عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۵۸۷۵
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۷
جلوه‌هایی از ارادت مرحوم آیت‌ا... شیخ علی صافی به ساحت قدسی ثامن الحجج(ع)؛
یکی از رجال الهی زمان ما که نام پر آوازه اش با شجاعت و امر به معروف و نهی از منکر بیان 
می شود، مرجع عالیقدر مرحوم آیت ا... حاج آقا علی صافی گلپایگانی است؛
عقیق:همو که ندای «سیّدی قد طال الانتظار» او هنوز گوش ها را می نوازد و «لبّیک یا حسین» هایش بر آسمان دل های دوستانش طنین افکن است؛ همو که یار صدیق امام (ره) بود و سوخته دلی برای نظام اسلامی.
آری! او مرد خدا بود و بس. ایام پنجمین سالگرد ارتحال غمبارش بهانه ای شد در
گفت و گویی با مصطفی صافی فرزند آن مرجع ،
 مروری داشته باشیم بر زندگی معرفت آموز و منش آن والا مقام در اظهار ارادت به خاندان عصمت و طهارت(ع). این گفت و گو را با هم می خوانیم.

  از محبت آیت ا... شیخ علی صافی به اهل بیت(ع) بگویید.
- عالم عامل عارف و فقيه جامع و اصولي مرد کامل، انساني به تمام معنا محبّ و شيفته اهل بيت عصمت و طهارت(ع) که با آزاد منشي و صراحت لهجه و بيان و صداقت اعتقاد و گفتار، درد و درک و باور ديني و ايماني و اسلامي را در عمق جانش دريافته و با شناخت کامل از ارزش‌هاي والاي الهي و انساني، با تمام توان دفاع و از بروز بِدَع و انحرافات فکري و منکرات و تعدّي و تجاوز و ظلم و بي ديني به نحو شايسته و بايسته و با شيوه‌هاي بديع و خطابه‌هاي بليغ و شجاعت و شهامت و پايمردي مثال زدني و استقامت در شأن يک فقيه ولايي جلوگيري مي‌نمود. اخلاص و تواضع ايشان در تمام شؤون زندگي روحاني و حيات معنوي بروز و ظهور داشت. مرجعي ولايي، پژوهشگري عميق و فقيهي علوي که خانه ساده و بي آلايش او نزديک به يک قرن کانون عطوفت، مهر، زهد و تقوي و تعليم و تعلم مکتب انسان ساز جعفري بود.
قوه و قدرت فقهي، ادبي، تاريخي و ... او زبانزد بود و با کوله باري از علم و دانش و فقاهت و پاسداري از مکتب انسان ساز اهل بيت عصمت و طهارت(ع)، اسوه عمل بود.
در ادبيات و ذوق و قريحه شعر تبحر خاص داشت و با تمام اشتغالات فقهي و اصولي و تأليف کتاب‌های فراوان (قريب به 50 مجلّد) که مورد نياز جامعه علمي و حوزوي بود، از سرودن اشعار نغز و شيوا و پر محتوا که بیشتر متضمّن مفاهيم قرآني و روايي است غافل نبود، ديوان (راز دل) قسمتي از اشعار وی است که به زيور طبع آراسته گرديده است.

  گویا مرحوم آقا ارتباط قلبي عميقي نيز با حضرت رضا(ع)داشتند و حتی کرامتي نصيب ايشان شده است؛ ماجراي آن را بيان مي‌کنيد؟
- ايشان ارادت و اخلاص خاصي نسبت به ساحت مقدس شمس الشموس (ع)داشتند و همه ساله به زيارت آن امام همام مشرف مي‌شدند. در يکي از سفرها، دچار مشکل گوش درد عجيبي شدند که به خونريزي‌هاي فراوان از داخل گوش منجر شد و روزانه يکی دو بار جراحت را پانسمان مي‌کرديم تا جلوي خونريزي را بگيرد. بنابراین ايشان براي جلوگيري از هتک حرمت به آستان مقدس مولايش چند روزي تا ورودی حرم مطهر مشرف مي‌شدند و پس از خواندن زيارت بدون داخل شدن در حرم به محل اقامت مراجعت مي‌فرمودند.
پس از گذشت يکي دو روز پس از تشرف برای تعويض پانسمان اقدام شد، ولي پس از کنکاش و بررسي، خونريزي و جراحت ديده نشد و نبودن مشکل به آقا منتقل شد که ناگاه فرمودند (مگر مي‌شود آقا به ما نظري نداشته باشند.) فرمودند وقتي کنار ورودی حرم مطهّر برای ابراز ارادت ايستاده بودم به اين مضمون خدمت حضرت عرض کردم که آقا مي‌گويند شما به حيوانات هم نظر لطف دارید چه مي‌شود که به اين حقير هم نظري کنيد. قابل توجه اینکه پس از اين عنايت حضرت، تا آخر عمر شريفشان هيچ گونه مشکلي در گوش ايشان مشاهده نشد.

  شعري از ايشان درباره امام رضا(ع)وجود دارد. اگر مقدور است آن را ذکر کنيد و ماجراي سرودنش را بيان نماييد.
- روزي از محلّ اقامت برای تشرّف به حرم مطهر رضوي در انتظار وسيله نقليه بوديم. تاکسي توقف کرد. ایشان و من  و يکي از دوستان که جهت خدمت به ايشان همراه بودند، سوار تاکسي شديم.
راننده مقصد را جويا شد؛ ناگاه مرحوم آقا فرمودند مگر غير از حرم مطهّر جاي ديگری هست؟ و به بنده فرمودند؛ فلاني قلم و کاغذ همراه داري؟ عرض کردم: بله، فرمودند بنويس.
مرا به غير حرم اين ديار کاري نيست
بجز زيارت مولاي خويش ياري نيست
خدا کند بپذيرد من ضعيف و ذليل
که جز به لطف و عطايش اميدواري نيست

اين دو بيت را في البداهه سرودند و در سفری نیز اشعاري ديگر در مدح حضرت ثامن الحجج(عج) سرودند:
اين مهبط ملائکه صحن و سراي کيست؟
اين بارگاه سر به فلک رفته جاي کيست؟
اين جلوه‌اي که مطلع آن شهر مشهد است
روشن نموده ارض و سما از جلاي کيست؟
اينجا که سر به خاک درش مي‌نهند خلق
آرامگاه کي بود و خاک پاي کيست؟
اينجا که جن و انس به تعظيم اندرند
اين احترام بهر چه و از براي کيست؟
اينجا که با تفضّل و لطف و عنايتش
مس را توان طلا کني از کيمياي کيست؟
اينجا که عاشقان خدا رو به آن کنند
منظورشان که باشد و اندر هواي کيست؟
اين جذبه‌اي که خلق کشاند به سوي خود
کي باشد آن که مي‌کشد و از صلاي کيست؟
اين نور کو رسيده شعاعش به طاق عرش
از پرتو فروغ جمال و ضياي کيست؟
اين مأمني که کهنه نگردد به دور چرخ
اين اعتبار و رتبه ز قدر و بهاي کيست؟
اين بيت را که داده خداوند رفعتش
از موقف و بزرگي بي انتهاي کيست؟
اين شمع کاينچنين همه پروانه گرد او
گرديده‌اند مست زجام عطاي کيست؟
اين جوش و اين خروش که دارند مردمان
در راه عشق کي بود و در ولاي کيست؟
اين خلق دردمند که گيرند عافيت
درمان درد کي کند و از دواي کيست؟
اينجا مقام و مشهد سلطان دين رضاست
اينجا امام هشتم و فرزند مصطفي است
گفت اين قصيده را (علي) و شکر کردگار
اندر جوار او چو گدايي به التجاست

  مرحوم آقا چگونه به زيارت حرم مطهّر رضوي مي‌رفتند؟ آداب خاصي داشتند؟ چه ادعيه‌اي مي‌خواندند و چگونه زيارت مي‌کردند؟
- ايشان هر زمان که به مشهد مقدس مشرف مي‌شدند، حداقل روزي دو بار تشرّف داشتند و اعمال و آداب زيارت را آن گونه که وارد شده به جا مي‌آوردند (اذن دخول- عتبه بوسي- زيارت روبه‌روي حضرت- بالاسر حضرت و ...) که شايد هر تشرّف يکي دو ساعت به طول مي‌انجاميد و جالب است اين اعمال و افعال را با تضرّع و خلوص کامل انجام می‌دادند و زماني که قدرت جابه‌جایي به علت بيماري‌ها و کهولت سن نداشتند و با صندلي چرخدار مشرف مي‌شدند پياده شده و عتبه ورودي رواق مطهر را بوسه می‌زدند و با حال خوش و گريه و زاري در بارگاه شريف حضرت ثامن الحجج(ع)به دعا و نيايش می‌پرداختند و تا زماني که قدرت داشتند نماز جعفر را هم مي‌خواندند.

  از ويژگي‌هاي اخلاقی مرحوم صافی(ره) چه نکاتی را برای خوانندگان ما بیان می کنید؟
- مرحوم آقا را مي‌توان جامع صفات انساني، اخلاقي و ايماني دانست. فقيهي علوي، مجتهدي دلسوز هم براي مکتب اهل بيت عصمت و طهارت(ع) و هم براي مردم، بدان معنا که خود را وقف سامان بخشيدن به نابساماني‌هاي 
عقيدتي- فکري، اجتماعي و سياسي نموده بود.
درب منزل او به روي همگان باز و وقت ملاقات خاصي نداشت هميشه و همه جا در دسترس مؤمنان و متدينان و اقشار مختلف بود، بيان شيوا و گيراي او هنگام خطابه‌هايش مجذوب کننده بود، در طول حياتش با ظلم و طغيان و خفقان و تعدّي و بدعت‌هاي منحرفان مبارزه کرد، او از مريدان به حق اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بود و به برپايي مجالس ايشان و تعظيم شعایر مذهبی سعي مجدانه داشت، ارتباطش با محرومان و گرفتاران برای پاسخگويي به نيازهايشان قطع نمي‌شد شجاعت و صراحت و رک گويي محور تمام برخوردهاي ايشان بود.



منبع:قدس
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین