۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۸ : ۰۷
عقیق: مراسم شب پنج ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام سید حسین مومنی، مناجات خوانی خاج منصور ارضی و مداحی حاج حسین سازور در مسجد ارک برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنان حاج منصور ارضی را بخوانید:
بهترین و کافیترین واعظ مرگ و مردگانی هستند که در اطرافمان میبینیم
در خطبه 188 نهج البلاغه زیباترین کلام امیرالمومنین علی علیه السلام که حضرت میفرمایند: "کَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَایَنْتُمُوهُمْ" بهترین واعظ و کافیترین واعظ مرگ و مردگانی هستند که در اطرافمان میبینیم و به قول بزرگان واعظ خاموش. "حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبینَ" آنها را به سوی قبرستان میبرند بدون اینکه از خود اختیاری داشته باشند چون بعضیها میگویند ما چه کنیم از گرفتاری هایی که خودمان برای خودمان ایجاد کردیم در فضای دانشگاه و خانه و محل کار و مخصوصا محیط مجازی. بهترین واعظ برای این آدمها که قلبشان مریض شده، همین مردگانی است که گاهی وقتها انسان برود در قبرستان و از نزدیک ببیند. بعضی بزرگان به ما دستور دادند هفته ای یک مرتبه را بروید یک تشییع جنازه شرکت کنید حالا هر کسی میخواهد باشد، که به تو یاد آوری شود یک روزی حتما نوبت خودت است و نه زمانش معلوم است و نه مکانش.
نمیشود انسان هم سر سفرهی امام حسین علیه السلام باشد و هم سر سفره یزید لعن الله علیه
بعضیها هم چون آلوده شده اند تا یک مطلبی را میگویی، میگوید فلانی مجتهد شده است؟ من کلام مجتهد را خوانده ام، میرزای شیرازی حرام بودن تنباکو را اعلام کرد چون میدانست دست دشمن در کار است. الان هم هر کسی در این قهوه خانهها برود انگار در وادی گناه رفته، چون فقط آسیب و ضرر دارد. از حدود شصت سال پیش که من یادم میآید همیشه در مقابل مسجد این قهوه خانهها بود و اشاره کردم من این مسائل را دیده ام که به شما میگویم. میگفتیم بیا برویم مسجد میگفت بریم قهوه خانه ببینیم چه خبر است همه چیز هم در آن بود و هر چی هم آنجا خورده میشد حرام بود چرا؟ چون از پول قمار بود. حالا چرا ادارهی مربوطه اجازهی فعالیت میدهد من نمیدانم. اینها خائنند، میخواهند جوان به یاد دین نیفتد که قیام نکند فریاد نزند تظاهرات نکند، پس یک مشت افیونی درست کند بهتر است جواز هم میدهد. همان طور که جواز آواز خوانی برای زنها میدهند و جوازهای نامشروع دیگر. جواز اینها که برای تو جواز نمیشود. رک میگویم با خدا بازی نکن اصلا خدا را رها کن. نمیشود انسان هم سر سفرهی امام حسین علیه السلام باشد و هم سر سفره یزید لعن الله علیه. این مسیر را من باید برای جوان بکوبم و هموار کنم، باید بداند خطرناکترین مسائل مرتبطش همین هایی است که دارم عرض میکنم.
نفس آلوده اثر میگذارد
چرا من هر کاری میکنم به مشکل میخورم؟ برای اینکه با خدا رو راست نیستی. یعنی میآیم در دستگاه امام حسین علیه السلام اما در دستگاه یزید لعن الله علیه هم میروم. وقتی از صبح تا شب به جای اینکه باخدا و قرآن مانوس باشی و با پدر مادرت مهربان باشی، مشغول این بازیها هستی، پس این شیوه اثر میگذارد. پرسید چه گونه نفس آلوده اثر میگذارد؟ مقابل آینه ایستاد و بخار نفسش را دید. نفس اثر میگذارد. حضرت میفرمایند: "حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَیْرَ رَاکِبینَ" دارند سوی قبرها میبرنشان بی اختیار هر چی هم فریاد بزنند کسی نمیشنود، تازه میگویند سریعتر ببرید تا زودتر کار جمع شود، یک سری کارهای من درآوردی هم انجام میدهند و میت را بالا پایین میبرند. روح میت لطیف است باید به آرامی تکان داده شود، یکی دو مرتبه نزدیک قبر شود و برگردانده شود. این قدر وحشت میکند زار زار گریه میکند هیچ کس هم صدای گریه اش را متوجه نمیشود، هیچ کسی دیگر به دادش نمیرسد.
کاریکاتور شهید را چاپ میکنند و هیچ برخوردی هم با آن نشده است
ای کاش یک شب خواب یکی از شهدا را میدیدیم، از آنها سوال میکردیم که موقع رفتنتان در قبر چگونه بود. این رفقایی که از دست دادیم، همین شهدایی که یک روزنامه کاریکاتور توهین آمیز از آنها چاپ کرد و هنوز هیچ برخوردی با آن نشده است. این بی احترامیها را به شهدا و بچه هایی که پای جنازه اینها مرگ بر آمریکا گفتند کردند. خدا را شکر در مورد این مسئلهی توافقات هسته ای یک مقداری مجلس ما هوشیار شد و از غفلت بیرون آمد. حضرت میفرمایند اموات بر دوش مردم سوارند و به سوی منزلگاه ابدی خویش میروند. تصور کنید همین الان یک تابوت بیاورند در مسجد، چه کسی میتواند برود درون این تابوت بخوابد و به سمت قبرستان حملش کنند؟ نه مثل آن فیلم که درست کردند طرف را بشورند و از خودش فیلم بگیرد. اینها مسخره کردن مردن و قبر و قیامت و غسل است، بیدار باشید. واقعا دارند بعضی از مقدسات ما را مسخره میکنند.
آرام آرام به مبانی دین ما رخنه میکنند من و تو باید حواسمان باشد
مسیر الهی این است که جوان باید بداند و در ادعیه میخوانیم که حال انابه و توبه پیدا کند. در این دعای "اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ" به جوان که میرسد میگوید "وَ عَلَى الشَّبَابِ بِالْإِنَابَةِ وَ التَّوْبَة" باید هر مداحی برای جوان این حال را ایجاد کند، فقط روضه خواندن و سینه زدن نیست. بی اختیار آنها را سوار مرکب تابوت میکنند و به این سواری اجباری باید تن بدهند و به سوی قبر بروند. این کلام امیر المومنین علیه السلام است. "وَ أُنْزِلُوا فِیهَا غَیْرَ نَازِلِین" در میان قبر میگذارند بی آنکه بخواهند. دلش نمیخواهد در این قبر برود. ولی دیگر این حرفها نیست، قبر را کوچک و بزرگ میکنند تا میت کاملا جاشود. واقعا بر خلاف میلشان باید در خاک بروند. در بعضی از این فیلمها مثلا میت را در خاک میگذارند و رویشان خاک میریزند تا بگویند مرده است و بعد دربیاورند تا پول مردم را ندهند. آرام آرام به مبانی دین ما رخنه میکنند که میخواهند یک فیلم درست کنند. من و تو باید حواسمان باشد.
واقعا ما بیچاره ایم دستمان خالی است برای بیچارگیمان یک کاری کنیم وگرنه این شبها میگذرد
"فَکَأَنَّهُمْ لَمْ یَکُونُوا لِلدُّنْیَا عُمَّارا" چنان از دنیا بی گانه میشوند که گویی هرگز به آبادانی و عمران آن نپرداخته اند. این همه خرج کردیم خانه را ساختیم تمام شد. یکی از دوستان تعریف میکردند طرف همه کارش را کرد قصر ساخت صبح روزی که میخواست برود در خانهی جدید مرد. "وَ کَأَنَّ الاْخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ داراً" و چنان به آخرت میپیوندد که گویی همیشه وطنشان بوده است. الان آقای مجیدی کجا رفت؟ سید مهدی فخارزاده و حاج مجید چمنی و خانمش با آن علم و زحمتی که برای دین میکشید. این شهدای مسجد ارک کجا رفتند؟ جای شما مینشستند و همدیگر را اذیت نمیکردند و گریه میکردند و زار میزدند، لابد آنها میدیدند که آن طور زار میزدند. من باید کلی روضه بخوانم تا تو یک قطره اشک بریزی. چرا؟ به امیرالمومنین علیه السلام عرض کردند چرا بعضی از چشمها خشک است؟ حضرت فرمودند: از قساوت قلب و زیادی گناه. از صبح تا حالا من هر کاری شده انجام دادم حالا آمده ام در مسجد، نمیشود، انسان این گونه تکان نمیخورد. فقط وقتی آن کسی که تلقین میخواند تکانم میدهد بیدار میشوم. "إسمَع إفهَم یَا عَبدَاللهِ" من اصلا یک لحظه هم بندگی خدا را نکردم. واقعا ما بیچاره ایم دستمان خالی است برای بیچارگیمان یک کاری کنیم وگرنه این شبها میگذرد. پنج شب گذشت نفهمیدیم، چند وقت دیگر به هم میگوییم دارد شب آخر میرسد اما هنوز ما غافلیم.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب پنجم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
الهی من بدم استغفرالله
گنه کار آمدم استغفرالله
نگفتم با دلم برگرد ای دل
چه کردم با خودم استغفرالله
ندارد ناله ام تاثیر دیگر
زخود غافل شدم استغفرالله
به جز کوی تو ای رب کریمم
به هر در سر زدم استغفرالله
خجالت میکشم حتی زِیاد
گناه بی حدم استغفرالله
اگرچه من بدم عبد رضایم
اسیر مشهدم الحمدُالله
خدا را شکر آقای رئوفم
نکرد از خود ردم الحمدُالله
من آخر از گِل کرببلایم
شهید مرقدم الحمدُالله
مگر آن بی کفن دستم بگیرد
که من خیلی بدم استغفرالله
.........................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
مُهر فراغ برجگرم خورد بی حسین
زخم خزان به برگ و برم خورد بی حسین
می خواستم نسوزم ازین شعلهها ولی
آتش به روی بال و پرم خورد بی حسین
من که شب سیاه ندیدم تمام عمر
تیر سه شعبه بر قمرم خورد بی حسین
دست تو نیست نیزه مرا راه میبرد
خیلی به دست و بر کمرم خورد بی حسین
پیرم! توان تند دویدن نداشتم
فریادها به روی سرم خورد بی حسین
ما را ندیده بود کسی وقت بودنت
چشم غریبه سمت حرم خورد بی حسین
ماییم و آستین لباسی که معجرست
دستی به دست شعله ورم خورد بی حسین
ما داغدیده ایم ولی ساز میزنند.....
خنده به اشک چشم ترم خورد بی حسین
سنگم که میزدند دو دستم نقاب بود
باران سنگ بر سپرم خورد بی حسین
بی محرمم بلند شو ای محرم حرم