۰۵ دی ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۳۶ : ۱۶
عقیق:فیلمنامهی هر فیلمی بنیان و اساس آن است؛ بنابراین سختترین و در عین حال مهمترین بخش آن هم محسوب میشود. به خصوص اگر با فیلمی طرف باشیم که قرار است به زندگی پیامبر اسلام(ص) بپردازد و جلوههای تازهای از حیات ایشان را نشان بدهد. از ابتدا قرار بود مخاطب جهانی در فیلم محمد رسولالله(ص) جلوهای رحمانی از پیامبر را ببیند. برای همین به نویسندگانی فکر شد که توانایی خلق چنین فضا و موقعیتهایی را داشته باشد.
جستوجوها، گروه سازنده را به کامبوزیا پرتوی رساند که علاوه بر مهارت در فیلمنامهنویسی، در چند پروژهی بینالمللی با فرانسویها همکاری کرده بود. پرتوی بهیاد میآورد که علیرضا رضاداد، یکی از تهیهکنندگان اجرایی فیلم، با او تماس گرفت و به او پیشنهاد همکاری داد. پرتوی با قبول این پیشنهاد، در جلسهای با حضور مجید مجیدی ، محمدمهدی حیدریان، جواد نوروزبیگی و کمال تبریزی شرکت کرد و آنها منابع و تحقیقاتشان را در اختیار پرتوی قرار دادند.
پرتوی میگوید:«که از آنها چندان استفادهای نکرد تا اینکه رضاداد کتاب تازهای را به او معرفی کرد. پرتوی توضیح میدهد: «کتاب را نویسندهای مصری دربارهی زندگی حضرت محمد (ص) نوشته بود. نکتهی حائز اهمیت در آن کتاب، دیدگاه نویسندهای سنی بود به حضرت پیامبر. این کتاب ما را به دیدگاه مسلمانان سنی نزدیک میکرد و شرایطی را فراهم میآورد تا ما با دیدگاه اهل سنت نسبت به پیامبریِ حضرت محمد (ص) بیشتر آشنا شویم. پس از مطالعه آن کتاب، من تحقیقاتم را آغاز کردم و در نهایت به تحقیق جامعتری رسیدم؛ از جمله به کتابی برخوردم که زوایای تازهای از زندگی حضرت را برایم روشن ساخت و آن کتاب مسیحا نوشتهی سیدمصطفی موسوی گرمارودی بود. با مطالعه این کتاب، بسیاری از مناسبات اجتماعی زمان زندگی حضرت پیامبر برایم روشن شد.» این دو کتاب مسیر تحقیقات را برای پرتوی روشن کرد و بهدنبال آن جلساتی هفتگی با حضور محمدمهدی حیدریان و مجیدی برگزار شد.
اما بزرگ ترین نگرانی سازندگان، شیوهی گفتار شخصیتها بود؛ اینکه زبان گفتاری باید چگونه باشد: آیا باید سراغ زبان ادبیاتی میرفتند یا زبان روزمره و عادی انتخاب میشد؟ کامبوزیا پرتوی توضیح میدهد که: «من فکر میکردم بهتر است به زبانی برسیم که پیش از این امتحانش را در سینما پس داده، مثل شیوهی گفتاری فیلم اسپارتاکوس که در این صورت باید شیوهی نگارش کتابهایی مثل تاریخ طبری و تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در نظر میگرفتیم؛ ضمن اینکه باید به زبانی میرسیدیم که در دوبله و ترجمه به زبانهای دیگر کشورها بگنجد.»
این گزینه از طرف کارگردان و تهیهکننده مورد تأیید قرار گرفت. فیلمنامهی اولیه با این شیوه به اتمام رسید و برای برخی عوامل خارجی ارسال شد. این عوامل نیز با خود نظراتی را به همراه آوردند که بعضا سینمایی نبودند و بیشتر سیاسی و اجتماعی بودند. اما همین نظرات، هم برای پرتوی و هم برای مجیدی حاوی یک نکات تازهای بود و باعث شد بازنویسی فیلمنامه، با نگاهی دیگر به موضوع حیات پیامبر (ص) آغاز شود.
برای این بازنویسی سینماگران دیگری هم به جمع سازندگان اضافه شدند؛ از جمله سیدرضا میرکریمی. پرتوی میگوید: «وقتی آقای میرکریمی به جلسات ما ملحق شدند، این پیشنهاد مطرح شد که اگر بخواهیم زبان گفتاری فیلم را طور دیگری ببینیم، چطور میشود؟ من گفتم بهتر است برای این شیوه دیالوگنویسی به سراغ افراد دیگری بروید. آنها پرسیدند پیشنهاد من چه کسی است؟ و من گفتم این زبان در تخصص آقای بهرام بیضایی است و ایشان میتوانند این زبان را پربارتر کنند. اما آقای بیضایی در ایران نبودند و آقای میرکریمی، آقای حمید امجد را پیشنهاد دادند و ایشان هم یک مرحله روی دیالوگهای فیلمنامه کار کردند که بخشهایی از این دیالوگها در فیلم موجود است.»
در آن زمان چهار نسخهی فیلمنامه برای پروژه محمد رسولالله (ص) نوشته شد، اما از جایی به بعد، پروژهی فیلمسازی پرتوی در عراق آغاز شد و او مجبور شد گروه را به مدت چهار ماه ترک کند. در این فاصله، چند مرحله روی فیلمنامه و دیالوگها کار شد تا نسخهی نهایی آماده شد؛ نسخهای که حالا ساخته شده و قرار است از 4 شهریور اکران شود.
پرتوی میگوید: «همکاری با مجید مجیدی بسیار شیرین بود، فرصت بسیار خوبی بود برای من و مجیدی، که یکدیگر را به چالش بکشیم و مدام در مورد کار با هم حرف بزنیم.»
منبع:فارس