۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۱۷
« اگر در این دنیا موفق به رویت عالم غیب نشویم با رویت حضرت ملک الموت اولین صحنه غیب را می بینیم. در روایات ما هم سخن از چهره زیبا و هم سیمای ترسناک از آن فرشته الهی به میان آمده است. در صورتی که آن ملک الهی اینگونه نیست که تغییر ماهیت بدهد. آن فرشته الهی موجود مجرد از ماده است که هیچ وقت تغییر ماهیت نمی دهد (مثلا" جایی ترسناک و جایی معطر، برای یک انسان از او آتش بیرون می آید و بوی تعفن بیرون بیاید و برای دیگری با ریاحین بهشتی بیاید) . حضرت عزرائیل فرشته ای است که وقتی با او مواجه می شویم همانند آئینه ای است در مقابل ما که جان خویش را در او می بینیم.
هر چه در مدت عمر، در جان آورده ایم و آن را ساخته ایم به نمایش در می آید. اگر او را ترسناک می بینیم حقیقت جان ماست، اگر او را زیبا و معطر می بینیم نمایش جان ماست. دلیل اصلی تفاوت اشکال ملك الموت یا ملائکه قبض روح به خاطر تفاوت در سیمای ملکوتی ماست. اگر در عالم زندگی دنیا عالم ملکوت را نبینیم، با رویت ملکوت جانمان در زمان احتضار در سیمای ملائکه موت خواهیم دید. مرگ، شروع دریافت کاشته های جان ما و در محضر سیمای جان قرار گرفتن است . مولانا در مثنوی می گوید :
مرگ هر یک ای پسر همرنگ اوست پیش دشمن دشمن و بر دوست دوست
پیش ترک آیینه را خوش رنگیست پیش زنگی آینه هم زنگیست
آنک میترسی ز مرگ اندر فرار آن ز خود ترسانی ای جان هوش دار
روی زشت تست نه رخسار مرگ جان تو همچون درخت و مرگ برگ
از تو رستست ار نکویست ار بدست ناخوش و خوش هر ضمیرت از خودست»
منبع:حوزه