عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۶۹۸۶
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۱
جمعه ها با منتظران؛
«دعای ندبه» علاوه بر ثمرات و آثار عمومی دعا، به مناسبت مطالبی که در جمله‌های بلندش مندرج است، خواننده را به یک قسمت و یک سلسله از هدف‌های تحقق نیافته اسلام که باید تحقق یابد، متوجه می‌سازد و مفاسد اجتماع را بر می‌شمارد.
عقیق:شیخ صدوق و شیخ طوسی هر یک به سند خود حدیث مفصلی را از «سُدیر صیرفی» روایت کرده‌اند که در آن، گریه و نُدبه امام ششم حضرت امام جعفر صادق(ع) بر غیبت صاحب الزمان(عج) بیان شده است، سُدیر صیرفی می‌گوید: من و مفضّل‌بن عمر و ابوبصیر و أبان بن تغلب به محضر آقایمان حضرت صادق(ع) شرفیاب شدیم. دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و لباسی که از مو بافته شده و طوقدار و بی‌گریبان بود، پوشیده است و مانند فرزند مرده جگر سوخته گریه می‌کرد، آثار حزن و اندوه از گونه و رخسارش آشکار و اشک کاسه چشمهایش را پر کرده بود و می‌فرمود: آقای من، غیبت (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده و آرامش و راحت دلم را ربوده است. آقای من، غیبت تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته و از دست دادن یکی پس از دیگری جمع و عدد را فانی می‌سازد، پس احساس نمی‌کنم به اشکی که در چشمم خشک می‌شود و ناله‌ای که در سینه‌ام آرام می‌گیرد، مگر آنکه مصائب بزرگ‌تر و دلخراش‌تر و پیشامدهای سخت‌تر و ناشناخته‌تر در برابر دیده‌ام مجسم می‌شود.
سدیر گفت: عقل از سر ما پرید و دل‌های ما از غم و اندوه این پیشامد هولناک و حادثه خطرناک پاره شد و گمان کردیم از اتفاق ناگوار کوبنده‌ای این چنین گریان و سوگوار است، یا از روزگار به او مصیبتی رسیده است، عرض کردیم: خدا دیدگانت را نگریاند ای پسر خیر الوری! از چه پیشامدی اینگونه گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه حالی روی داده که این گونه سوگواری؟
«جَفر» کتابی است که علم مرگ‌ها و بلاها، و آنچه واقع شده و واقع می‌شود تا روز قیامت در آن مندرج است و خدای محمد(ص) و امامان بعد از او را به آن اختصاص داده است
حضرت(ع) چنان آه عمیقی کشید که ناراحتیش از آن افزون شد، از روی تعجب فرمود: وای بر شما! بامداد امروز نگاه کردم در کتاب «جَفر»، و آن کتابی است که علم مرگ‌ها و بلاها، و آنچه واقع شده و واقع می‌شود تا روز قیامت در آن مندرج است و خدای محمد(ص) و امامان بعد از او را به آن اختصاص داده است و تأمل کردم در موضوع ولادت غائب ما و غیبت و طول عمر او و گرفتاری مؤمنان در آن زمان و شک‌هایی که از جهت طول غیبت در دل‌هایشان پیدا می‌شود و اینکه بیشتر آن‌ها از دین برگردند و رشته اسلام را از گردن بردارند ... .
حال یکی از شبهاتی که پیرامون دعای ندبه مطرح می‌شود این است که خواندن این گونه دعاها سبب رکود فعالیت‌های اسلامی و خمود و تخدیر افکار و انصراف از مبارزه و تلاش برای پیشبرد مقاصد اصلاحی و تبلیغ رسالت اسلام نمی‌شود، اینکه خواننده با خواندن دعای ندبه خود را قانع ساخته و به جای حرکت و اقدام و مبارزه، گریه و ناله تحویل می‌دهد.
آیت‌الله لطف‌الله صافی از مراجع عظام تقلید در کتاب «فروغ ولایت در دعای ندبه» در پاسخ به این شبهه می‌نویسد:
پاسخ این است که: ما هم با شما در این جهت موافقیم که نباید برای این گونه برنامه‌ها جنبه‌های سلبی و منفی بسازند و باید جنبه‌های حقیقی و ایجابی و مثبت آن را در نظر گرفت. متأسفانه به عللی که مهم‌تر از همه جهل و دست خائن استعمار است، دین در چهار چوب استفاده‌های منفی و سلبی سیاسی خاص محبوس شده و در حالی که جنبه‌های مثبت و بسیاری از جنبه‌های سلبی عمده و حساس آن را می‌کوبند، بعضی از جنبه‌های سلبی آن را برای اغراض پلید سیاسی وارد میدان می‌سازند و این کار علاوه بر اینکه ارج و ارزش دین را در انظار کم می‌کند، در برابر آراء و مکتب‌های دیگران را یک مکتب منفی ساده نشان می‌دهد.
دعا هم منبع رکود و خمود و کناره‌گیری و رهبانیت نیست و نباید از آن برای این هدف‌ها استفاده کرد، بلکه دعا قوت‌بخش روح و اعصاب و سرچشمه نشاط و امید و تلاش و فعالیت است. یکی از حالات خطرناک که در تعالیم دین و علم و اخلاق مورد نکوهش واقع شده، حال وقوف و ماندن در یک مرحله است.
بشر در این جهان، مانند مسافری است که به سوی یک مقصد معین رهسپار است و منازل و مراحل را طی می‌کند، چنان که در هر یک از این مراحل بماند و سیر و حرکت را متوقف سازد، به مقصد نمی‌رسد. در تمام شعبه‌های کمال، علم، اخلاق، ایمان، صنع و...، حدی که بشر در آن توقف کند، معین نشده و همواره می‌تواند قدمی به پیش باشد.
همه تعلیمات و برنامه‌های اسلام، پیشرفت و کمال بیشتر را پیشنهاد می‌کند و پرستش و عبادت خدا و کار نیک و عمل خیر را در هیچ مرتبه‌ای متوقف نمی‌سازد تا بشر زنده است باید پیش برود و باید تحصیل کمال کند و باید ترقی داشته باشد. وقوف و ماندن در یک مرحله از مراحل ترقی، بالاخره آغاز سیر قهقرایی و ارتجاع و بازگشت به عقب است، مسلمان نمی‌تواند بنشیند و در راه مقاصد اسلام کار و اقدامی نکند، چون اسلام هنوز به هدف‌هایش نرسیده است.
عبادت‌ها و پرستش‌ها و نماز و روزه و دعا این نتیجه را ندارد که مسلمان از کارهای اجتماعی و سیاسی و آنچه در حفظ و نگاهبانی عظمت اسلام و افزایش شوکت مسلمین مؤثر است، دست بکشد
هنوز انسان‌ها آزاد نشده‌اند، هنوز عدالت اجتماعی برقرار نشده، هنوز اختلافات طبقاتی و عنصری و نژادی و کشوری و رژیمی، بشر را فشار می‌دهد. هنوز اقویا و زورمندان، حاکم و صاحب اختیار ضعفا هستند. هنوز افق جهان از ظلم و بیداد تاریک است. هنوز فحشاء و منکرات رواج دارد. هنوز زن بازیچه امیال پست و هوسرانی مردها هستند و در اسارت‌های تازه و نوظهور افتاده‌اند.
هنوز شرک و بشر پرستی به صورت‌های گوناگون رواج دارد، هنوز انسان‌هایی خود نیافته و آزاد نشده و خود باخته، در برابر افرادی چون خودشان یا بی‌سوادتر و نالایق‌تر تا حد رکوع، خضوع می‌کنند و آن‌ها را به تکبر و ظلم و استبداد تشویق می‌کنند. هنوز احکام خدا در جوامع بشری حکومت نیافته است، بلکه این مفاسد و معایب روز افزون است. مسلمان نمی‌تواند در چنین اوضاع و احوالی، حال وقوف و سکوت به خود گیرد و به خواندن دعا و ندبه و گریه خود را قانع ساخته و ترک امر به معروف و نهی از منکر نموده، خاموش و بی‌حرکت بنشیند.
هرگز دین برای این نیست و عبادت‌ها و پرستش‌ها و نماز و روزه و دعا و ذکر و مناجات این نتیجه را ندارد که مسلمان از کارهای اجتماعی و سیاسی و آنچه در حفظ و نگاهبانی عظمت اسلام و افزایش شوکت مسلمین مؤثر است، دست بکشد.
اسلام دین دنیا و آخرت و سیاست و معنویت است و جدا کردن اسلام از دنیا و سیاست و اجتماع و اداره تمام امور و شئون، امکان‌پذیر نیست. انجام وظایف اجتماعی و تطبیق احکام دین بر شئون دنیا و برنامه اقتصاد و سیاست و تجارت و تعلیم و تربیت، جزو جوهر دین است و حبس اسلام در محیط عبادت و دعا خیانت به اسلام و تعلیمات قرآن مجید است.
پس مسلمان در هر پایه‌ای که باشد و هر برنامه‌ای را که انجام می‌دهد نمی‌تواند آنجا را نقطه وصول به مقصد و نیل به اهداف اسلامی شناخته و منتهی الیه مسیر خود بداند. باید سیر خود را ادامه دهد و مراحل و منازل بیشتر را طی کند و همواره در سیر و حرکت باشد و با همین تکرار فرایض دینی و دعا و پرستش خدا، از درجه‌ای به درجه بالاتر صعود کند. برنامه، برنامه سیر و حرکت و ترقی و مجاهده است.
«دعای ندبه» هم باید نیروهای انسانی ما را بسیج کنند و از تسلط ضعف و ناامیدی و اندیشه‌های مأیوس کننده و مخرب مانع شده و توان‌بخش ارواح شوند، مجالس این دعاها مراکز حساس تربیت افراد مبارز و وسیله رشد افکار اسلامی مسلمانان است
متأسفانه ما هم تصدیق می‌کنیم که امروز تحرک در مسلمان‌ها کم شده و آن طور که اسلام از آن‌ها تحرک خواسته، قرن‌ها است حرکت نشان نمی‌دهند، لذا در میدان حیات این همه عقب مانده و افتخارات اسلامی خود را از دست داده‌ایم و بسیاری از برنامه‌های دینی مثل جسم بی‌روح شده است. برنامه‌های اسلامی و مساجد و نماز جماعت‌ها و مجالس روضه و موعظه و سخنرانی و دعا، همه باید مراکز تحرک و نهضت و بسیج نیروهای انسانی باشد.
این جنبه سلبی و منفی که در «دعای ندبه» فرض می‌کنید، در هر کار و برای هر کس ممکن است پیدا شود که خطرناک است. یک دانشجوی مستعد و موفق که نمره‌های خوب می‌گیرد، ممکن است توجهش به وضع ترقی موجودش، مانع از پیشرفت و ترقی بیشتر او شود و او را متوقف سازد. یک جامعه‌ای که در مسیر رشد و ترقی است، به همین حال خطرناک ممکن است گرفتار شود. این یک خطری است که به هر شخص و هر جامعه و مملکت ممکن است متوجه شود. اختصاص به دعا و عبادت ندارد و محال است اسلام که دین تحرک و جنبش‌های مترقی است، با این حال که در حقیقت سر آغاز انقراض و زوال است، مبارزه نکند.
«دعای ندبه» دعای کمیل، دعای سمات هم باید نیروهای انسانی ما را بسیج کنند و از تسلط ضعف و ناامیدی و اندیشه‌های مأیوس کننده و مخرب مانع شده و توان‌بخش ارواح شوند، مجالس این دعاها مراکز حساس تربیت افراد مبارز و قوی و وسیله رشد افکار اسلامی مسلمانان خصوصاً جوانان می‌باشد.
«دعای ندبه» علاوه بر ثمرات و آثار عمومی دعا، به مناسبت مطالبی که در جمله‌های بلندش مندرج است، خواننده را به یک قسمت و یک سلسله از هدف‌های تحقق نیافته اسلام که باید تحقق یابد متوجه می‌سازد و مفاسد اجتماع را بر می‌شمارد.
این دعا و ندبه است، ولی در ضمن ندبه کسی که بر وضع فاسد اجتماعی بر روش‌های ستمگرانه بر کژی‌ها و کمبودها و نابسامانی‌ها و گمراهی‌ها، ندبه می‌کند و غصه می‌خورد نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و در برابر این مفاسد سکوت اختیار کند و به سهم خود و برای روی کار آوردن یک روش اجتماعی نسبتاً اسلامی‌تر، کار و اقدامی نکند.
جمله‌های «دعای ندبه» احساسات را به هیجان می‌آورد و خواننده را تکان می‌دهد و از کفر و شرک و تجاوز و ظلم و ستم متنفر می‌سازد و اینها همه آثار ایجابی و مثبت است.
حال اگر بهره ما از این دعا و از برنامه‌هایی که داریم آثار سلبی و منفی باشد، مربوط به دعا نیست، مربوط به جهل و غفلت است. هر نعمتی از نعمت‌های خدا را می‌شود وسیله اتلاف وقت و گذراندن عمر کرد.
پس دعای ندبه نه وسیله تخدیر است و نه باعث وقوف و رکود بلکه سبب رشد فکری و بسیج نیروها و حرکت و اقدام است، این هم خیلی کم است که کسی بگوید این مجالس دعای ندبه فایده‌اش این است که جوان‌ها را از رفتن به مراکز فساد اخلاق و اشتغال به تفریحات به اصطلاح سالم و در واقع بسیار ناسالم، باز می‌دارد.
نه! دعای ندبه برای این است که جوانان درهای آن مؤسسات را هم ببندند و افرادی مبارز و آمر به معروف و هم فکر و متحد و متشکل و مدافع از اسلام تربیت شوند.
شما اگر گاهی ظواهر بعضی از افراد کم‌اطلاع و کم‌معرفت را می‌بینید، همه را به آن‌ها قیاس نکنید و جهل و غفلت آن‌ها را از وظایف مهمی که دارند، پای حساب دعای ندبه ننویسد. راهنمایی کنید که از این همه وسایل برای تجهیز نیروهای انسانی بهتر استفاده شود و افراد عالم و آگاه به اهداف اسلامی و اوضاع اجتماعی در این مجالس مردم را بیدار کنند و دعا را به غرض‌های شخصی و خصوصی و تجزیه و تفرقه آلوده نکنند و همه برای عملی شدن احکام اسلام و مبارزه با معاندین و هدایت منحرفین جداً و دلسوزانه بکوشند.
بهترین خدمت و وسیله تقرب به درگاه حضرت ولی عصر أرواحنا فداه إحیای سنن اسلامی و میراندن سنت‌های کفر و مبارزه با روش‌های کفار است که نزدیک است اجتماعات مسلمانان را به کلی مسخ کند.


منبع:فارس
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین