کد خبر : ۵۸۱۶
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۲

چرا آهنگران وارد حوزه موسیقی شد؟

توی جبهه بچه‌ها با این سرودها سینه می‌زدند و خلاء موسیقی را با سینه زدن پر می‌کردند. یکی از دلایلی که من در حوزه موسیقی وارد شدم -که بعضی‌ها هم معترض هستند!- این است که...
عقیق: «صدای آهنگران آشتی دو عنصر ظاهراً ناهم‌ساز سوز و ساز بود؛ حماسه و خزان هم‌ سرها را به زانوان می‌سپرد تا دمی بگیرند و ابرهای متراکم درون‌ را بباراند و هم مشت‌ها را گره می‌کرد تا سماع گونه، کوبنده و شورانگیز عملیات‌های دشوار را آماده شوند.»این‌‌ها واژه‌هایی است که دکتر محمدرضا سنگری در مورد حاج صادق آهنگران در مقدمه کتاب آهنگران آورده است. و به راستی چه کسی بهتر از دکتر سنگری در مورد ایشان می‌تواند بنویسد.

کتاب آهنگران، که با پژوهش و نگارش علی‌ اکبری تألیف شده است، ما را با دنیای این حماسه سرای هشت سال دفاع مقدس آشنا می سازد. اما در حوزه‌های مختلف ادبی، شناخت شعر از دیدگاه آهنگران، شناخت شخصیت‌های علمی - ادبی از دیدگاه وی و مسائل این‌چنینی، اگر در چاپ‌های بعدی کتاب مورد توجه قرار بگیرد، کتاب زیبای آهنگران را خواندنی‌تر خواهد کرد.

گپ و گفت کوتاه حسین قرایی با حاج صادق آهنگران را بخوانید؛

دکتر سنگری از نگاه آهنگران

 حاج‌آقا! اگر اجازه دهید می‌خواهم مصاحبه را با شخصیت کم‌نظیر و محجوب دزفولی آقای دکتر سنگری شروع کنم. دوستی شما با ایشان چگونه آغاز شد؟

ما با دکتر سنگری بچه محل هستیم. اقوام ما در دو محل بودند؛ یکی جایی که به آن محله قلعه می‌گویند و از طرف مادری فامیل‌ هایمان آنجا زندگی می‌کردند. دیگری جایی که خاله مادرم بودند و به آن صحرا به در می‌گفتند. آقای دکتر سنگری در آن جا بودند و من ایشان را آنجا زیارت می‌کردم. دکتر از ده دوازده سالگی همیشه کتاب زیر بغلش بود و یادم هست در مساجد آن جا کلاس قرآن داشت. او هیچ وقت زمان را تلف نمی‌کرد؛ یعنی اگر من ده دقیقه با ایشان صحبت می‌کردم، در همان ده دقیقه برایم یا آیه می‌خواند یا روایتی می‌گفت یا نکته‌های ادبی. از همان موقع مشخص بود که ایشان هم خیلی استعداد و عشق دارد و هم ماشاء‌الله فهمش بالا بود. لذا ایشان در این رشته رشد کرد. در جنگ هم همیشه در خط مقدم بود. چند بار خودم دیدم که دوستان مانع دکتر سنگری می‌شدند که به خط مقدم نرود، اما او خیلی بی‌قراری نشان می‌داد.

در جبهه که با بچه‌ها می‌نشستیم و در چادرها که بودیم روایت می‌خواند و صحبت می‌کرد. تا سر شوخی و طنزبازی می‌شد به سنگر دیگری می‌رفت و یا این که می‌رفت مطالعه خودش را ادامه می داد.

ایشان هم شاهد خواندن ما در دزفول و جبهه‌ها بوده است. حتی چند تا شعر هم به من داده بود. شعرهایی که به من داد، حالت شعاری داشت تا در آن موقع حالت برانگیزانندگی داشته باشد.

 در سال‌های ابتدایی انقلاب با ایشان مراوده داشتید؟

در قضایای انقلاب چون شهر من اهواز بود و به دزفول می‌آمدم و می‌رفتم زیاد با ایشان در ارتباط نبودم. بیشتر پاتوق ما محله قلعه بود و گاهی که به آن جا سر می‌زدم ایشان را آن جا می‌دیدم.

کتاب‌های عاشورایی ایشان را دیدند؟

بله، ماه در آب (که راجع به حضرت ابوالفضل است) و کتاب‌های دیگرش را دیده ام. الان خودم دارم نوارهای ایشان را پیاده می‌کنم و می‌نویسم.

 

هنوز قدر دکتر سنگری شناخته نشده است

 کدام نوارها؟

نوارهایی که ایشان در دزفول -روزهای محرم- سخنرانی کرده است. حدود صد صفحه‌ای از سخنرانی‌های ایشان را نوشتم. کتاب‌های ایشان را هم برای روضه استفاده می‌کنم. از صحبت‌های ایشان خیلی مطلب درآوردم. مصر هستم که در همایش‌هایی با محور عاشورا باید دکتر سنگری محور همایش باشد. به نظر من هنوز قدر ایشان شناخته نشده است.

 حضور دکتر سنگری را چگونه مغتنم بشماریم؟

این جوری که من ایشان را می‌شناسم می‌توانم بگویم که اطلاعاتی که ایشان نسبت عاشورا و امام حسین (ع) دارد به نظرم کسی در کشور نداشته باشد. آن قدری که من با بزرگان و علما ارتباط داشتم این احساس را دارم که هیچ کس به اندازه ایشان در مورد مسایل کربلا اطلاعات ندارد؛ تاریخ کربلا و پژوهش‌هایش در حوزه عاشورا. ایشان در این زمینه ها کارهای جدی‌ای دارد.

 

 این گوهر عزیز را مداح‌های اهل بیت آرام آرام دارند می‌شناسند

 در حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات مقاومت هم کارهای جالبی از ایشان دیده‌ایم.

بله، ماشاءالله کار را جدی می‌گیرد. من اصلاً نمی‌دانم ایشان چه قدر استراحت می‌کند. فکر می‌کنم خیلی کم استراحت کند چون خیلی پرتلاش است. این مطلب را همیشه گفته‌ام که ما واقعاً در خوزستان و کشور مثل دکتر محمدرضا سنگری نداریم. شما بنشین با ایشان مثلا در مورد فیلم مختارنامه بحث کن و ببین چقدر از این فیلم انتقاد می‌کند. همه این مباحث را هم با سندهای تاریخی بیان می‌کند. مثلاً ایشان می‌گوید طبق فعالیت‌ها و پژوهش‌هایی که انجام دادم شهادت حضرت رقیه (س) با ولادتش مصادف است. این گوهر عزیز را مداح‌های اهل بیت (علیهم السلام) آرام آرام دارند می‌شناسند.

 هر موقع نام دکتر سنگری را می‌شنوید یاد چه چیزی در دلتان زنده می‌شود؟

یاد کربلا.

 الان هم با هم در ارتباط هستید؟

بله، مکرر با هم ارتباط داریم.

 

آن را تکثیر می‌کنم و به مداحان خوزستان می‌دهم تا فرهنگ‌سازی شود

مثلاً چه سؤال‌هایی از دکتر می‌پرسید؟

آخرین ارتباط مان راجع‌ به همین نوارهایی بود که از ایشان پیاده کردم. صد صفحه را دادم به خود ایشان که اگر مشکلی دارد نگاه کند. گفتم من این ها را می‌خواهم چاپ کنم. حداقل اگر بودجه‌ام نرسد صد تا دویست نسخه تکثیر می‌کنم و به مداحان خوزستان می‌دهم که فرهنگ‌سازی شود؛ چون معتبر است. حرف‌های ایشان با سند و مدرک است و از این لحاظ خیال مان راحت است. عظمت دکتر سنگری خیلی بالاست. در همایش پیرغلامان امسال -که در اردبیل بود- پژوهش گران زیادی از کشورهای مختلف بوسنی، آرژانتین، عراق و کشورهای همسایه خلیج فارس آمده بودند. محور این برنامه آقای دکتر سنگری بود و از زمین تا آسمان با این پژوهش گران فاصله داشت.

 شما شعرهای حبیب‌الله معلمی را خواندید که جنبه سرودی داشتو در سال‌های دفاع مقدس گل کرد.  چه شاخص‌هایی برای کارهای آقای معلمی می‌دیدید که آنها را خواندید؟

یک سری از شعرهای آقای معلمی که معروف بود را در صدا و سیما خواندم، مثلاً: ای لشگر صاحب زمان آماده باش، آماده باش... یا «پاسداران رزمنده قهرمان» که این هم سرودی است و بچه‌ها این شعر را با هم می‌خواندند. منتها توی جبهه بچه‌ها با این سرودها سینه می‌زدند و خلاء موسیقی را با سینه زدن پر می‌کردند.

 

 یکی از دلایلی که وارد حوزه موسیقی شدم

این فضا را بیشتر روشن کنید.

یکی از دلایلی که من در حوزه موسیقی وارد شدم -که بعضی‌ها هم معترض هستند!- این است که مثلا یک فردی می‌خواهد من الان شعری راجع‌ به آمریکا و استعمار بخوانم؛ الان که نمی‌شود با آن شعر سینه زد، باید سرود خواند که ضرب آن حماسی است و آن خلاء را باید با سرود پر کرد.

 

با کارهای حماسی محمود کریمی موافقم

 پس می‌فرمایید این خلاء را نشاط مؤمنانه سرود پر می‌کند و این نشاط را ما سرود می‌گوییم.

بله، خلاصه این خلاء که وجود دارد باید توسط یک چیزی پر شود. این ضرب باید توسط یک چیزی پر شود.

مثلاً با کارهای حماسی محمود کریمی موافقم. ولی این کار که ایشان کرده است و موسیقی خیلی غلیظی هم به کار نبرده است.

شما بحر طویل، هم می‌خوانید؟

بله، بحر طویل را در مسجد جزایری خواندم. بحر طویلی از حاج آقای سازگار (میثم) خواندم.

 چند شخصیت نام می‌برم اگر صلاح دانستید راجع به ایشان چند کلمه‌ای صحبت بفرمایید.

قیصر امین‌پور؟

سؤالی که راجع به کارهای خودم از ایشان کردم و یک شعری که از ایشان خواندم شعر «خوشا از دل نم اشکی فشاندن/ به آبی آتش دل را نشاندن»

غلام علی کویتی‌پور؟

غلام خودمان را می‌گویید!

 بله.

هنگامه پیکار مردان خدا آمد... و به خصوص «ممد نبودی».

 علی رضا قزوه؟

شب است و سکوت است و ماه است و من.

 محمود کریمی؟

شب اول محرم سینه زنت آرزوش... و شعر کی گفته من بی‌کس و کارم...

 ژولیده نیشابوری؟

الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم... و ژولیدگی خودش!

 حبیب‌الله معلمی؟

صفا، اخلاص، کشاورزی، بی‌خوابی‌هایش و ... .


منبع:جهان نیوز

211001






ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین