۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۲۳
آیتالله ریشهری در جلسه هفته جاری (20 آبان ماه) به ادامه مباحث جلسات قبلی که درباره آیه شریفه «غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ»(حمد/7) بود، پرداخت که در ادامه شرح آن را میخوانیم؛
مهمترین عوامل اختیاری گمراهی یا ضلالت کیفری
بحث در تبیین آخرین فراز از سوره مبارکه «حمد» بود. یکی از دوستان مطرح کردند که این بحث خیلی طولانی شده؛ خوب است توضیح دهیم که چرا اینقدر این بحث سوره حمد طولانی شده است. در اوایل بحث عرض کردیم که یکی از نامهای سوره حمد «امالقرآن» و «امالکتاب» است یعنی عصاره قرآن در این سوره است و همه قرآن را میتوانیم در این سوره ملاحظه کنیم؛ اگر بخواهیم تفسیر کنیم، همه قرآن قابل تبیین در این سوره نورانی است. ما از خیلی مباحث هم میگذریم و سعی میکنیم در 20 جلسه دیگر انشاءالله این سوره مبارکه تمام شود و اگر توفیق پیدا کردیم از سوره «بقره» بحثها را تندتر جلو میبریم.
بحث ما در مهمترین عوامل اختیاری گمراهی یا ضلالت کیفری بود. اینکه میگوییم خدایا ما را از «المَغضُوبِ عَلَیهِمْ» و «الضَّالِّینَ» قرار نده؛ این دعا در صورتی مستجاب میشود که ما خودمان راهی را که به گمراهی منتهی میشود را در زندگی انتخاب نکنیم. اگر کسی از یک طرف مبتلا به عوامل گمراهی باشد و از این طرف بگوید خدایا مرا جز گمراهان قرار نده به هیچ نحو این دعا مستجابشدنی نیست.
حالا چه چیزهایی سبب اضلال کیفری میشود؟ سبب این میشود که انسان توسط خود خدا گمراهی شود؟ خداوند میفرماید یک عدهای را من نه تنها هدایتشان نمیکنم بلکه گمراهشان میکنم.
خداوند چه کسانی را گمراه میکند؟/ خطرناکترین اضلال کیفری
2 عامل از عوامل گمراهی را قبلاً توضیح دادیم. سومین عاملی که قرآن تصریح میکند سبب میشود خدا انسان را گمراه کند، نه تنها انسان از هدایت پاداشی الهی برخوردار نخواهد شد بلکه سبب میشود خدا انسان را گمراه کند، ظلم است. ظلم یعنی تجاوز به حق. در لغت ظلم به معنای این است که انسان جایگاه واقعی امور را رعایت نکند. رعایت نکردن جایگاه واقعی امور یعنی تجاوز به حق. هر چه که حق است، در عقاید، در اخلاق، در عمل، نسبت به خود و دیگران. ظلم معانی متعددی دارد که از خطرناکترین عوامل اضلال کیفری است.
انسان به هر مقداری که به خود و دیگران ظلم کند استحقاق اضلال کیفری پیدا میکند. خداوند درآیه 27 سوره مبارکه «ابراهیم» میفرماید: «یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ وَیُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِینَ وَیَفْعَلُ اللّهُ مَا یَشَاءُ؛ خدا کسانى را که ایمان آوردهاند در زندگى دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت مىگرداند و ستمگران را بىراه مىگذارد و خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد». خدا انسانهای ظالم را نه تنها هدایت نمیکند بلکه گمراهشان میکند. در آیات متعددی داریم که «إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ؛ همانا خداوند ستمکاران را هدایت نمیکند»، این آیه به روشنی میفرماید خدا نه تنها شخصی را که ستم میکند هدایت نمیکند بلکه گمراهش میکند. از طرفی انسان در حالی که ستم میکند و دعا کند که گمراه نشود دعایش برآورده نمیشود چرا که این امکان ندارد.
چگونه دچار ضلالت کیفری نشویم؟
ظلم سبب میشود که انسان دچار ضلالت کیفری شود. اگر کسی بخواهد دچار ضلالت کیفری نشود، باید در زندگی از ظلم به هر مقداری که باشد، فاصله بگیرد.
دومین عامل ضلالت کیفری، کفر است؛ کفر یعنی پنهان کردن حق. اگر انسان حق را که فهمید، کتمان و پنهانش کرد کفر کرده است. سوره مبارکه غافر آیه 74، «مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَکُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَیْئًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکَافِرِینَ؛ میگویند گمشان کردیم بلکه پیشتر [هم] ما چیزى را نمىخواندیم این گونه خدا کافران را بىراه مىگذارد»، یعنی کسانی که حق را میفهمند و آن را پنهان میکنند، مستحق اضلال کیفری میشود.
یکی دیگر اسراف است. خداوند در آیه 34 سوره غافر میفرمایند: «وَلَقَدْ جَاءکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِی شَکٍّ مِّمَّا جَاءکُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ؛ و به یقین یوسف پیش از این دلایل آشکار براى شما آورد و از آنچه براى شما آورد همواره در تردید بودید تا وقتى که از دنیا رفت گفتید خدا بعد از او هرگز فرستادهاى را برنخواهد انگیخت این گونه خدا هر که را افراط گر شکاک است بىراه مىگذارد». عامل دیگر اسراف است. اسراف یعنی تجاوز از حد اعتدال. حد اعتدال همان مرز حق است. اگر کسی از حد اعتدال تجاوز میکند مسرف میشود و مستحق اضلال کیفری خداوند است. به هر میزانی که انسان در زندگی اسرافکار است به همان میزان مستحق اضلال کیفری خداوند میشود.
فسق یعنی خروج از راه حق. خداوند در آیه 26 سوره مبارکه «بقره» میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَن یَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُواْ فَیَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِین؛ خداى را از اینکه به پشهاى یا فروتر [یا فراتر] از آن مثل زند شرم نیاید پس کسانى که ایمان آوردهاند مىدانند که آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست ولى کسانى که به کفر گراییدهاند مىگویند خدا از این مثل چه قصد داشته است [خدا] بسیارى را با آن گمراه و بسیارى را با آن راهنمایى مىکند و[لى] جز نافرمانان را با آن گمراه نمىکند». فسق سبب میشود انسان گمراه شود. اگر کسی راه حق را تشخیص داد و از آن راه منحرف شد، این شخص دچار اضلال کیفری میشود.
همان طور که اشاره کردیم این چهار عاملی که مورد بحث ماست در واقع جامعترین عوامل اضلال کیفری است. انسان اگر بخواهد دچار گمراهی اختیاری و اضلال کیفری نشود باید آنچه را که حق میداند، نادیده نگیرد.
اگر انسان در زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اداری، چیزی را حق تشخیص داد که این حرف درست است این کار صحیح و پسندیده است، اگر این حق را نادیده گرفت خداوند این چنین کسی را به همان میزانی که از حق فاصله میگیرد از هدایت پاداشی الهی فاصله میگیرد و به همان میزان دچار اضلال کیفری خداوند میشود.
ریشه گمراهی اختیاری
ریشه همه عوامل گمراهی اختیاری در آیه 23 سوره مبارکه «جاثیه» به روشنی بیان شده است. اگر چهار آیه را در کنار این آیه بگذاریم به این نتیجه میرسیم که ظلم، کفر، اسراف و فسق مانع هدایت الهی هستند و موجب ضلالت کیفی بشر میشوند که ریشه آنها هواپرستی است.
خداوند در این آیه فرمودند: «أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَکَّرُونَ؛ پس آیا دیدى کسى را که هوس خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را دانسته گمراه گردانیده و بر گوش او و دلش مهر زده و بر دیدهاش پرده نهاده است آیا پس از خدا چه کسى او را هدایت خواهد کرد آیا پند نمىگیرید».
علامه طباطبائی در تفسیر خود بیان کردند که خداوند انسان را گمراه کرده است؛ این گمراهی است که راه را میداند. کسی که ضلالت ابتدایی دارد راه را نمیداند اما در ضلالت کیفیر راه درست را میداند اما هواپرست است و میداند کاری که میکند نادرست است اما با این وجود راه خود را ادامه میدهد و خداوند او را گمراه میکند.
بسیاری از افرادی که راه منحرف میروند، میدانند که این راه درست نیست اما گوش عقل این افراد مُهر میشود و حرف حق به دلش راه نمییابد. ریشه همه گمراهیهای اختیاری انسان و ضلالت کیفیری، هواپرستی است. هوسرانی طوفانی است که غبارهایی همچون کفغر، فسق و اسراف دارد. همه این گناهان مانع هدایت پاداشی الهی میشوند.
خدا چگونه انسان را گمراه میکند؟
این سؤال ممکن است پیش میآید که خدا چگونه عدهای را گمراه میکند؟ چگونه خداوند افراد ظالم، کافر، مسرف و فاسق را گمراه میکند؟ معنای اینکه خدا کسی را گمراه میکند این است که دیگرخداوند مانع نفوذ وسوسههای شیطان در انسان نمیشود به همین دلیل وسوسههای شیطان در انسان اثر میکند.
خدا وقتی انسان را گمراه میکند نه تنها مانع نفوذ وسوسههای شیاطین انس و جن نمیشود بلکه به انسان مهلت میدهد. همان آیه شریفهای که حضرت زینب(س) در مجلس یزید خواند، «وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهْمُ عَذَابٌ مُّهِینٌ؛ و البته نباید کسانى که کافر شدهاند تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مىدهیم براى آنان نیکوست ما فقط به ایشان مهلت مىدهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند و [آنگاه] عذابى خفتآور خواهند داشت» (آل عمران/178). این اضلال و مجازات خداوند است. انسان ظالم هر چه زودتر بمیرد به نفعش است چون کمتر گناه میکند و کمتر عذاب میشود. هر قدر بیشتر بماند بیشتر دچار وسوسه شیطلان شده و فساد میکند و سرنوشت ابدی خود را بیشتر خراب میکند. بر همین اساس معنای اضلال این است که نه تنها مانع وسوسه جن و انس نمیشود بلکه با مهلت دادن به آنها و فراهم کردن امکانات، زمینه گناه بیشتر او را فراهم میکند.
پول دادن به فردی که فاسد است یعنی فراهم کردن زمینه گمراهی و زیاد شدن ضلالت و اسبابی که موجب بدبختی بیشتر او میشود که همان کیفر الهی است.
موانع ضلالت کیفری
حالا موانع ضلالت کیفری چیست؟ موانع ضلالت اموری است که رعایت آنها سبب میشود انسان دچار گمراهی نشود به همین جهت بسیاری مهم است.
خداوند اولین لحظهای که به آدم و حوا دستور داد که بر روی زمین زندگی کنید و آنها پای روی زمین گذاشتند به آنها فرمودند: «قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُم مِّنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى؛ فرمود همگى از آن [مقام] فرود آیید در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مىشود و نه تیرهبخت». در یک رهنمود کوتاه اصلیترین راه دستیابی به پیشگیری از موانع ضلالت را در این آیه بیان کرد.
اگر میخواهید گمراه نشوید از رهنمونهای خدا و پیامبران پیروی کنید. اگر حرف خدا را گوش دادی دستت را میگیرد و بهترین زندگی را در دنیا و آخرت خواهی داشت. خدا میفرماید هر کس از راهنمایی من استفاده کند نه گمراه میشود و نه بدبخت. اولین سخن خداوند متعال و همه انبیای الهی این است که ببین عقلت چه میگوید؟ همه آیات ما را دعوت به تعقل و تدبر میکنند همه این آیات در واقع رهنمود الهی الهی است.
فردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: آقا رهنمود و توصیهای بفرمایید. حضرت پاسخ داد: اگر من سفارشی کنم گوش میدهی؟ گفت: بله گوش میدهم. دوبار و سه بار فرمودند: اگر نصیحیتی کنم گوش میدهی؟ دفعه سوم که فرد گفت: بله گوش می دهم. حضرت فرمودند: توصیه من این است هر قدمی میخواهی برداری و هر کاری میخواهی انجام دهی اول فکر کن.
اولین مانع ضلالت/ اصلیترین ویژگی صراط مستقیم
در روایت داریم زبان انسان عاقل پشت عقلش است یعنی اول فکر میکند و بعد سخن میگوید. اولین مانع ضلالت این است که انسان عقل خود را به کارنگیرد. نافرمانی عقل را نکنید که پشیمان میشوید. امام کاظم(ع) فرمودند: خدا دو حجت به انسان داده؛ حجت ظاهری و باطنی. حجت ظاهری پیامبران و امامان هستند و حجت باطنی همان عقل است.
اصلیترین ویژگیهای صراط مستقیم هماهنگی با موازین عقل است. اگر عقل میگوید راه درست نیست ان راه را نرو چون عقل پیامبر باطنی است.
وقتی که اهل جهنم دستهدسته وارد جهنم میشوند نگهبانان سؤال میکنند که آیا کسی به شما نگفته این راهی میروید درست نیست. آنها پاسخ میدهند که گفتند که راهی میرویم درست نیست اما ما مسخره کردیم و به انها میگفتیم شما دچار گمراهی هستید و راه ما درست است. اگر عقل خود را در زندگی به کار میگرفتیم گمراه نمیشدیم و الان دچار دوزخ نمیشدیم.
از خداوند میخواهیم که همواره در زندگی از حجت ظاهری و باطنی پیروی کنیم.