کد خبر : ۶۱۵۷۶
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۵۷

یمانی نشانی حتمی ظهوروفاصلۀآن تاظهور

تاکید بر وقوع و حتمیت ۵ علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد.
عقیق:نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین حال از آسیب پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیر مستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود. 
پرسش‌های فراوانی درباره شخصیت یمانی وجود دارد، از جمله این‌كه:
اسم و نسب یمانی چیست؟ آیا از شیعیان حضرت علی(ع) است؟
زمان خروج یمانی، چه موقع است؟
مکان قیام یمانی، آیا واقعا از کشور یمن و صنعاء است؟
آیا یمانی، بعد از قیام، حاکم یمن میشود؟
رنگ پرچم یمانی، چیست؟ آیا واقعا، رنگ پرچم یمانی، سفید است؟ و آیا هر پرچم سفیدی از یمن، نشانه حق و هدایت است؟
اهداف قیام یمانی کدام است؟ و یمانی بر چه مناطقی سیطره پیدا خواهد کرد؟
آیا، یمانی بر کشور حجاز (عربستان) نیز مسلط خواهد شد؟
دین، مذهب و گرایش یمانی، چیست؟ آیا یمانی، از شیعیان زیدیه می باشد؟
سیر و مدت اقدمات یمانی چیست؟
فرجام قیام یمانی، به کجا خواهد انجامید؟
چرا پرچم یمانی، هدایت یافته‌ترین پرچم است؟
آیا تنها پرچم هدایت در عصر ظهور، پرچم یمانی است؟
آیا اطاعت یمانی، مثل اطاعت امام مهدی، واجب عمومی است؟
آیا یمانی، وزیر و نائب خاص امام مهدی است؟
وظیفه شیعه در برابر یمانی چیست؟ چرا در روایت، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است؟
در طول تاریخ اسلام، مدعیان دروغین یمانی، چه کسانی بودند؟
در عصر معاصر، چه کسانی ادعای یمانی کرده اند؟ و راه تشخیص مدعای آنها چیست؟
لازم به ذکر است، در این سلسه مقالات، با تکیه بر منهج علمی و فقه الحدیث، علاوه بر بررسی رجالی و سندی احادیث، سایر قرائن و روایات هم خانواده، سعی شده است به سوالات فوق، پاسخ علمی داده شود.
 
منهج علمی
ما، در این نوشتار و بررسی علمی و پژوهشی، بر مسیر و منهج علمی صحیح، پافشاری خواهیم کرد. از جمله:
۱. باید توجه داشت، که گاهی روایات اهل بیت و معصومین، مفسر یکدیگر است. بگونه ایی که ابهام و اجمال در روایتی و تفسیر و تفصیل در روایت دیگری، است. بنابراین، روایات هم خانواده، در کنار یکدیگر، بررسی میشوند.
۲. استشهاد به روایات اهل سنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهل بیت وجود داشته باشد. و استناد به احادیث اهل سنت، به عنوان موید روایات شیعه، اشکالی ندارد. پس اثبات موضوعی در روایات اهل سنت، بدون توجه به روایات اهل بیت، صحیح نیست.
۳. در صحت روایت به مجموع قرائن، از جمله قرینه سند، باید توجه کرد. نه اینکه در بررسی روایت، تنها به سند آن توجه کنیم و بقیه قرائن، مورد فراموشی قرار گیرد.
۴. اگر حدیثی از حیث سند ضعیف باشد، نه اینکه واقعا آن حدیث، کذب و دروغ است، خیر. بلکه ممکن است در واقع صحیح باشد و لکن به طریق موثق به دست ما نرسیده باشد. و یکی از راههای اثبات حدیث ضعیف، وقوع آن می باشد که نشان از صحت حدیث دارد.
۵. برای اثبات موضوعی به عنوان علامت ظهور، جای تسامح در ادله سنن نیست، اما در تفصیلات و جزئیات، ممکن است.
۶. مشخصا در مباحث مهدویت، باید به نکته مهمی توجه کرد و آن اینکه: احادیث مهدویت، بویژه نشانه های حتمی ظهور، قطعه های مختلف یک پازل واحد محسوب می شوند و جدا از هم نباید بررسی شوند. و اگر نشانه های حتمی ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر، بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید. اگر به بررسی علمی تنها یک نشانه ظهور، بسنده کنیم، ممکن است به این نتیجه دست یابیم که این نشانه در گذشته و تاریخ واقع شده، و یا ممکن است شبیه آن، متعدد، تکرار شود. اما اگر مجموعه علامت ها و نشانه ها را به صورت میدانی و در کنار هم، توجه کنیم، به نتیجه ایی واقعی تر خواهیم رسید.
 
اهمیت فراوان و جایگاه ممتاز قیام یمانی
در روایت شیعه، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است. و شگفت انگیز تر اینکه، چنین تعبیری در مورد دیگر شخصیت های مثبت عصر ظهور، ذکر نشده است. توصیفات و تاکیدات در نصرت و یاری یمانی و دعوت وی به امام عصر، حاکی از اهمیت فراوان یمانی، می باشد. به راستی علت و حکمت آن، چیست؟
بنابراین، دلایل بسیاری به موضوع یمانی و کندوکاو دربارۀ ابعاد مختلف این شخصیت و زوایای زندگی و جنبش یمانی، اهمیت بخشیده است؛ از جمله:
۱. تعداد زیادی از روایات در میان مجموعه احادیث علائم الظهور، فقط حدود پنج پدیده را به شکل مستقل، نشانه‌های ظهور برشمرده‌اند. بعضی از این پنج نشانه، در اندکی از روایات جای خود را به نشانه‌های دیگری می‌دهند، اما معمولاً در اصل پنج‌شماری آن نشانه‌ها، تغییری ایجاد نمی‌شود. تأکید پیشوایان معصوم بر این علایم که در برخی روایات از آن‌ها با عنوان علایم حتمی تعبیر شده و جداسازی آن‌ها از سایر نشانه‌های ظهور، دلیل بر اهمیت این نشانه‌هاست که توجه ویژه‌ای را می‌طلبد. یمانی یکی از این نشانه‌هاست که معمولاً در زمره پنج علامت یاد شده، به شمار می‌رود.
۲. هم‌چنان‌که خواهد آمد، قیام یمانی، فضیلت‌محور و اصلاح‌گر است و روایات، بر وجوب کمک به او تأکید کرده‌اند. بی‌گمان جانب‌داری از این حرکتِ ارزشی و تقویت آن، زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که این شخصیت و جزئیات مربوط به جنبش او تا حد ممکن شناسایی شود.
۳. وجود ویژگی‌های مثبت در شخصیت یمانی و تکریم و تجلیلی که در کلمات پیشوایان دین از او شده، می‌تواند انگیزه‌ای برای وسوسه شیادان و فرصت‌طلبانی باشد که برای جلب عواطف و احساسات مذهبی مردم، از آن استفاده کنند. لذا، این احتمال همواره وجود داشته است که افرادی خود را یمانی معرفی کنند و از این رهگذر، عواطف، احساسات و امکانات مردم را به سوی خود جلب کنند و چه‌بسا با این عنوان تا مرز تشکیل حکومت و قیام مسلحانه، نیز پیش بروند. از این‌رو، بجاست تا در حد ممکن جزئیات این حادثه براساس اصول علمی شناسایی شود تا بتوان در مقام تعیین مصداق، مدعیان دروغین را از یمانی واقعی شناسایی کرد. با جزئیات یاد شده اگر نتوان یمانی واقعی را شناسایی کرد، دست‌کم این معیارها، برای تشخیص مدعیان دروغین کفایت می‌کند، و همین مقدار، اهمیت کندوکاو پیرامون این موضوع را به خوبی می‌نماید.
۴. از دیگر ثمرات این بحث اثبات آن است که امامان معصوم قیام‌های اصلاح‌طلبانه را در عصر غیبت تأیید کرده‌اند. هم‌چنان‌که خواهد آمد، پیشوایان معصوم از یمانی و جنبش او جانب‌داری کرده‌اند. بنابراین، می‌توان گفت که از نظر معصومان در عصر غیبت، قیام های تأیید شده نیز وجود دارند. بنابراین، دیدگاه معروفی که حرکت‌های اصلاحی را در عصر غیبت محکوم به شکست و بر خلاف میل و اراده پیشوایان دینی می‌داند، پذیرفتنی نیست، و در صورت وجود روایاتی که این اندیشه را تأیید می‌کنند، باید آن‌ها را به صورتی که با روایات یمانی و دیگر روایات، جمع‌پذیر باشد، تأویل کرد.
 
معرفی نشانه های حتمی ظهور و قیام امام عصر(ع)
در احادیث، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق(ع) در حدیث معتبر[1]  نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [2]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
و نیز  مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر [3] ، از امام صادق نقل کرده است:
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ. [4]
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین، شهادت نفس زکیه و یمانی.
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی(ع)، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. طبق روایت، ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به جنگ میان حق و باطل، اشاره دارد. خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان)، اشاره می کند. و خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد. [5]
 
یمانی نشانه حتمی ظهور است؟
احادیث و منابع حدیثی، قیام یمانی را، از نشانه ها و علائم حتمی ظهور امام مهدی، برشمرده‌اند، روایات یمانی در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، حدود 15 حدیث، می باشد که در میان آنها، حداقل 8 حدیث در منابع حدیثی شیعه وجود دارد، که چند حدیث از نظر سند، نیز معتبر می باشد. [6] بنابراین، روایات یمانی، مستفیض، بلکه متواتر معنوی، است. اما برخی در حتمی بودن یمانی، تشکیک کردند که برداشتی کاملا ناصحیحی می باشد.
توضیح بیشتر اینکه: یکی از تقسیمات معروف نشانه‌های حتمی ظهور که ریشه در احادیث و روایات دارد، تقسیم علائم، به حتمی و غیرحتمی است. نشانه‌های حتمی، حتماً پیش از ظهور تحقق می‌یابند، اما در نشانه‌های غیرحتمی، احتمال عدم تحقق نیز وجود دارد.
حال، آیا جنبش یمانی نیز از نشانه‌های حتمی ظهور است، یا غیرحتمی؟ در میان مجموعه احادیثی که نشانه‌های ظهور را به حتمی و غیر حتمی تقسیم کرده‌اند، در دو روایت به حتمی بودن قیام یمانی، تصریح شده است.
مرحوم نعمانی، به سند خود و در کتاب الغیبة، از امام صادق(ع)، چنین نقل کرده است:
النِّداءُ مِنَ المَحتومِ والسُّفیانیُّ مِنَ المَحتومِ وَالیَمانیُّ مِنَ المَحتومِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مِنَ المَحتومِ وَ کَفٌّ یَطلَعُ مِنَ السَّماءِ مِنَ المَحتُومِ؛ [7]
ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی است. سفیانی، یمانی، کشته شدن نفس زکیه، کف دستی که از افق آسمان نمایان می‌شود؛ نیز از نشانه های حتمی هستند.
همچنین شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین از امام صادق(ع)، نقل کرده است:
قَبلَ قِیامِ القائمِ خَمسُ عَلاماتٍ مَحتُوماتٍ الیَمانِیُّ وَ السَّفیانِیُّ وَ الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداءِ. [8]
پیش از قیام قائم پنج علامت حتمی وجود خواهد داشت: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرورفتن در بیداء.
مشهور محققین، معتقدند، تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد. شاهد بر اینکه، در حدیثی از کتاب الکافی مرحوم کلینی، روای حدیث از امام صادق(ع)، می پرسد که اگر قبل از تحقق این نشانه ها، شخصی خروج کرد، با او همراهی کنیم، با پاسخ منفی امام معصوم، مواجه میشود. بنابراین پاسخ امام به پرسش راوی حدیث، دلالت بر حتمی بودن این پنج نشانه ظهور، دارد:
خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ- الصَّیحَةُ وَ السُّفْیانِی وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّكِیةِ وَ الْیمَانِی. فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِكَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ: لا ... [9]
.... جانم به فدایت، اگر پیش از آنکه این نشانه ها، رخ دهد، یکی از اهل بیت شما، خروج کند، آیا ما نیز همراه او، قیام کنیم و او را یاری کنیم؟، حضرت در پاسخ میفرمایند: خیر ... .
توصیف بخشی از علائم ظهور به حتمیت، منشاء حدیثی، دارد
صرف نظر از این احادیث که ذکر شد، با نگاهی گذرا به روایاتِ علائم الظهور، به سادگی می‌توان دریافت که در بسیاری از این روایات، تعدادی از علائم، محتوم خوانده شده‌اند. برای نمونه امام صادق دراین‌باره فرموده‌اند:
مِنَ الأمرِ مَحتُومٌ وَ مِنهُ ما لیسَ بِمَحتُومٍ وَ مِنَ المَحتُومِ خُروجُ السُّفیانِیُّ فی رَجَبٍ. [10]
برخی از امور حتمی و برخی غیر حتمی‌اند و یکی از امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است.
مسئله تقسیم نشانه‌های ظهور به حتمی و غیرحتمی، آن‌قدر مسلم بوده است که گاهی اصحاب ائمه، از حتمی یا غیرحتمی بودن برخی از نشانه‌ها سؤال می‌کردند. این سؤالات، نشان‌دهنده مسلم بودن اصل تقسیم نشانه‌ها، به حتمی و غیرحتمی است.
مثلاً ابوحمزه ثمالی می‌گوید: از امام باقر سؤال کردم: آیا خروج سفیانی از حتمیات است؟ فرمودند:
نَعَم وَ النِّداءُ مِنَ المَحتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِها مَحتُومٌ وَ اختِلافُ بَنی‌العَباسِ فِی الدَّولَةِ مَحتُومٌ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مَحتُومٌ وَ خُرُوجُ القائِمِ مِن آل‌محمدٍ مَحتُومٌ. [11]
بله و ندای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب، حتمی است، اختلاف بنی‌عباس بر سر حکومت، حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آل‌محمد، حتمی است.
از آن‌چه گذشت، روشن شد که توصیف بخشی از علائم ظهور به محتوم، در فرهنگ روایات و احادیث، متداول و شایع بوده و گاهی پنج نشانه به حتمیت، توصیف می‌شده‌اند، که یمانی، نیز از جمله نشانه های حتمی ظهور، می باشد.
بنابراین، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در ماه محرم، واقعه شریف قیام (خروج) امام مهدی رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، یمانی، تسامحا، دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. البته در جای خود، درباره زمان و ترتیب نشانه های حتمی ظهور و قیام امام مهدی، سخن خواهیم گفت.
 
فاصله قیام یمانی و ظهور امام مهدی(ع)
طبق نظر مشهور، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند، یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در دهم ماه محرم، واقعه شریف ظهور امام مهدی(ع) رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، سفیانی و یمانی، به ترتیب اولین و دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. امام جعفر صادق(ع) در روایت معتبر فرموده اند:
مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ خُرُوجُ‏ السُّفْیانِی‏ فِی‏ رَجَبٍ‏. [12]
خروج سفیانی از نشانه های حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
از طرفی، طبق روایتی از امام باقر(ع)، سفیانی در سال ظهور امام مهدی، خروج می کند:
السُّفْیانِی وَ الْقَائِمُ فِی سَنَةٍ وَاحِدَة. [13]
سفیانی و قائم هر دو در یک سال، نمایان می‌شوند.
از طرف دیگر، طبق روایت ذیل، سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز، اعلام خروج می کنند. امام باقر(ع) در این‌باره فرموده اند:
خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ السُّفْیانِی وَ الْخُرَاسَانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایةٌ أَهْدَى مِنْ رَایةِ الْیمَانِی لِأَنَّهُ یدْعُو إِلَى الْحَق. [14]
قیام سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.
اقوال مختلف در زمان و فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر
از مجموع روایات فوق، چنین نتیجه می شود که:
1. اگر بر این مبنا باشیم که بین ظهور و خروج (قیام) امام مهدی(ع)، تفاوتی وجود ندارد. نتیجه می گیریم 6 ماه قبل از ظهور و خروج (قیام) حضرت، سفیانی به عنوان اولین نشانه حتمی، در منطقه وادی یابس شام (سوریه)، شورش و قیام باطل خویش را آغار خواهد کرد. به عبارت دیگر، بین خروج سفیانی و ظهور و قیام امام مهد(ع)، 6 ماه فاصله است. طبق این دیدگاه، بین ظهور و خروج (قیام) حضرت تفاوتی نیست.
2. البته نظری دیگری هم مطرح است که بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی(ع)، بنابر قولی نزدیک 8 ماه و بنا بر قول دیگری 15 ماه، فاصله است، زیرا، بین ظهور حضرت و خروج (قیام) امام مهدی(ع)، تفاوت زمانی، وجود دارد. یعنی ظهور امام مهدی(ع) در ماه رمضان رخ می دهد و بعد خروج (قیام) ایشان در دهم ماه محرم، علنی خواهد شد. زیرا در روایات تصریح شده است که ظهور حضرت بقیۀ الله در شب جمعه 23 ماه رمضان آغاز میشود اما قیام جهانی حضرت در شنبه روز عاشورا ماه محرم، است. از جمله، در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا. [15]
قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
همچنین از امام صادق نقل شده است که قیام امام عصر، در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا) خواهند بود:
... یقُومُ القائم فِی یوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی(ع)، لَكَأَنِّی بِهِ فِی‏ یوْمِ‏ السَّبْتِ‏ الْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّكْنِ‏ وَ الْمَقَام‏ ... . [16]
... قائم (حضرت مهدى(ع)) در روز عاشورا كه روز شهادت سید الشهدا(ع) است، قیام مى‏كنند. گوییا در آن شنبه‏اى كه عاشورا در آن واقع شود، همراه او هستم. درحالى‏كه بین ركن و مقام ایستاده ... .
بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، تفاوت زمانی، وجود دارد.
 
وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی
در احادیث، از یمانی ستایش شده، و تصریح شده است که در میان پرچم های عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایت یافته تر است. امام باقر در این باره فرموده اند:
... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم؛ [17]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت می‌کند.
از امام صادق نیز در حدیث معتبری چنین روایت شده: فلیس فیها رایةٌ بِأهدی من رایةِ الیمانیِّ تَهدی الی الحقِّ. [18]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست، او به حق دعوت می‌کند.
حتی در برخی روایات، مخالفت با وی حرام و دشمنان یمانی، در آتش خواهند بود. از امام باقر نقل شده است:
و إذا خرج الیمانیُّ فَانهَض إلیه فَإن رایتَه رایةٌ هُدًی ولایَحلُّ لمسلمٍ أن یلتوی علیه فَمَن فَعَل ذلک فهو مِن اهلِ النارِ لانه یدعو الی الحق و الی طریقٍ مستقیم. [19]
چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب، زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا می‌خواند.
مطلب یادشده (مخالفت با یمانی، حرام است و دشمنان یمانی در آتش هستند) تنها در همین روایت آمده است،  از مجموع روایات فوق و روایات متعدد دیگری که بر شخصیت مثبت و اصلاح‌طلبانة جنبش او دلالت داشتند، لزوم همکاری و مساعدت یمانی، بر اساس موازین دینی، ثابت می‌شود.
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچم هدایت تر (اهدی الرایات)، به این معنا نیست که یمانی، معصوم است و دارای مقام عصمت می باشد. و نیز الزما به معنای این نیست که وی هدایت یافته ترین شخص (اهدی الناس)، نیز باشد. هر چند وی، عبد صالح خدا و از معتمدین حضرت مهدی می باشد. زیرا علاوه بر یمانی، طبق روایات، پرچم خراسانی نیز به پرچم هدایت، توصیف شده است و به علت حضور یاران حضرت قائم در لشکر خراسانی از ایران، و نیز همراهی، همکاری و یاری رساندن خراسانی به یمانی در جنگ با سفیانی، پرچم خراسانی نیز، پرچم هدایت است.
در روایت معتبری امام باقر پس از اشاره به قتل و غارت کوفیان توسط سپاه سفیانی، فرموده اند:
... فبینا هم کذلک اذ أقبَلت رایاتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِی المنازلَ طیّاً حثیثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم. [20]
... در حالی که سپاه سفیانی مشغول قتل و غارت اهل کوفه است، به ناگاه پرچم ای از سوی خراسان روی می آورندکه به سرعت و شتابان منازل را می پیمایند. در میان آنان تعدادی از اصحاب امام مهدی نیز حضور دارند.
حضور اصحاب امام مهدی در میان سپاه خراسانی و ایرانیان زمینه ساز ظهور، خود بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی، است.
بنابراین، توصیف پرچم یمانی به هدایت یافته تر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمین و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. زیرا سفیانی با ادعای منجی گری امت اسلام، و ادعای اسلام واقعی، سرزمین های اسلامی و منطقه شام و سوریه، را تصرف می کند.
 
پی نوشت ها:
۱. مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22.
۲. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650.
۳. مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 48-49.
۴. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
۵. کورانی، الیمانیون قادمون، ص 115-116.
۶. مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22. و ص 48-49.
۷. نعمانی، الغیبة، ص 357، باب 14، ح 11.
۸. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
۹. کلینی، الکافی، ج 8، ص 310.، ح 483.
۱۰. نعمانی، الغیبة، ص 417، باب 18، ح 2.
۱۱. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 371.
۱۲. نعمانی، الغیبۀ، ص 300.
۱۳. نعمانی، الغیبه، ص267.
۱۴. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 375. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 446.
۱۵. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 452.
۱۶. شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 379.
۱۷. نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
۱۸. شیخ طوسی، الغیبة، ص446.
۱۹. نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
۲۰. نعمانی،الغیبة، ص
*سایت موعود
منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین