۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۱۷
این شعر به شرح زیر است:
جان تشنه تلاوت قرآن محسن است
دل در نگاه آینه حیران محسن است
این عطر دلکش گل داودی از کجاست
از آخرین تلاوت قرآن محسن است
وقتی که در ترنم یاسین نشسته است
یاس و بنفشه سر به گریبان محسن است
بر قله قرائت دنیا، صعود کرد
این انعکاس سعی فراوان محسن است
خواندم پیام روشن او را به راستی
هر نکتهاش روایت ایمان محسن است
تا درس زندگی بشود آیه های وحی
در هر پیام سر خط پیمان محسن است
در عشق، مشعر و عرفات است شاهدش
اما منا تجلی عرفان محسن است
لبیک لا شریک لک از او شنیدنی است
این نغمه رها شده از جان محسن است
پایان زندگانی پر افتخار او
آغاز لطف و رحمت جانان محسن است
این عاقبت به خیر شدن در حریم وحی
از شیر پاک و پاکی دامان محسن است
میآید از زیارت بیت الحرام و باز
همراه کاروان، غم پنهان محسن است
میآید از مدینه ولی سایبان اوست
بال فرشته ای که نگهبان محسن است
از کوچه جوادیه دیشب که رد شدم
دیدم عزای شام غریبان محسن است
تا روضه وداع بخواند برادرش
چشم انتظار سایه مژگان محسن است
شکر خدا که مکتب استاد پروری است
دامان مادرش که دبستان محسن است
مادر صبور باش و به زینب سلام کن
با داغ این دلی که گروگان محسن است
گویا هنوز هم پدر داغدیده اش
در فکر حجله و سرو سامان محسن است
شوق مهاجران الی اله را ببین
صبح وصال در شب هجران محسن است
آنجا که رهبری شده مفتون او «شفق»!
شعر و ادب چگونه غزلخوان محسن است