شعر/ راستی فاطمه(س) از ما چه توقّع دارد؟
باز تجدید کنم مطلع این عنوان را
بازخوانی کنم این دفتر و این دیوان راراستی فاطمه از ما چه توقّع دارد؟نقش ما چیست در این خطبه، بدانیم آن رانه، روا نیست که از فاطمه گوئیم ولیدرد او را نشناسیم و غم دوران راذاکران! این همه اندوه به عالم اماواژه هامان همه گفتند فقط هجران راشاعران! از خط و خال این همه گفتیم ولیشعر امروز نزیبد مژه و مژگان راقلم امر به معروف بگیریم به دستمگر از جامعه بیدار کند وجدان رابیش از اینها نشویم از شهدا جا ماندهدرد امروز بصیرت طلبد درمان راشیعه فرزند زمان است خدا می داندبرنتابد ستم کفر و تب کفران راشعر بیداری اسلامی امروز این است:امّت فاطمه! دریاب مسلمانان راهست آزادی بحرین چنان خرمشهرکیست رزمنده ی جانباز چنین میدان راای خوش آن نغمه که آهنگ جهان آرا بودخیز، سربند ببندیم همه گردان رابه خدا وعده ی پیروزی مولا حتمی استشیعه تا قلب اروپا ببرد طوفان راباز هم میکده ی عشق به پا خواهد شدساقی از جام ولا جرعه دهد رندان راباز هم سفره ای از کرب و بلا پهن شودشهد شیرین شهادت رسد این عطشان رامادر! امروز دلم یاد شهیدان کرده استیاد آن طایفه ی پیش خدا مهمان رادوستانم همه رفتند و نبردند مراچه کنم من؟ چه کنم این غم بی پایان را؟جای شکر است خدا را ز دم روح اللهکه سپرده به مسیحا نفسی بستان را»رهبر نهضت ما شکر خدا زهرائیستنفس نافذ او اوج دهد ایمان راپسر فاطمه هم ارث بَرَد از مادرروح امید دمد مملکت سلمان رابس جوادی و حسینی است ولی نعمت مابه رضا می سپرد سال به سال ایران رابی ولایش نکند دم ز عدالت بزنیدست، هیهات، رهانیم چنین دامان راما همه گوش به فرمان تو هستیم علیبی قراریم نثار تو کنیم این جان رادست زهراست نگهدار علمداری توتا به مهدی برسانی عَلم قرآن راای فروزنده تر از تابش خورشید، رُختجلوه کن بر من و بگشای لب خندان را"شاعر:حاج محمود ژولیده"
211001