۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۱۸
عقیق:در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانواده معظم شهدا هیأت قرآنی به دیدار خانواده شهید حجت اصغری شربیانی رفتند. برگزاری برنامههای مذهبی در محل در این دیدار پدر شهید شربیانی درخصوص فرزند شهیدش
گفت: حجت متولد سال 1367 است. او از دوران کودکی در فعالیتهای مذهبی و
هیأتها حضور فعال داشت. آن زمان محل ما پایگاه بسیج نداشت و فرزندان من
برای عضویت در بسیج اصرار داشتند از این رو من آنها را به شهرری بردم تا در
پایگاهی عضو شوند، آنجا هم ما را به روستایی معرفی کردند که رفت و آمد
برای بچهها سخت بود، از این رو ما با تقویت مسجد محل آنها را به کار در
محل ترغیب کردیم و همین فعالیتها سبب شد در محل پایگاه بسیج راهاندازی
شود. حجت هم مانند دیگر بچههای محل در پایگاه و مسجد فعال بود و به همراه
دوستان مراسمهای مذهبی برگزار میکردند. تأکید شهید به امر به معروف حجت جوان آرام، با ادب و بسیار خوبی بود و همه اهالی
از او راضی هستند. به امر به معروف تأکید داشت و اگر ما اشتباهی داشتیم
فوراً تذکر میداد. هدیهای از سوی خداوند بود که روز تاسوعای امسال در
جریان دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. شهادت در روز تاسوعا چندی پیش به او پیشنهاد کردیم که ازدواج کند، حتی
گویا او کسی را هم در نظر داشت اما تصمیم گرفت که به سوریه برود زیرا عقیده
داشت روا نیست ما اینجا در آرامش باشیم و مسلمانان سوریه در عذاب باشند.
مادرش را راضی کرد از من هم اجازه گرفت و رفت. یک شب قبل از شهادت از حرم
حضرت زینب(س) با منزل تماس گرفته بود و فردای آن روز و در روز تاسوعا به
شهادت رسید. برپایی جلسه قرآن در هیأت پیش از عزاداری در ادامه برادر شهید به بیان خاطرات شهید اصغری
پرداخت و گفت: من و حجت از کودکی در مسجد محل فعال بودیم و با هم به جلسه
قرآن میرفتیم او همیشه یکی از ارکان فعالیتهای مذهبی مسجد بود. در محل
هیأتی داشتیم که حجت یکی از مؤسسان هیأت بود. عقیده داشت ما مدام در حوزه
اهل بیت(ع) فعال هستیم اما با قرآن ارتباط نداریم از این رو استادی از
شهرری دعوت کرد و قبل از آغاز عزاداری جلسهای برپا میکرد و پس از جلسه
قرآن عزاداری آغاز میشد. در ادامه سیفی یکی از دوستان و مسئول پایگاه بسیج
محل به بیان خصوصیات شهید اصغری پرداخت و گفت: شهید حجت اصغری یکی از
بچههای فعال مسجد بود و در هیأت محل جلسهای راهاندازی کرده بود، این
جلسه حدود یک سال فعال بود و تا قبل از شهادت حجت جزء سی قرآن را به پایان
رسانده بودیم. تأکید شهید به نماز اول وقت همیشه به نماز اول وقت تأکید داشت و حتی در سفر هم
بلافاصله با شنیدن صدای اذان همه را به خواندن نماز اول وقت ترغیب میکرد.
بسیار آرام و مهربان بود و اگر در محل تحقیق کنید کسی از او بدی ندیده بود. اگر شهید شدم 40 روز برایم زیارت عاشورا بخوانید وصیت کرده بود اگر شهید شدم تا 40 روز برایم زیارت
عاشورا بخوانید به خانواده گفته بود در منزل هیأت برپا کنید و برای من روضه
حضرت زهرا(س) بخوانید. هنگامی که به شهادت رسید برای تشییع پیکرش هیچ کس
در منزل نمانده بود و اهالی برای او سنگ تمام گذاشتند. فرازهایی از وصیتنامه شهید «بسم ربالشهداء و الصدیقین» شهادت، فناشدن انسان برای نیل به سرچشمه نور و نزدیک
شدن به هستی مطلق است. شهادت عشق وصالِ محبوب و معشوق در زیباترین شکل
است. شهادت مرگی از راه کشته شدن است، که شهید آگاهانه و به خاطر هدف مقدس
به تعبیر قرآنی «فی سبیل الله» انتخاب میکند. به تعبیر پیامبر مکرم
اسلام(ص) «اشرف الموت قتل الشهاده» که شریفترین نوع مردن است و به فرموده
مولایمان امام علی(ع) «اکرما لموت القتل» که شهادت را گرامیترین نوع مردن
میداند و این جمله همیشه در ذهنم خطور میکند که اگر شهید نشویم لاجرم
باید بمیریم. پس چه مرگی بهتر و بالاتر از شهادت که نزدیکترین لحظه وصل
به وصال و سریعترین راه به لقاءالله است. شاید ما در راهی قدم میگذاریم که شاید بگویند خارج
از وطن است یا دور از وطن است ولی عقیده بنده این است که دین اسلام
محدودیت ندارد و دین، فراتر از کشورها و وطنهاست و اگر هرکسی به خداوند
عزوجل اعتقاد دارد، باید در راه احیای دینش جهاد کند و امر به معروف و نهی
از منکر بپردازد. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هرکس صدای ندای مسلمانی را
بشنود و به او یاری نرساند، مسلمان نیست و ما چگونه ادعای مسلمانی داریم که
جای جای دنیا مسلمانان را قربانی اهداف و افکارِ شوم خود میکنند و ما در
آرامش به راحتی سر به بالین بگذاریم، در صورتی که یک کودک و یا زن سوری و
عراقی و یمنی و فلسطینی، شب خواب در چشمانشان ندارند و چگونه مدعی شیعه
بودن و محب بودن اهل بیت(ع) هستیم که در ماجرای در آوردن خلخال از پای زن
یهودی که امام علی(ع) در این موضوع فرمود: اگر مسلمانی از این غم بمیرد
برای او عیبی نیست؟ چگونه میتوان در مورد این مسئله بیتفاوت بود در صورتی
که در ممالک اسلامی زنان ایزدی و مسلمانان و مسیحی را در عراق، درون قفس
در بازارهای موصل مانند برده بفروش میرسانند؟ و ما از این وقایع تلخ غم
نمیخوریم که هیچ تب هم نمیکنیم، چه برسد که بخواهیم بمیریم! ای کاش
ذرهای همزادپنداری میکردیم و لحظهای خود را جای برادران و پدران آنها
قرار میدادیم. آیا واقعاً میتوانستیم چنین چیزی را تحمل کنیم؟ تاریخ درحال تکرار شدن است و یزیدیان زمام امور دنیا را در دست گرفتهاند شمایی که میگویید: جنگیدن در کشوری دیگر کار
اشتباهی است! بدانید امام حسین(ع) در مدینه زندگی میکرد ولی در عراق و
کربلا به شهادت رسید. امام حسین(ع) برای احیای دین جدش و امر به معروف و
نهی ازمنکر قیام کردند و این نیز خود گواهی برای ماست که ببینیم چگونه
تاریخ در حال تکرار شدن است و چگونه یزیدیان زمان زمام امور را در دست
گرفتهاند و چگونه چهره اسلام را با تفکری صهونیستی و تکفیری که آمیزهای
از تفکرات یهود است مخدوش میکنند و به دنبال معرفی اسلامی پر از توحش و
معرفی آن به جهانیان هستند. هرکس به نوبه خود باید تکلیف خود را ادا کند و
قدم در راه مقتدای خود حسین بن علی(ع) بگذارد. همه آزادهگان و محبین به اباعبدالله (ع) وظیفه
داریم در این راه قدم بگذاریم و برای ظهور منتقم، زمینه سازی کنیم. چه زیبا
فرمود خمینی کبیر که راه قدس از کربلا می گذرد و این جمله هر زمانی بیشتر
نمود پیدا میکند که هرسال اربعین پرچمهای سیاه خراسانی این نکته نورانی
امام (ره) را یادآوری میکند. حرف رهبر حرف امام زمان(عج) است برادران و خواهران! گوش به فرمان رهبر باشید که حرف
رهبر حرف امام زمان(عج) است و نگذارید حرف ولی امر زمین بماند. در زمان
فتنهها گوش به فرمان رهبر باشید و مطیع امر ولی خود باشید. نگذارید دشمنان
بین قومیتها، اعم از ترک و لر و عرب و بلوچ و کرد و مذاهب و ادیان اختلاف
بیافکند. مراقب توطئه دشمن باشید و از دعواهای شیعه و سنی پرهیز کنید و
همدیگر را با چشم هم وطن ببینید. اشخاصی که ولی فقیه را نپذیرند امام زمان(عج) را نشناخته و نمیپذیرند ایران اسلامی باید تحت لوای ولی فقیه همبستگی و
همدلی خود را حفظ کند تا به مملکت آسیبی نبیند. هرشخص یا فرد یا گروهی که
بر ضد ولایت فقیه فعالیت کند یا قصد تضعیف ولایت فقیه و رهبر را داشته
باشد، بلاشک برضد صاحب الزمان (عج) هم فعالیت خواهد کرد چون از مسیر حق
خارج شده است. هرکس در حریم ولایت مطیع باشد، هیچ وقت منحرف نخواهد شد و در
آخر زمان سربلند خواهد بود و این مانند روز روشن است که اشخاصی که ولی
فقیه را نپذیرند در عصر ظهور امام زمان(عج) نشناخته و نخواهند پذیرفت. مکتب ما مکتب عاشوراست که باید در آن درس آزادگی آموخت و جلوی ظلم ایستاد در عصر کنونی ظالم و مظلوم کیست؟ رهبرم سیدعلی
فرمود: گفتمان ما دفاع از مظلوم و جنگ با ظالم است. ما هر مقداری که
بتوانیم از مظلوم دفاع میکنیم و حمایت میکنیم. دنیا را ظلم گرفته و ظاهر
پرزرق و برقاش مردم را فریفته و ظالمان و فرعونیان زمان در حال پیادهسازی
افکار شومشان در تقسیم کردن و کوچک کردن کشورها و فاسد کردن ملتها و
کشاندن آنها به فحشا هستند. چگونه میتوان در برابر ظلم سکوت کرد؟ تا کی؟
چگونه میتوان دید که فرعونیان و یزیدیان برسر زنان و کودکان بیدفاع و
بیگناه میزنند و انسانهای بیگناه را میکشند؟ و آیا فقط باید نظارهگر
بود یا منتظر معجزه ای از سوی خدا بود؟ وظیفه انسانی چه میشود؟ و آیا زنده
ماندن در این دنیای پر ازظلم رواست؟ مکتب ما مکتب عاشوراست، مکتب انقلاب
است، مکتب آزادهگی است. در این مکتب باید آزادهگی آموخت و جلوی هر ظلم و
کفری ایستاد، حتی به قیمت جان و ریخته شدن خون. مکتب ما مکتب پیروزی خون بر
شمشیر است. آیا انسانی هست با دیدن این همه ظلم، باز هم لذتی از زندگی
ببرد؟ اگر اینطور باشد فریب دنیا را خورده و بویی از انسانیت نبرده. آیا شده خودمان را لحظهای جای این افراد بیگناه
بگذاریم؟ پس وظیفه ما در قبال این همه ظلم چیست؟ آیا باید نظارهگر باشیم
یا این که در برابر ظلم قیام کنیم؟ آیا حتماً باید منجی بیاید و ما بعد
اقدامی بکنیم! پس وظیفه زمینه سازی ظهور برگردن کیست؟ از تمام جوانان کشور
میخواهم که پشت ولی فقیه باشند و دشمنان داخلی و خارجی را خوب شناسایی
کنند تا به مملکت آسیبی نرسد و هر شخصی یا گروهی که به مستکبرین غرب و
آدمکشهای صهیونیست تمایل دارد را دشمن نظام بدانند. شهدا زنده هستند و شما را میبینند و گمان مبر آنان
که در راه خدا کشته شدهاند مردگانی هستند، بلکه آنان زنده و در بارگاه
پروردگارشان بهرهمندند. خواهرم عفت خود را زهرایی کن برادرم غیرتت را علوی کن… والسلام عبدالحقیر سراپا تقصیر حجت اصغری شربیانی
منبع:فارس