کد خبر : ۶۴۲۵۲
تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۲
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی؛

از عزای حسین تا غم حسینِ زمان

محرّم، فرصتی است طلایی، برای توجه به امام زمان‌مان و رسیدن به حقیقی‌ترین غمِ عالم. مُحرّم، بستری است برای اوج گرفتن تا مرتبه‌ی عزادار حقیقی.
عقیق:محرّم، فرصتی است طلایی، برای توجه به امام زمان‌مان و رسیدن به حقیقی‌ترین غمِ عالم. مُحرّم، بستری است برای اوج گرفتن تا مرتبه‌ی عزادار حقیقی.

عزاداری که به حسینِ زمان خود توجهی نداشته و اساساً فریاد «هل من ناصر» هر روزه‌ی او را نمی‌شنود، عزاداری حقیقی نیست. زمانی انسان به مرتبه‌ی عزادار حقیقی می‌رسد که از گریه‌ی بر حسین، به غمِ حسینِ زمان خود رسیده و در جهت رسیدن به چادر او حرکت کند.

باید از اصحاب عاشورا، درس عشق گرفت، آنان که تا آخر ایستادند و رفتنِ هزاران نفر از میان لشکر حسین، تأثیری در تصمیمِ آنان برای ماندن نگذاشت. آنان که با همه‌ی جان و مال و اهل اولادشان در رکاب امامشان حاضر شدند.

محرّم، درس عشق به امام زمان است. و این اصلی‌ترین پیام عاشورا، و شاید تمامِ حقیقتِ عاشوراست.

امروز نیز همه ما، یک حسین داریم به نام «مهدی موعود» و این حسین، هر روز فریاد «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دهد. امروز روز تصمیم‌گیریِ ماست درست مثل اصحاب عاشورا. حسین «علیه‌السلام»، از اصحابش، اسب و شمشیر نپذیرفت، بلکه از آنان تمامِ حقیقتشان را خواست، تمام جانشان را، و آنان را تا اوجِ عاشقی با خود به پرواز درآورد.

امام زمان «علیه‌السلام» نیز، از ما تنها خودمان را می‌خواهد، جانمان را، حقیقتِ وجودمان را... او از ما یک جانِ پیوند خورده با خود می‌خواهد، یک رفاقتِ دو نفره‌ی فرزند با پدر ... .

شیعیانِ امروز، نه تنها در پیوند نفس خود با امام زمان «علیه‌السلام» و رفاقت و سرکشی به او بسیار ضعیف اند، بلکه حتی در جهادهای مالی نیز، قوت و قدرتِ چندانی ندارند.

یک عزادار حقیقی، برای حسین «علیه‌السلام»، می‌نالد و این سنت هر روزه‌ی امام زمان «علیه‌السلام» است، اما حجم عظیم غصه‌ی او برای آوارگی و غربت و تنهایی حسینِ زمان خودش می‌باشد. حسینی که زنده است و امروز به یاریِ تک‌تکِ ما نیاز دارد.

عزادار حقیقی تلاش می‌کند تا حسینِ زمان خود را به مردم بشناساند، تا آنها بتواند با همدلی و وفاداری، موانع ظهور را از میان بردارد. برای یک عزادار حقیقی هر روز عاشورا و تمامِ زمین کربلا است.

امروز همان عاشوراست. باید کربلایمان را پیدا کنیم. باید حسین‌مان را بشناسیم و خودمان را به لشکر او برسانیم. تصمیم‌های موضعی مؤثر نیست. باید سبک زندگی خود را به سوی حسین‌مان تغییر دهیم. دور از لشکر ایستادن و کمک‌های مادی فرستادن مؤثر نخواهد بود. حسین ما نیز، چون حسین بن علی، از ما جانمان را می‌خواهد، حقیقتِ وجودمان را، مشغول شدن دلمان را...

ساده‌اندیشی است اگر فکر کنیم که یک کمکِ موضعی، تکلیف را از ما ساقط خواهند نمود؛ هرگز! باید سبک زندگی ما در جهتی تغییر کند که همسرداری‌هایمان، فرزند‌پروری‌هایمان، فعالیت‌‌های اقتصادی، تحصیلیِ و ... ما همگی در جهت رسیدن به چادر امام زمان و یاری او باشند.

تفاوت بسیاری است میان کسی که برای دنیا زندگی می‌کند و در کنار آن کمکی نیز به امام زمانش‌ می‌رساند با کسی که اساساً به خاطر امام زمانش زندگی می‌کند.

یک عزادار حقیقی، تمام تصمیماتِ دنیایی خود را نیز با امام زمان «علیه‌السلام» خود تنظیم می‌نماید. دلدادگی او به خانواده‌ی آسمانی‌اش به قدری زیاد است که به تمام شئونات زندگی‌اش جهت داده و رنگ دلدادگی می‌زند. اساساً هدف امام حسین «علیه‌السلام» از اینکه با خانواده خود و اصحابش در کربلا حاضر شد، چیزی جز انتقال این پیام به ما نبوده است، که بیاموزیم با همه‌ی زندگی‌مان به سمت چادر امام زمان‌مان حرکت کنیم.

فراموش نکنیم:

اگر سیاهی می‌پوشیم، عزایی اقامه می‌کنیم، اشکی می‌ریزیم، باید به فکر مصیبت اعظم (غیبت امام معصوم) باشیم.

غیبت هزار و صد و هشتاد ساله‌ای که به نکبتِ امروزِ جهان منجر شده است. این تفکر، آرام آرام عزادار را از مرحله‌ی چهارم عزاداری به مرحله‌ی پنجم (عملیاتِ انتقام) ارتقاء خواهد داد.

امروز بزرگترین کمک به امام زمان، رساندن مردم از مرحله سوم عزاداری به مراحل چهارم و پنجم است. باید محصولِ عزاداری‌های ما، پرورش منتظران حقیقی باشد.

کمی با خود بیندیشیم، من از نگاه امام زمان «علیه‌السلام» چگونه تعریف می‌شوم، یک سرلشکر؟ یک فرمانده؟ یک سرباز جدّی و مؤثر؟ و یا یک عضو بیکارِ بی‌مصرف...

برای رسیدن به شرافتِ زندگی با اشرافِ قیامت، باید تمامِ زندگیِ ما رنگ و بوی جهاد و خدمت به آنان را به خود بگیرد. تا دیر نشده، تصمیم بگیریم و «یا علی» گویان به پا خیزیم!...

منبع:ایکنا

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین