچه مى خواهى به تو بدهم.»

3. شيعه و اهميت تقيه
در اين تفسير ذيل آية 80 و 81 سورة بقره، در معناي شيعه و شرايط آن مطالبي بيان شده است و رواياتي را نقل مي كند، سپس بحث تقيه را مطرح مي كند و مي نويسد: تقيه در بعضى از روايات، در رديف اداى حقوق برادران دينى به عنوان دو فريضه از بزرگ ترين فرايض ذكر شده است. چنان كه در ذيل آية: (وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ) مى خوانيم: «وَ أعْظَمُهَا فَرْضَانِ: قَضَاءُ حُقُوقِ الإخْوَانِ فِى اللّهِ وَ اسْتِعْمَالُ التَقِيَّةِ مِنْ أعْدَاءِ اللّه؛13 بزرگ ترين اعمال صالح [بعد از توحيد، نبوت و امامت] دو چيز است: يكي پرداخت حقوق برادران ديني به خاطر خدا و دوم، رعايت تقيه در مقابل دشمنان خدا.» آنگاه از امام مجتبى عليه السلام نقل مي كند كه فرمود: «إنَّ التَّقِيَّةَ يَصْلَحُ اللّهُ بِهَا أُمَّةً لِصَاحِبِهَا مِثْلُ ثَوَابِ أعْمَالِهِمْ فَإنْ تَرَكَهَا أُهْلَكَ أُمّةً، تَارِكُهَا شَرِيكُ مَنْ أهْلَكَهُمْ؛ تقيّه اى كه با آن حال امّتى اصلاح گردد، براى تقيّه كننده همانند پاداش اعمال آنها را به بار خواهد آورد و اگر ترك تقيّه باعث هلاك امّتى گردد، او شريك جرم خواهد بود.»14

چون ممكن است ترك تقيّه براى خود انسان به خاطر موقعيّت و نفوذ اجتماعى اش، هيچ گونه زيانى نداشته باشد؛ امّا افراد بى گناه و عادّى كه به پيشوا و رهبرى وابسته هستند، هدف حملات دشمن قرار گيرند. اينجاست كه رهبر و پيشواى مكتب براى حفظ نفرات خود از روش تقيّه استفاده مى كند تا با كمك آنها به هدفهاى اساسى برسد.

4. عالمان رياكار
استاد مطهري رحمه الله در كتاب «آشنايي
با قرآن» به نكته اي اجتماعي و مهم اشاره مي كند و مي نويسد: «حديث معروفى است در تفسير امام عسكرى عليه السلام، و از قديم يادم هست كه امام عليه السلام راجع به بعضى از آنهايى كه نامشان علما است و در آخرالزمان پيدا مى شوند، مى فرمايد: «هُمْ اَضَرُّ عَلَى ضُعَفاءِ شيعَتِنا مِنْ جَيْشِ يَزيدَ عَلَى الْحُسَينِ بنِ عَلِىٍّ عليهما السلام وَ اصْحابِهِ؛ يعنى ضرر عالمان ريا كار بر امت اسلام از ضرر لشكر يزيد بر حسين بن على عليهما السلام و يارانش بيشتر است. واقعاً هم همين طور است. آدمى كه اين فكر را در ميان مردم تبليغ بكند، ضررش بر اسلام از لشكر يزيد بر امام حسين عليه السلام كمتر نيست.»15
اين تفسير دربردارندة نكات ارزندة فراواني است كه از مجال اين مقاله بيرون است و مبلغين مي توانند با مراجعه به اين منبع معتبر شيعي، از مطالب بسيار ارزشمند آن بهره مند شوند.


پي نوشت ها:
1) تفاسير ديگري نيز به نام تفسير عسكري موسوم است؛ از جمله تفسير «حسن بن خالد بَرقي» از امام هادي عليه السلام و تفسير «ابو هلال عسكري» كه از اهل سنت مي باشد.

2) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، مدرسة امام مهدي عليه السلام، قم، ص10.
3) ماهنامة كوثر، ش 60، ص 85.
4) فرهنگ كتب حديثي شيعه، سيد محمود مدني بجستاني، نشر بين الملل، تهران، ج 1، ص86 .
5) برگرفته از مقاله كتاب شناسي نرم افزار جامع التفاسير نور.
6) برخى از اين علما گفته اند: اين تفسير علاوه بر ضعف سندي، از نظر دلالت نيز شامل برخي معجزات غير قابل قبول، غلو، افراط و عجايب غير معقول است كه در منابع روايى ديگر هيچ اثرى از آنها نيست. همچنين وقايع خلاف مسلمات تاريخي در آن انعكاس يافته است. گاهي روايات نقل شده در اين تفسير اسلوب روايي خود را از دست داده اند و ظاهراً نقل به مضمون شده اند، از اينرو شاهد عبارات ضعيف و مضطرب هستيم. در مواردي نيز با كتاب خدا و روايات قطعي تعارض دارد.
7) البرهان في تفسير القرآن، سيدهاشم بحراني، نشر بنياد بعثت، ج 1، ص 105.
8) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، مؤسسۀ الوفاء، بيروت، 1403ق، ج 1، ص 28.
9) خاتمۀ مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسۀ آل البيت، قم، ج 5، ص 199؛ ماهنامه كوثر، ش 60، ص 85 .
10) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص 340.
11) بقره/ 37.
12) التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، ص 225.
13) همان، ص 320.
14) همان.
15) مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، نشر صدرا، تهران، ج 26، ص 340.
منبع: ماهنامه اطلاع رساني، پژوهشي، آموزشي مبلغان شماره149.
211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین