نحوه طلب حاجت از خدا به روایت حضرت سجاد(ع)
خداوندا، هر كس كه حاجت به يكى از بندگان تو برد يا يكى از بندگانت را سبب روا شدن حاجت خود پندارد، جز حرمان نصيبى حاصل نكند و سزاوار است كه تو احسان از او بازگيرى.
عقیق: بی تردید سبک و سیاق ائمه معصوم علیهم السلام در همه امور راهگا و راهنمای ما برای توفیق است و از جمله این امور دعا و طلب حاجت کردن از خدای متعال است که امام سجاد (ع) در دعای سیزدهم صحیفه سجادیه به زیبایی تمام نحوه درخواست بنده به پیشگاه الهی را آموزش می دهد.وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي طَلَبِ الْحَوَائِجِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى :«اللَّهُمَّ يَا مُنْتَهَى مَطْلَبِ الْحَاجَاتِ وَ يَا مَنْ عِنْدَهُ نَيْلُ الطَّلِبَاتِ وَ يَا مَنْ لَا يَبِيعُ نِعَمَهُ بِالْأَثْمَانِ وَ يَا مَنْ لَا يُكَدِّرُ عَطَايَاهُ بِالِامْتِنَانِ وَ يَا مَنْ يُسْتَغْنَى بِهِ وَ لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ وَ يَا مَنْ يُرْغَبُ إِلَيْهِ وَ لَا يُرْغَبُ عَنْهُ وَ يَا مَنْ لَا تُفْنِي خَزَائِنَهُ الْمَسَائِلُ وَ يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ وَ يَا مَنْ لَا تَنْقَطِعُ عَنْهُ حَوَائِجُ الْمُحْتَاجِينَ وَ يَا مَنْ لَا يُعَنِّيهِ دُعَاءُ الدَّاعِينَ. تَمَدَّحْتَ بِالْغَنَاءِ عَنْ خَلْقِكَ وَ أَنْتَ أَهْلُ الْغِنَى عَنْهُمْ وَ نَسَبْتَهُمْ إِلَى الْفَقْرِ وَ هُمْ أَهْلُ الْفَقْرِ إِلَيْكَ. فَمَنْ حَاوَلَ سَدَّ خَلَّتِهِ مِنْ عِنْدِكَ، وَ رَامَ صَرْفَ الْفَقْرِ عَنْ نَفْسِهِ بِكَ فَقَدْ طَلَبَ حَاجَتَهُ فِي مَظَانِّهَا، وَ أَتَى طَلِبَتَهُ مِنْ وَجْهِهَا. وَ مَنْ تَوَجَّهَ بِحَاجَتِهِ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ أَوْ جَعَلَهُ سَبَبَ نُجْحِهَا دُونَكَ فَقَدْ تَعَرَّضَ لِلْحِرْمَانِ، وَ اسْتَحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَوْتَ الْإِحْسَانِ. اللَّهُمَّ وَ لِي إِلَيْكَ حَاجَةٌ قَدْ قَصَّرَ عَنْهَا جُهْدِي، وَ تَقَطَّعَتْ دُونَهَا حِيَلِي، وَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي رَفْعَهَا إِلَى مَنْ يَرْفَعُ حَوَائِجَهُ إِلَيْكَ، وَ لَا يَسْتَغْنِي فِي طَلِبَاتِهِ عَنْكَ، وَ هِيَ زَلَّةٌ مِنْ زَلَلِ الْخَاطِئِينَ، وَ عَثْرَةٌ مِنْ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ. ثُمَّ انْتَبَهْتُ بِتَذْكِيرِكَ لِي مِنْ غَفْلَتِي، وَ نَهَضْتُ بِتَوْفِيقِكَ مِنْ زَلَّتِي، وَ رَجَعْتُ وَ نَكَصْتُ بِتَسْدِيدِكَ عَنْ عَثْرَتِي. وَ قُلْتُ سُبْحَانَ رَبِّي كَيْفَ يَسْأَلُ مُحْتَاجٌ مُحْتَاجاً وَ أَنَّى يَرْغَبُ مُعْدِمٌ إِلَى مُعْدِمٍ فَقَصَدْتُكَ، يَا إِلَهِي، بِالرَّغْبَةِ، وَ أَوْفَدْتُ عَلَيْكَ رَجَائِي بِالثِّقَةِ بِكَ. وَ عَلِمْتُ أَنَّ كَثِيرَ مَا أَسْأَلُكَ يَسِيرٌ فِي وُجْدِكَ، وَ أَنَّ خَطِيرَ مَا أَسْتَوْهِبُكَ حَقِيرٌ فِي وُسْعِكَ، وَ أَنَّ كَرَمَكَ لَا يَضِيقُ عَنْ سُؤَالِ أَحَدٍ، وَ أَنَّ يَدَكَ بِالْعَطَايَا أَعْلَى مِنْ كُلِّ يَدٍ. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْمِلْنِي بِكَرَمِكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ لَا تَحْمِلْنِي بِعَدْلِكَ عَلَى الِاسْتِحْقَاقِ، فَمَا أَنَا بِأَوَّلِ رَاغِبٍ رَغِبَ إِلَيْكَ فَأَعْطَيْتَهُ وَ هُوَ يَسْتَحِقُّ الْمَنْعَ، وَ لَا بِأَوَّلِ سَائِلٍ سَأَلَكَ فَأَفْضَلْتَ عَلَيْهِ وَ هُوَ يَسْتَوْجِبُ الْحِرْمَانَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ كُنْ لِدُعَائِي مُجِيباً، وَ مِنْ نِدَائِي قَرِيباً، وَ لِتَضَرُّعِي رَاحِماً، وَ لِصَوْتِي سَامِعاً. وَ لَا تَقْطَعْ رَجَائِي عَنْكَ، وَ لَا تَبُتَّ سَبَبِي مِنْكَ، وَ لَا تُوَجِّهْنِي فِي حَاجَتِي هَذِهِ وَ غَيْرِهَا إِلَى سِوَاكَ وَ تَوَلَّنِي بِنُجْحِ طَلِبَتِي وَ قَضَاءِ حَاجَتِي وَ نَيْلِ سُؤْلِي قَبْلَ زَوَالِي عَنْ مَوْقِفِي هَذَا بِتَيْسِيرِكَ لِيَ الْعَسِيرَ وَ حُسْنِ تَقْدِيرِكَ لِي فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً دَائِمَةً نَامِيَةً لَا انْقِطَاعَ لِأَبَدِهَا وَ لَا مُنْتَهَى لِأَمَدِهَا، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ عَوْناً لِي وَ سَبَباً لِنَجَاحِ طَلِبَتِي، إِنَّكَ وَاسِعٌ كَرِيمٌ. وَ مِنْ حَاجَتِي يَا رَبِّ كَذَا وَ كَذَا )وَ تَذْكُرُ حَاجَتَكَ ثُمَّ تَسْجُدُ وَ تَقُولُ فِي سُجُودِكَ( فَضْلُكَ آنَسَنِي، وَ إِحْسَانُكَ دَلَّنِي، فَأَسْأَلُكَ بِكَ وَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِمْ أَن لَا تَرُدَّنِي خَائِباً.بار خدايا، اى آنكه درگاه تو آخرين مقصد حاجات است و تنها در نزد توست كه به خواستها توان رسيد. اى خداوندى كه در برابر نعمتهايت بهايى نستانى. اى خداوندى كه زلال عطايت را به منت تيره نگردانى. اى خداوندى كه همگان به تو بىنياز شوند و كس را از تو بىنيازى نيست. اى خداوندى كه همگان را به تو رغبت است و كس را رخ تافتن از تو ميسر نيست. اى خداوندى كه هر چه خواهندگان از تو خواهند، خزاين نعمتت فنا نپذيرد. اى خداوندى كه ناموس حكمتت را هيچ وسيلهاى و سببى دگرگون نسازد. اى خداوندى كه حاجت حاجتمندان از تو منقطع نشود. اى خداوندى كه دعاى دعاكنندگانت به رنج نيفكند. به بىنيازى از آفريدگانت خود را ستودهاى و تو سزاوارى كه از آنان بىنيازى گزينى. آفريدگانت را به نيازمندى وصف كردهاى و آنان را سزاست كه به تو نيازمند باشند. پس هر كه بخواهد نيازمندى خويش را به خواهش از درگاه تو رفع كند و گرد بينوايى از چهره خود بيفشاند، حاجت خود از جايى خواسته كه بايدش خواست و به دريافت مقصود از راهى رفته است كه بايدش رفت.خداوندا، هر كس كه حاجت به يكى از بندگان تو برد يا يكى از بندگانت را سبب روا شدن حاجت خود پندارد، جز حرمان نصيبى حاصل نكند و سزاوار است كه تو احسان از او بازگيرى.بار خدايا، مرا به تو حاجتى است كه كوشش من از دست يافتن به آن قاصر آمده بود و راههاى چاره به روى من بسته شده بود. نفس من مرا واداشت كه برآوردن آن نياز، از كسى خواهم كه او خود به روا شدن حاجت نيازمند توست و براى دست يافتن به خواستهايش از تو بىنياز نيست. و اين خود خطايى بود از خطاهاى خطاكاران و لغزشى از لغزشهاى گنهكاران. سپس به هشدار تو از خواب غفلت بيدار شدم و به توفيق تو پس از لغزش بر پاى خاستم و چون به صوابم راه نمودى ديگر به سر در نيامدم و باز گرديدم. گفتم: منزه است پروردگار من، چگونه نيازمندى دست نياز به سوى نيازمند ديگر برد و چسان بينوايى به بينواى ديگر روى كند؟ پس، اى خداوند من، با رغبتى تمام آهنگ تو كردم و با اعتماد به تو روى اميد به درگاهت آوردم و دريافتم كه هر چه فراوانتر از تو خواهم باز هم در برابر توانگريت نا چيز است و بخشش را هر چه فزونتر خواهم در برابر گشادگى باب عطايت باز هم حقير است و كرم تو از سؤال هيچ سائلى به تنگنا نمىافتد و دست عطاى تو فراتر از هر دست ديگر است.بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و با من از كرم و عدل خود آن كن كه فضل تو را در خور است نه استحقاق مرا. من نخستين كسى نيستم كه سزاوار منع و طرد بودن و اكنون به تو رغبت يافت و تو به عطاى خود او را نواختى. من نخستين كسى نيستم كه مستوجب حرمان از درگاه تو بود و دست طلب به سوى تو دراز كرد و تو نوميدش نساختى.بار خدايا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و دعاى مرا اجابت كن و به ندايم پاسخ گوى و به زاريهاى من رحمت آور و آوازم را بشنو. مرا از خود نوميد مكن، رشته پيوندم را با خود مگسل و در اين نياز كه اكنون مراست، يا هر نياز ديگر، به درگاه ديگرم مران. ياريم نماى كه مطلبم برآيد و حاجتم روا شود و به خواستهام برسم، پيش از آنكه اين مكان را ترك گويم بدان سان كه سختي ها را بر من آسان سازى و در هر كار آنچه را خير من در آن نهفته است مقدر دارى.بر محمد و خاندان او درود بفرست، درودى پيوسته و دم افزون و بى انقطاع و ابدى. و اين درود را ياور من ساز و وسيله برآمدن حاجتم گردان، كه تو فراخ نعمت و بخشندهاى.اى پروردگار من، حاجت من اين است ... (حاجت خود ياد كن و سر به سجده بگذار و بگوى) فضل تو آسوده خاطرم گردانيد و احسان تو مرا به سوى تو راه نمود، تو را به تو و به محمد و آل محمد (ص) سوگند مىدهم كه مرا نوميد باز نگردانى.»پی نوشت:برگرفته از صحیفه سجادیه، ترجمه آیتی، صفحه 90 و 91منبع:قدس211008