کد خبر : ۶۷۱۷۵
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۲۳:۵۷

فروتنى را باید از حسین بن علی (ع) آموخت

تواضع و فروتنى يك حالت عالى و روحى و روانى است كه از بركت معرفت انسان به حقّ و به خود و به خلق و به دنيا به دست مى‏ آيد.
عقیق:خداوند انسان را موجودى کمال‏ خواه آفریده است و کمال را در دیدگاه او بزرگ، آراسته و خواستنى قرار داده است. از این رو هرگاه در برابر نمود و نمونه ‏اى از آن قرار گیرد در خود احساس فروتنى مى‏کند. از این رو انسان هر اندازه درک عمیق‏ترى از کمال و نمودهاى آن داشته باشد، بیشتر خواستار آن است و کرنش فزونترى در برابر آن از خود نشان مى دهد. بنابراین، تواضع در مورد انسان، تنها دستورى اخلاقى نیست بلکه افزون بر آن به عنوان حقیقتى از حقایق وجود و اصلى از اصول بشرى شناخته مى‏شود. بر این اساس این صفت ممتاز یکی از ویژگی های ائمه اطهار (ع) می باشد، چنانکه در وصف سیره عملی امام حسین (ع) قاضى نوراللَّه شوشترى مى‏ گوید: دیده شد كه امام حسین (ع)، خانه خدا را طواف مى‏كرد. سپس به مقام ابراهیم رفت و نماز گزارد. پس گونه خود را بر مقام نهاد و شروع به گریه كرد و مى‏ فرمود: الها! بنده ناچیز تو، به در خانه ‏ات پناه آورده. خدمتگزار كوچك تو، به در خانه‏ات پناه آورده. خواهان تو، به در خانه‏ات پناه آورده. نیازمند تو به در خانه‏ات پناه آورده. این فرازها را پیوسته، تكرار مى‏ فرمود. سپس برگشت و بین راه، به نیازمندانى گذر كرد كه پاره نانى را مى ‏خوردند، به آنان سلام گفت. آنان حضرت را به خوراك خود دعوت نمودند. پس حضرت با آنان نشست و فرمود: اگر صدقه نبود، با شما مى‏ خوردم. سپس فرمود: برخیزید تا منزل برویم. آنان را به منزل آورده، خوراك و پوشاك داد و دستور فرمود كه به هر یك، مقدارى پول بدهند. همچنین در تفسیر عیّاشى آمده است: مسعده گفت: گذر امام حسین (ع)، به فقرایى افتاد كه گلیم خود را پهن كرده و با شكسته حالى، خود را بر آن افكنده بودند و غذا مى‏ خوردند. گفتند: اى فرزند رسول خدا بفرما. پس حضرت به زانو نشست و با آنان، هم خوراك شد. سپس آیه ای از قرآن را بدین معنا تلاوت فرمود: حقا كه خدا، مستكبران را دوست ندارد. سپس بیان داشت: من، دعوت شما را پذیرفتم؛ شما هم دعوت مرا بپذیرید. عرض كردند: باشد، اى فرزند رسول خدا. پس برخاستند و همراه حضرت، به منزل او آمدند.


پی نوشت ها:
1-شوشتری، إحقاق الحق، ج 11 :423.
2-عیاشی، تفسیر، ج2 :257.
3-علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 44 :189.
4-ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4: 66.
منبع:قدس
211008

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین