۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۶ : ۲۰
تأمّل در مفهوم اخلاق
«اخلاق مجموعه صفات روحى و باطنى انسان است» و به گفته بعضى از دانشمندان گاه به بعضى از اعمال و رفتارى كه از خُلقيّات درونى انسان ناشى مىشود، نيز اخلاق مى گويند.[1]،[2]
آثار وبرکات اخلاق گرایی
در وهلۀ نخست باید اذعان نمود اخلاق سرمايۀ اصلى اقوام و ملتها و كليد حل مشكلات مهم اجتماعى است. بی شک اخلاق خميرمايۀ تمدن و ستون فقرات يك زندگى اجتماعى سالم است و بهترين وسيلۀ انسان در سير الهى است؛ از این رو تا مسائل اخلاقى در جوامع انسانى حل نشود هيچ مسأله اى حل نخواهد شد.[3]
بدیهی است «تهذيب نفوس» و «تزكيه قلوب» و «تكميل مكارم اخلاق» به عنوان يكى از اهداف اصلى بعثت پيامبر بزرگ اسلام (صلى الله عليه وآله) در قرآن و روايات اسلامی مورد توجه قرار گرفته است، و پيشوايان اسلام و بزرگان دين قسمت عمده عمر پربركت خود را وقف اين كار كردند.[4]
لذا اینگونه است که امام حسین(علیه السلام) میفرماید؛ اگر كردار آدمى روزى مايۀ كمال اوست پس اخلاق نيكو، زيباتر و كاملتر است.[5]،[6] و یا وقتی امام عليه السلام با اين شعار خود، دشمن را شرمنده می کند و می فرماید: «اگر دين نداريد و از خدا و قيامت نمى ترسيد لا اقل آزاد مرد باشيد و راه و رسم آزادگى را فراموش نكنيد». در حقیقت همه جهانيان را مخاطب مىسازد و به آنها مى گويد حتّى اگر تابع دين و مذهبى نيستيد، اصول انسانيّت و شرافت انسانى و اخلاق بشرى را فراموش نكنيد.[7]
اهمّ آموزه های اخلاقی درقیام عاشورا
عاطفه و محبّت
باید اذعان نمود اسلام دین محبّت و عاطفه است و براساس تبلیغ عملی، دشمنی ها را با محبّت جواب می گوید.[8] لذا در اسلام محبّت و دوستى و عاطفه از وظايف حتمى هر مسلمان شمرده شده و همه موظف به اجراى اين اصول مى باشند.[9]
در واقعۀ کربلا نیز آموزۀ اخلاقی محبّت و عاطفه محوریت دارد، لذا باید این پرسش را مطرح نمود آیا در طول تاريخ احساسات ميليونها انسان ،فقط به خاطر تحصيل ثواب تحريك گردید و آنان را گرياند؟ به راستى اگر عشقى در كار نباشد[10] و كانون دل، مالامال از محبّت و شور نباشد، آيا اين وعده مىتواند عواطف و احساسات را برانگيزد؟![11][12]
بنابراین صحنه هاى كربلا چنان بوده است كه هر كس كمترين عاطفه اى داشته باشد، با شنيدن آن با گريه شوق و عاطفه[13] متأثر می شود اين همان رابطه و پيوند عاطفى است.[14]
در ترسیم شمولیت و گستردگی آموزۀ محبّت و عاطفه در نهضت حسینی باید به عصر تاسوعا اشاره نمود که دشمن برای جنگ با آن حضرت تحرکی از خود نشان داد، امام (علیه السلام) به برادرش عباس سلام الله علیه فرمود؛ «يا عَبَّاسُ! ارْكَبْ بِنَفْسِي أَنْتَ- يا أَخِي- حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَكُمْ؟ وَ ما بَدالَكُمْ؟؛ اى عبّاس! جانم به فدايت اى برادر! برو از آنها بپرس! هدف آنها چيست؟ و چه روى داده است؟.[15]
همچنین باید به محبّت ورزی حضرت زینب(سلام الله علیها) نسبت به برادرش، امام حسین(علیه السلام) اشاره نمود که به دفعات اینگونه گفت؛ پدر و مادرم فدايت باد اى اباعبداللَّه![16]، جانم به قربان تو![17]... .
و نیز نحوۀ گفت و گوی عاطفی اصحاب و یاران آن حضرت با امام حسین(علیه السلام) سرشار از عشق و محبّت و دلدادگی است؛ به عنوان نمونه «حنظله» در پاسخ امام عليه السلام عرض كرد: راست گفتى، فدايت شوم، شما از من داناتر و به درك حق سزاوارترى.[18]،[19] «نافع بن هلال» در ظهر روز عاشورا به محضر امام عليه السلام آمد و عرض كرد: اى اباعبداللَّه! جانم به فدايت، ..به خدا سوگند! پيش از تو، من بايد كشته شوم!.[20]
بی شک اوج محبّت ورزی و اظهار ارادت به امام حسین(ع) را میتوان در وجود حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) مشاهده نمود که به دفعات و در هنگام حضور به محضر ولی و امام زمان خود میگفت؛ «فِداكَ رُوحُ أَخيكَ يا سَيِّدي! ؛ جان برادرت فدايت، اى سرورم!». [21]
لذا وجود عاطفه و محبّت عمیق در امام(علیه السلام) به گونه ای است که در لحظات آخر با وجود آنکه رمقی نداشت، از حمله به خیمه های خانواده اش ممانعت کرد و فرمود: .. إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ...فَكُونُوا أَحْراراً؛ اگر دين نداريد لااقل آزاد مرد باشيد.[22]
وفاداری
باید اذعان نمود شب عاشورا اوج شکوه و وفاداری اصحاب و یاران آن حضرت نسبت به امام حسین(علیه السلام) است، هنگامی که امام (علیه السلام) فرمود؛ اكنون اين شب است كه رو آورده، برخيزيد و از تاريكى آن به همانند يك مركب استفاده كنيد، (و از اينجا دور شويد) و هر يك از شما دست دوستش يا دست يك تن از مردان مرا بگيريد و در اين سياهى شب پراكنده شويد؛[23] لیکن ياران امام عليه السلام در پاسخ يك صدا گفتند: «نه به خدا سوگند! هرگز چنين چيزى مباد!» (ما مىمانيم و در ركابت شربت شهادت مى نوشيم)[24].
لذا عبّاس بن على (برادر رشيدش) به امام عليه السلام عرض كرد: براى چه دست از تو برداريم؟ براى اينكه پس از تو زنده بمانيم؟ خدا نكند هرگز چنين روزى را ببينيم!![25]
همچنین در ادامه پس از اعلام وفاداری برادران امام و فرزندان و برادرزادگان او و فرزندان عبداللَّه بن جعفر (فرزندان حضرت زينب) ، مسلم بن عوسجه، حال «سعيد بن عبداللَّه حنفى» بپاخاست و ضمن بيان وفادارى خود گفت:«نه به خدا سوگند هرگز تو را، رها نخواهيم ساخت تا خداوند را گواه بگيريم كه حرمت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را در غياب او در حقّ تو رعايت كرديم. به خدا سوگند اگر بدانم كه در راه تو كشته مى شوم و دگر بار زنده شده و در آتش سوزانده مى شوم و خاكسترم را به باد مى دهند و هفتاد بار، با من چنين كنند، باز هم هرگز از تو جدا نخواهم شد.[26]
در این میان يكى پس از ديگرى، سخنان مشابهى گفتند، طبعاً امام عليه السلام از اين همه وفادارى و پايمردى و شهامت در انتخاب بهترين راه وبهترين سرنوشت شاد شد.[27]
لذا باید گفت به راستی آیا میتوان جريانى شبيه جريان شب عاشورا پیدا نمود که یاران و اصحاب امام (علیه السلام) با علم و يقين به مرگ در فرداى آن شب، با افتخار و شادى اعلام وفادارى كنند و آماده باشند كه نه يك جان، بلكه اگر هزارجان داشته باشند فداى او كنند؟!.[28]
تقدیر و تشکر
بی شک شكرگزارى سبب پيوند دل ها و استحكام رشته هاى محبّت در جامعه انسانى است.[29]هنگامى كه روح شكرگزارى در انسان پرورش يابد، از شكر خالق به شكر مخلوق مىرسد، و تشكر و سپاسگزارى در برابر خدمات و زحمات مخلوق انگيزه مؤثّرى مى شود براى حركت بيشتر در جامعه انسانى و شكوفا شدن استعدادهاى خلّاق و ظرفيتهاى وجودى اشخاص[30] که شب عاشورا نمونۀ کامل این مدّعا است لذا امام(ع) از همۀ یاران و اصحابش سپاسگزاری کرد و فرمود؛ «إِنِّي لا أَعْلَمُ أَصْحاباً أَصَحَّ مِنْكُمْ وَ لا أَعْدَلَ وَ لا أَفْضَلَ أَهْلَ بَيْتٍ، فَجَزاكُمُ اللَّهُ عَنِّي خَيْراً؛». «من هيچ اصحابى را از شما سالمتر و عادلتر و هيچ خاندانى را از خاندان خود برتر سراغ ندارم. خداوند به شما پاداش نيكو عطا فرمايد![31]
هم چنین امام عليه السلام در حقّ همۀ آنان دعا كرد و جايگاه و مقام رفيع هر كدام از یارانش را به آنها نشان داد.[32]
ایثار و فداکاری
ايثار و فداكارى به عنوان برترین اموزۀ اخلاقی در زندگانى اولياء اللَّه در حدّ اعلی قابل مشاهد است،[33] لذا در زيارت اربعين[34] میخوانیم؛ «وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيكَ؛ ؛ امام حسين عليه السلام خون قلبش را در راه تو داد (و نهايت ايثار و فداكارى را كرد)،[35]هم چنین اصحاب باوفای آن حضرت را نیز باید به عنوان تجلّی کامل ایثار و شهامت در نهضت عاشورا مورد توجه قرار داد که اجازه ندادند تا زنده هستند کسی از خاندان امام به میدان رود، لذا اصحاب امام حسین علیه السلام در شب عاشورا در پاسخ به حبیب بن مظاهر که گفت: اگر صبح شد چه مى كنيد؟ گفتند؛ ما پيش از بنى هاشم به ميدان مى رويم و تا خون در رگ يكى از ماست، نبايد بگذاريم حتّى يك نفر از آنان كشته شود. مبادا مردم بگويند آنها سروران خود را پيش انداخته و خود از بذل جانشان دريغ ورزيدند.[36]
آيا تاريخ جهان همانند اين ايثار و فداكارى به خاطر دارد؟آيا اين گونه اخلاص و از خودگذشتگى و شهامتِ آميخته با معنويّت و ايمان، در هيچ گروهى نسبت به پيشوايش ديده شده است؟![37] آرى اين است جالب ترين صحنه هاى ايثار.[38]
سخن آخر
بى ترديد، احياى نام و ياد اين مردان بزرگ، الهام بخش بوده و به زندگى انسان ها، روح فداكارى و ايثار می بخشد، ذكر اين صالحان و طرح فضايل اخلاقى و روح حماسیشان[39] به آدمی درس تقوی و اخلاق می آموزد،[40] که در نهایت با بهره گیری از مؤثّرترين پايگاه هاى خودسازى و تهذيب نفوس و تربيت اخلاق در نهضت حسینی[41] هر قوم و ملّتى به خصوص مسلمين از آنها الگو گرفته و در احياى دين خدا، بيدارى امّت اسلامى،تقویت روح شهادت طلبى و شجاعت،[42] و در ترسیم راه و رسم زندگى شرافتمندانه و مرگ با عزّت و عظمت[43] به آنان تأسّى و اقتدا میكنند.[44]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم: معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی)مدظله)
پی نوشت:
[1] اخلاق در قرآن، ج 1، ص 24.
[2] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص359.
[3] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج1 ؛ ص7.
[4] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين)، ج1، ص: 8.
[5] كشف الغمّة، ج 2، ص 28.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 363.
[7] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص522.
[8] مشكات هدايت ؛ ص147.
[9] زندگى در پرتو اخلاق ؛ ص166.
[10] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص68.
[11] براى اطّلاع بيشتر مراجعه شود به« حماسه حسينى» استاد شهيد مرتضى مطهّرى( ره)، ج 1، فصل دوم، بحث عوامل تحريف.
[12] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 69.
[13] احكام عزادارى، ص: 24.
[14] احكام عزادارى ؛ ص31.
[15] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص389.
[16] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص402.
[17] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص402.
[18] مقتل الحسين خوارزمى، ج 2، ص 24؛ بحارالانوار، ج 45، ص 23؛ مقتل الحسين مقرّم، ص 251 و موسوعة الامام الحسين عليه السلام، ص 45.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص465.
[20] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 472.
[21] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص493.
[22] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص521.
[23] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 392.
[24] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 393.
[25] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص396.
[26] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 398.
[27] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 397.
[28] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 398.
[29] اخلاق در قرآن ؛ ج3 ؛ ص59.
[30] اخلاق در قرآن ؛ ج3 ؛ ص83.
[31] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص392.
[32] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص: 393.
[33] اخلاق در قرآن ؛ ج1 ؛ ص87.
[34] زيارت اربعين تنها در مورد امام حسين عليه السلام وارد شده، و براى ساير معصومين عليهم السلام زيارت اربعين وجود ندارد. اين زيارت از زيارتهاى معروف و راوى آن مرحوم شيخ طوسى رحمه الله است. صدر حديث نشان مىدهد كه مىتوان آن را از راه دور، و ذيل آن دلالت دارد كه از راه نزديك مىتوان خواند و شايد منظور اين باشد كه هم از راه دور مىتوان خواند و هم از راه نزديك. مطابق آنچه كه در تهذيب الاحكام شيخ طوسى، ج 6، ص 52، ح 37 آمده اين زيارت از امام حسن عسكرى عليه السلام نقل شده است.
[35] اهداف قيام حسينى ؛ ص73.
[36] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص405.
[37] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص408.
[38] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص408.
[39] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص49.
[40] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص75.
[41] همان.
[42] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص655.
[43] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص475.
[44] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص49.
منبع:حوزه