۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۱۳
سرویس شعر آیینی عقیق : شب شعر "مسافران خدا" یادبود شهدای فاجعه منا با حضور علیرضا قزوه ، مصطفی محدثی خراسانی ، علی داودی ، رضا
اسماعیلی ، احمد بابایی ،قادر طراوت پور، میثم محمدی ، حسین صیامی ، پیمان طالبی ، محمدمهدی عبدالهی ، فاطمه نانی زاد، زهرا بشری، عطیه سادات حجتی ، وحیده
گرجی و دیگر شاعران به همراه رونمایی از کتاب "مسافران خدا " و با
اجرای ترانه توسط سید رحیم میر محمدی برگزار شد.
.
عطیه سادات حجتی:
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشه آل سعود را
یارب به حق ناقه صالح عذاب کن
نسل به جای مانده قوم ثمود را
افتاده دست ابرههها خانه خدا
سجیل کو که سر شکند این جنود را
چیزی به غیر وهن ندارد نمازشان
بایدشکست بر سر آنها عمود را
ای واجب الوجود ز لوث وجودشان
کی پاک میکنی همه مُلک وجود را
انکار می کنند هرآنچه که بوده را
اصرار میکنند هر آنچه نبود را
جده، یمن، مدینه، غدیر، از قدیم ها
این قوم میخرند تمام شهود را
در آن زمین که نام علی گل نمیکند
هرگز مجوی مدفن یاس کبود را
کو وارث کسی که در قلعه کنده است
تا بشکند دوباره غرور یهود را
اسفند روز آمدنش کور میکند
یک صبح جمعه چشم بخیل و حسود را
محمد جواد شرافت:
با شمایم ای شمایان بُشکه ی دشداشه پوش!
با وقاحت روی فرش نفت و خون می ایستید
ای شما لات و هبل های ابوسفیان تراش!
سال ها در خانه ی امن الهی زیستید
ننگ بر نیرنگتان، با ماست روی جنگتان
ما که می دانیم اینک در هراس از چیستید
سید ما آفتابی از تبار مصطفاست
ای شیوخ شب زده! از دودمان کیستید؟
هنوز گرم مناجات و گریه عرفاتم
چقدر بوی شهادت گرفته است حیاتم
هنوز تشنهام آری،
قسم به اشک دمادم
دمی به چشمه زمزم، دمی کنار فراتم
حجت الاسلام انصاری نژاد:
بنگر این جامه سپیدان را به لبیکی شگفت
بعد از آن با حیرت آن سوتر امیرالحاج را
این شقایق سیرتان در خون تماشایی ترند
پس چه حاجب بعد ازین گلدوزی نساج را ؟!
فاطمه نانی زاد:
یمن و شام و جنگ و خونریزی
دلت آقا گرفته بود امسال؟
میرسی كی سوار جادهٔ عشق
نرسیده زمان استهلال؟
خیمه خیمه به جست و جو بودند
كه ببینند روی ماهت را
آرزوی دل همه این بودِ
بوسه باران كنند راهت را
روضهخوان خیمه را به وجد آورد
روضهٔ مشك و دست سقا بود
در زلالیِ اشك حاجیها
جلوات حسین پیدا بود
آه حاجیِ حج نیمهتمام
عید قربان كجا و عاشورا
جبلالرحمه، خاطرات حسین
درد و دلهای سیدالشهدا(ع)
عرفات و دعا و زمزمهها
جان به قربان كام عطشانت
«و فدیناه...»، روضه شد جانسوز
بدن چاك چاك و عریانت...
عید قربان رسید و تشنه لبان
عید قربانشان قیامت شد
در طلوعی كه آرزو كردند
قسمت عدهای شهادت شد
لیلهٔ قدرشان چگونه گذشت
كه محبت خرید آنها را
پس رقم زد كه حجشان مقبول
و چنین برگزید آنها را
چهقدر بغض در گلوشان بود
حاجیانی كه تا منا رفتند
آه تقدیر عدهای این شد
از منا سوی كربلا رفتند
حرم امن و حرف ناامنی
موسم حج و كاروان در راه
آل فتنه دوباره صف بسته
با یزید زمانه شد همراه
محدثی خراسانی :
وقتی عرفات خالی از عرفان است
رمی جمرات، بازی شیطان است
حج تو، جهاد است زمانی که حرم
در تولیت آل ابوسفیان است
زهرا بشری موحد:
داغ ما مستدام میماند
بغض ما بی کلام میماند
عاشقان میدوند سمت وصال
عشق در ازدحام میماند
حجر الاسود ِ همیشه غریب
در غم ِ استلام میماند
کعبه تنهاست کعبه مظلوم است
کعبه مثل امام میماند
کربلایی دوباره در راه است
حج اگر ناتمام میماند
زخم چندین هزار ساله ی ما
تا دم انتقام میماند
دل امت در انتظار فرج
بین رکن و مقام میماند
احمد بابایی:
به حرمت تو سه روز اعتکاف باید کرد
به خاطر تو حرم را طواف باید کرد
تو اعتبار حجازی وگرنه بار نداشت
حجاز، بی تو در این دهر، اعتبار نداشت
بشر که خانه ی بی صاحب آرزو نکند
کسی به کعبه ی بی مرتضی که رو نکند
علی به غربت شیعه، گواه خواهد شد
رخ سعودی صهیون، سیاه خواهد شد
چه قرن ها که گذشت و امید، پابرجاست
یزید مرده و خون شهید، پابرجاست
دوباره مکر سعودی شکسته خواهد شد
...و قلعه های یهودی شکسته خواهد شد
زمان، زمانه ی آوازه ی محمد شد
یمن، ستاره ی صبح ظهور خواهد شد
یهود، گرچه قوام یزید می طلبد
حیات امت احمد شهید می طلبد
دوباره خون به رگ آسمان به جوش آید
صدای پای ظهور از یمن به گوش آید
گروهکی که گره خورده اند با بت ها
قبیله ای که ندارند جز «تفاوت ها»
عشیره ای که شکستند حرمت شیران
جماعتی که چو بغضند از گلوگیران
کنایه ای که دراسلام، وقف کج تابی ست
بنی امیّه ی عصر جدید، وهّابی ست
صحابه ی عدم از بی وجودی اند همه
سقیفه ای ز تنفّر، یهودی اند همه
سیاه-ملغمه ای از قصور و تقصیرند
صحابه ای ز هیاهوی شرک و تکفیرند
مُوکّلند که راه شریعه می گیرند
تقاص تیغ دو دم را ز «شیعه» می گیرند
زمین، هماره به دنبال می کشد مارا
زمان، به هشتم شوال می کشد مارا
بقیع مانده و این شرطه های بی ادبش
خبر به هشتم شوّال می رسد نسبش
بقیع فاطمه، از حال می برد ما را
خبر به گودی گودال می برد ما را
خبر رسیده که فصل بهار، نزدیک است
بهار...، وعده ی پروردگار، نزدیک است
پس از این شاعران قادر طراوت پور، حمیدرضا عبداللهی و وحیده گرجی شعرهای خود را برای حاضران خواندند.
دراین مراسم سید محمد امین استاد دانشگاه در سخنان کوتاهی
گفت: استاد دانشگاه بودم که به اتفاق مسلمانان که در دانشگاه انگلیس تدریس
می کردند، به سمت عربستان رفتیم و من را خواستند و گفتند چون شیعه هستی،
نمیتوانی وارد شوی و با وجود اینکه صحبت کردم و گفتم پدر و مادرم شیعه و
مسلمان هستند، قبول نکردند.
وی افزود: در جریانی دیگر دانشگاه فیصل در عربستان سعودی کتاب سیدحسین نصر را انتخاب کرده بود و وقتی فهمید او شیعه است، جایزه را به او نداد. به عنوان یک معلم دانشگاه معترض هستم که بخواهند مدیریت حج را در حرمین شریفین داشته باشند.
در پایان این مراسم سید محمد امین، فاضل نظری، علیرضا قزوه، پیمان طالبی، قاسم صرافان و حسین صیامی در جایگاه قرار گرفتند. پس از آن از کتاب شعرهای شاعران درباره فاجعه منا و لوح فشرده ای از کتاب«مسافران خدا» دربردارنده 14 قطعه شعر در رثای جانباختگان منا و با خوانش بازیگران سینما رونمایی شد.