پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۱۳:۳۷

۱۳۹۴/۰۴/۱۲
سروده ای از آیت الله صافی در مدح کریم اهل بیت(ع)

صاحب اين وصف و علامات كيست؟

سروده مرجع عاليقدر آيت الله العظمی صافي گلپایگانی را در مدح کریم اهل البیت امام حسن مجتبی عليه السلام منتشر می کنیم.
کد خبر : ۵۷۱۶۱
عقیق:آن كه حــريمش حَرَم كبــريا است * خاك درش كعبــه اهـــل وفا است
آن كـه سراپا همه لطف است و مهر *وآن كه دلــش منبـع فيض خدا است
شخــص شـــرف گـــوهر بحر كَرَم *آن كــه رُخـش آينـه حـق‌نما است
اُسوه حلــم است و مُـدارا و صــبر *مظهر بخشايش و صلح و صــفا است
عيـن كــــمالات و خـــصال نــكو *معـــدن ايثـار و گذشت و حيا است
آن‌ــكه پس از شــاه ولايــت عـــلى*مقصـــد و مقصــود ز دو "إنـمّا" است
آيــه تطهيـــر و "فــمن حاجّــك" *ســـوره‌اى از منقبتــش "هل أتى" است
عالـــم تفسيــر و بطـــون كتـــاب * گـــواه آن كـــريمه قــل كفى است
عــارف اســـماء و صـــفات خــدا * وارث عـــلم نبــى مصطــــفى است
واقــف اســرار حـــدوث و قـــدم * ماحــصل خــلقت ارض و سما است
همــچو مسيحــا سُخنش روح‌بخش * گُمشـدگان را سـوى حق رهنما است
در كــف امــرش همه كون و مكان * تابــع فرمــان جنابــش قضـــا است
ز ابر عطــايش همــگان بهـــره‌مند * غــم زدگـان را كرمش غم زدا است
همــچو نبــى صــاحب صفح جميل * مُلتــزم عهـــد الست و بــــلى است
هر كــه شد از معـــرفتش بى نصيب * هر عمــل آرد هدر است و هبا است
شبــه نبــى، شبــل علــى، شيــر حـقّ * زاده‌ی نيــك‌اختــر خيـرالنّساء است
مرقــد پاكــش كــه كنـون در بقيع * مُنهـــدم از ظُــلم گروهـى دغا است
مطلــع انـــوار و مطــاف ملـــك * قبــله آمــال همــه اصفيـــــا است
صاحب اين وصف و علامات كيست؟ * كاين همه‌اش قدر و مقام و بهـا است
سبــط مهيـــن حافظ شـــرع مبـين * سيّـد خــوبان حــسن مجــتبى است
گــرچــه بــه تعظيــم مقـام حسين * هر چــه بــگويند بــجا و روا است
ديــن ز فــداكارى او زنــــده است * پيشــرو و سيّــد اهــل ابـــــا است
حلــم حســن نيــز در احيــاى دين * نقــش عظيمش نه كم از كربلا است
موقــف او مــوقف جــانكاه بـــود * صبـــر در آن تلـخ‌تر از هر بلا است
زخــم زبــان، تيـــر ملامت ز خلق * سخت‌تر از تيغ و سنـان عــدى است
ديـــد كــه احوال دگر گونه است * عصر نــه عصر عــلى مــرتضى است
مالــك اشتــر شـد و عمّـــار رفت * ديـــن خــدا مسخــره اشقيــا است
غيـــر تنـــى چنـد ز اصحاب صدق * كــه شيوه‌شان ثبات عهد و وفا است
بقيـّـه پيمــان شــكن و ديـن فروش * خيانــت و نفاقشـــان برمـــلا است
منحــرف از حـقّ شده خرد و كلان * قلــوبشان اسيـــر جـاه و هـوا است
حـــيله و جوّسـازى و مكر و فريب * سيــاست زاده‌ي هنـــد دغـــــا است
راه دگـــــر بايــــد و برنامــــه‌اى * دست به پيـــكار زدن نابجـــا است
در آن شرايـــط و چنـــان جوّ حادّ * كه عقــل، مغلوب هوس‌هاى ما است
عــزم رســـل بايد و صبـــر بزرگ * تا بتـــوان كـــرد چنانچه سزا است
گـــروه ظاهــرنـــگر تنـــــــدرو * كـه كارشان زعقل و بينش جدا است
فتنـــه‌گر و كــــج‌نظر و بــــى‌ادب * شعــارشان نعره و بانگ و صدا است
فضـــول و بــى‌مايه و مغرور و دون * كــه هــر چه گويند همه ادعا است
بـــى‌خبـــر از مــآل كـــار امـــام * كه خير دين است و رضاى خدا است
زخـــم زبان‌ها بـــه جنابــش زدند * كه راه تو نيست صواب و خطا است
ليـــك نيفتـــاد به عـــزمش خـلل * مــرد خــدا را به خـــدا اتكا است
آن‌كه خــدا را نفروشـــد به خـلق * چه بيمش از سرزنش ماسـوا اســـت
خــلاف آراء عــوام آن كــه كــرد * شجـــاعتش شجـــاعت انبيـــا است
گـــزينش مــــوضع حـــــسّاس او * گـــزينش رنـــج و غـم و ابتلا است
اى مـه بــرج شـــرف و مجــد دين * اى كــه بــه تو عالم امكان بپا است
قــدوه‌ي ابـــرار و جمـــال وجـــود * پـرتوى از نور تو شمس الضحى است
كـــار تـــو و راه تــــو اســلام را * بـــدون شـــك مايه عزّ و بقا است
روى شــما مصحـــف انـــوار حـق * بـــوى شما قوت دل و جان فزا است
در گــه تــوصيف و ثنــــاى شــما * منطـــق و انديشـــه مـا نارسا است
فـــارغم از فكـــر بهشـت و جحيم * تا كـــه مكــانم سر كـوى شما است
اى كــرم و لـــطف و عطايـت عميم * خــاك درت چشــم مرا توتيا است
«لطفى صافى» است كمينـــه غـــلام * هر آن كــسى را كه ز اهل ولا است

منبع:حوزه
 

گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها