فلسفه قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت است
احمدعلی افتخاری با بیان اینکه اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، ذلت را برای شیعیان نمیپسندند، گفت: فلسفه قیام عاشورا نپذیرفتن ذلت بود و همه آرمان قیام، جهاد، شهادت، و رسالت اسرا و... درس عملی بود.
عقیق:دکتر احمدعلی افتخاری، استاد دانشگاه اصول دین و کارشناس مذهبی در مورد آسیبشناسی عـزاداریها، گفت: در مقابله با آسیبهای عزاداری، گروهی بر این باورند، چون امری است مقدس، بگذارید مردم به هر گونه و به هر شکل و شیوهای که میخواهند به عزاداری بپردازند، چون نقد ما به اصل عزاداری آسیب میرساند. هدفها کم رنگ، شورها و باورها سُستتر میشوند، اما باید گفت اگر دخالت نکنیم و آسیب زدایی نکنیم، اصل عزاداری آسیب جدی میبیند و به زودی شاهد خواهیم بود که در عزاداریهای ما همه چیز هست جز؛ احیای مکتب حماسی سالار شهیدان، بلکه عزاداری ما خود به مصیبتی بزرگ تبدیل میشود!؟وی افزود: گروه دیگر بر این باورند، باید انتقاد نمود، خوب و بد را تشخیص داد، باید از خوبیها گفت و ستود، و از کاستیها و بدیها کاست تا تر و خشک با هم نسوزد. باید به اصلاح و ترمیم نارساییها پرداخت، تا شعلههای شور و هیجان و باور مردم به سردی نگراید و هدف متعالی و آرمان مقدس اهل بیت هم فراموش نشود. اگر ائمّه معصومین تأکید فرمودند که حادثه کربلا فراموش نشود یعنی که اسلام فراموش نشود. پس در تأمین این خواسته پربها نیازمند تلاش آگاهانه و هدفمند در احیای فرهنگ عاشورا، اهداف و پی آمدهای عظیم و خدایی آن هستیم. به عمل کار برآید به سخندانی و هرگونه سخنرانی و مداحی نیست!؟این محقق و نویسنده کشورمان در بررسی شناخت آسیبها اظهارداشت: آسیبهای محتوایی عبارتند از: طرح یک بعدی از شخصیت پیامبر و ائمه معصومین که هر سخنران و مدیحه سرایی به جنبههای ملکوتی و قدسی ایشان میپردازد. در حالی که این بزرگواران دارای جنبه مادی و زمینی هم هستند، قُل اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثلُکُم... و بعد زمینی ایشان به عنوان الگوی رفتاری و اُسوهی حَسَنه است برای پیروان و اینها سازنده و قابل درک و قابل پیروی است. باید از مناقب ایشان گفت، از انس با خدا، ارتباط صمیمی با مردم، گرهگشایی از کار مردم، زهد، شجاعت، ساده زیستی، فروتنی، نیایش، مساوات، ایثار، از جان گذشتگیها، اخلاص، مجاهدت و شهادت و... اما گاهی میبینیم نه تنها به هیچ یک از ابعاد شخصیتی ایشان اشاراتی نمیشود، بلکه هرچه هست، توصیف و ستایش و طرح و ترسیم، چشم خط و خال، ابرو و قد و قامت و زلف و... است.وی افزود: باید از سراینده، گوینده و شنونده و عزاداران آراسته و محبان فرنگی مآب و مد روز... پرسید، اینها از مناقب اهل بیت(ع) است!؟ اینها ارزش است!؟ یا اینها از مکارم اخلاقی است؟ چه کمکی به ایمان و دین و آیین ما میکند؟ چه قدر مقبول درگاه ایزدی است!؟ و آیا ساحت مقدس اهل بیت(ع)، پذیرای این مطالب و شیوه ابراز عشق و محبت هست!؟ و برای معرفی شیعه به جهانیان لازم است!؟ اگر ائمه معصومین و بزرگان و رهبران شیعه تأکید نمودند بر اصل عزاداری به این گونه که « افشاگر باشد، روشنگری کند، احیاگر ارزشها باشد، هدایتگر به بهترینها باشد، به آموزش معارف و حقایق اسلام و قرآن بیانجامد، به شناخت و معرفت، از مقام و منزلت اهل بیت بیافزاید، روح حماسی را به جامعه القا کند، به اصل بندگی ایزد منان توجه دهد، به برپایی نماز و احیای امربه معروف و نهی ازمنکر راهنما باشد، در برابر ستم و ستمگر ایستادگی را به ارمغان آورد، به خودشناسی و خودباوری برساند و به اصلاح کجاندیشان و کجروان بپردازد»، این نیازها در کدامین مجلس عزاداری ما برآورده میشود!؟ اگر اهل بیت(ع) از شعرا و مداحان فهیم و متعهد تجلیل مینمودند، فقط به این جهت بود.افتخاری در ادامه سخنانش تصریح کرد: اگر امام سجاد(ع) از کُمیت و همگنان او تمجید میکند به پاس اشعار پُربار او و قصیده ۵۷۸ بیتی هاشمیات ایشان در معرفی هر چه نیکوی اهل بیت و بیان جنایات بنی امیه است و همین شاعر باذوق در مقطع و پایان اشعار خود میسراید: فَأنّی عَنِ الأمرِ الّذی تُکرِهُونَه، بِقَولی وَ فِعلی ما استَطَعتُ لِأجنَب پس من نسبت به آنچه شما دوست ندارید. با گفتار و کردار خویش تا آنجا که توان دارم از آنها دوری میجویم. عزاداری واقعی و با روح؛ سازنده است و افشاگر، هدایتگر است و حامل پیامهای ارزشی و معارف دینی و... باید دریافت که تنها بسنده کردن به ابراز عشق، آن هم با هر واژه و تشبیه و توصیف ما را به کعبه مقصود نمیرساند.این محقق و نویسنده کشورمان بیان کرد: بیان مطالب ذلتساز و خواریآور فراوان، ازجمله آفتهای مشهود مجالس ماست؛ حسین غریب، زین العابدین بیمار، زینب مضطر، جوان ناکام، سکینه پریشان، ام لیلای گریان، زهرای قدخمیده، و... وهمچنین نسبت دادن اشک و آه، بیتابی، جَزَع و فَزَع، ابراز عطش، تقاضای آب، خواهش و ترحم و ... نماد ذلت است و ذلت از ساحت مقدس ایشان به دور است، هَیهات مِنّا الذِّلَه و بلکه دامانهای پاک که ایشان را پرورانده، ذلت را برایشان نمیپسندد که خود حضرت فرمودند: وَحُجُورٌطابَت وَ طَهُرَت... امام خود نماد عزت بود و تاکیدش بر بازماندگان هم بر حفظ عزت بود. ایشان ترجمان واقعی وحیاند، اسوه صبر و شکیبایی اند، آیات سفارش به صبر و بردباری را میدانند، رضای الهی را بر هر چیزی مقدم میدارند، از زادروز امام (سوم شعبان) پیام تهنیت و تعزیت پیامبر(ص) را به گوش جان سپرده دارند، از سرنوشتی که خدا برایشان مقدر فرموده راضی اند و خود حضرت شب عاشورا همه چیزرا بازگو فرمود، حتی آینده نهضت و رسالت اسرا را، پس این همه آه و فغان برای چیست!؟ برای رسیدن به مقام قرب و رضای الهی باید از همه چیز گذشت، بهشت را به بها دهند، نه به بهانه!وی افزود: ایشان دارای علم لَدنی و مقام عصمتا ند و... ولی نادانیهای ما به فضایل و مناقب ایشان، از آن چهرههایی که در همه دُهور نمیگنجند، این گونه ترسیم میکنیم، و به تصویر میکشیم! بلکه تمام برداشت ما از حادثه کربلا، از صفحه سیاه و ظلمانی آن است وهمه بحث ما از جنایات رخداده در عاشورا! برای گریاندن وتخدیر است! برای افسردگی و اِغما و غش و ضعف است! گریه نیز باید در رثای شهیدان کربلا حماسی باشد.این نویسنده و استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید پیرو راستین ایشان باشیم و اخلاق ما باید، اخلاقی باشد که از آن بزرگواران رسیده باشدگفت: بعضی از سخنرانان ناآزموده و مداحان ترانه خوان، مقام کبریایی اهل بیت را از اوج وعروج به زیر میکشند و اهداف متعالی ایشان رابه زیرآورده و قربانی جهالت خویش میکنند. مثلاً؛ همه درد امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع)، برای سیراب کردن عطش یاران و زنان و کودکان بستگان است؟ حتی به خواهش! میبینیم حضرت اباالفضل شعار «وَالله اِن قَطَعتُموا یمینی، اِنّی اُحامی اَبَدا عَن دینی و... » سرمی دهد! یا همه شیون اهل بیت(ع) در خیمهها به خاطر تشنگی، یا از دست دادن عزیزان است؟ در حالی که درد امام حسین(ع) آن گونه که خود بیان فرمودند حفظ دین و شرافت انسانی، اصلاح دین جدش از تحریفات و خرافههای رایج به یادگار مانده از گذشته... و انحراف امت از صراط مستقیم حق و عدل و قرآن و ولایت بود یا گریههای حضرت زهرا(س) به خاطر شکستن پهلو و سقط فرزند و بسته شدن دست و بازوی همسر است؟ اینها اهانت است!افتخاری تصریح کرد: گریههای شبانه روزی ایشان به خاطر انحراف امت پیامبر(ص) بود، غصب ولایت بود، مشاهده سرنوشت آینده مسلمانان بود و یکی از آن حوادث، رخداد عاشورا بود، اگر آن روز به درب خانه زهرا (س) نمیآمدند و آتش نمیزدند، حادثه کربلا نیز پیش نمیآمد! بلکه نظارت اوضاع امروز جهان شیعه بود!استاد دانشگاه اصول الدین در مورد وظایف ما برای حل این آسیبها گفت: اگر در مجالس سوگواری شرکت نمودیم، سینهای زدیم، احیانا اشکی ریختیم، غذا و شربت نذری خوردیم، جامه سیاهی پوشیدیم، بیرقی به نشانه عزا بر سر درب منزل و تکیه و حسینیه آویختیم، سخنران معروف و مداح مجلس گرم کنی دعوت کردیم، احسان و اطعامی نمودیم، دسته بزرگ زنجیرزن و سینه زن به راه انداختیم، علم چند شاخهای بزرگ با تعدادی فانوس و پر طاووس حرکت دادیم، به همه وظیفه مان پرداخته ایم و دیگر هیچ...! عاشورایی شدیم و حسینی!؟ وظیفههای سنگینتر باقی است و ما از آنها سرباز زدهایم! به گفته مرحوم دکتر شریعتی آنها که رفتند کار حسینی کردند، آنها که ماندند، کار زینبی بکنند، وگرنه یزیدیاند! وی در پایان سخنانش در مورد رسالت حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) و وظایف امروز ما تصریح کرد: حضرت زینب(س) پیامرسان عاشورا بود، مدافع ارزشها بود، افشاگر بود، شجاع و بیباک بود، با الهام از قدرت ایمان و عظمت روح، بر یزید ویزیدیان در کاخ ظلم او شورید، خود و اهل بیت(ع) را معرفی کرد، حقایق را گفت، تحقیر کرد همه سردمداران استبداد را، سرزنشها کرد سازش پذیران تسلیم زر و زور و نیرنگ را. یکی دیگر از بازماندگان عاشورا امام زینالعابدین (ع) است، آگاه به زمان و شرایط موجود، از مجلس تدارک دیده یزید بهترین بهره برداری را میکند، وقایع عاشورا را برملا میکند، مظلومیت و حقانیت خود را به همگان اعلام میکند، روشنگری و هدایت ایشان تا جایی است که همه شیون میزنند و میگریند و علیه عاملان قیام میشورند. نگرش و اندیشه مردم را متحول میکند، نگاههای تحقیرآمیز مردم را به تحسین و تکریم مبدل میسازد.
منبع:مهر
211008