۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۷ : ۰۷
ولادت
در سال 1282ق. خانه حاج ميرزا محمد آقا از علماي بزرگ آذربايجان با تولد نوزادي منّور گرديد(1). پدر كه خود از سادات حسيني و اهل فضل و دانش بود، نام اين كودك را به ياد امام علي بن ابي طالب(ع)، ابوالحسن(2) گذاشت و به وجودش مباهات كرد. ابوالحسن در خانه پر از مهر و صفاي معنوي و در سايه لطف و محبت پدري، اين چنين بزرگ شد. وي دوران نوجواني اش را سپري ساخت و در زادگاه خويش -تبريز- وارد مدرسه ديني گرديد. مدارس ديني تبريز هر چند در آن زمان چندان شكوفايي نداشت، اما دروس ديني همچنان برپا بود و اساتيد بزرگي در آن به تدريس اشتغال داشتند. اساتيدي چون، ميرفتاح سرابي و آقا ميرزا محمد اصولي از جمله بزرگاني بودند كه در دوران تحصيل سيد ابوالحسن در اين حوزه تدريس مي كردند و هم چنين حاج ميرزا محمد آقا پدر سيد ابوالحسن نيز از اساتيد وقت حوزه علميه تبريز بود. آقا سيد ابوالحسن در اين حوزه علاوه بر اينكه از محضر بزرگاني چون حاج مير فتاح سرابي و آقا ميرزا محمد اصولي بهره مي برد، محضر پدر بزرگوار را نيز مغتنم مي شمرد. او مي گويد: دو جلد قوانين را از اول تا آخر نزد آقا ميرزا مهدي اصولي خواندم.(3)
دوران نجف
آقا سيد ابوالحسن در سال 1304 شمسی در 22 سالگي راهي حوزه علميه نجف گرديد و نزديك شش سال در آن حوزه به تحصيل پرداخت. بزرگاني كه وي محضر آنان را در حوزه نجف درك كرد و خوشه چين خرمن دانش آن بزرگواران بود، عبارتند از: آيات عظام؛ فاضل ايرواني، ميرزا حبيب الله رشتي، آقا شيخ حسين مامقاني كه هر كدام از مراجع و اساتيد بزرگ نجف به شمار(4) مي رفتند(5)
منزلت علمي
آيت الله سيد ابوالحسن انگجي هر چند مدتي طولاني در حوزه علميه نجف اقامت نگزيد، ليكن در اين چند سال كوتاه توانست راه طولاني اجتهاد را بپيمايد و به منزلت بلند علمي نايل گردد.
نويسنده كتاب علماء معاصرين مي نويسد: (آيت الله انگجي) از طراز اول مجتهدين ايران و عمده مراجع احكام اين زمان و مراتب اجتهادش مسلّم (است).(6) وي سپس به دقّت علمي و تلاش محققاّنه وي اشاره کرده و مي گويد: صاحب وقار و متانت و ابهت، كثير العلم ولي بسيار قليل الكلام بود. كراراً حقير مسئله مهمي مي پرسيدم كه شايد تفصيلي و شرحي بيان کنند ولی وی فقط به جواب مسئله اكتفا مي کرد. حافظه عجيبي داشتند حاضر الفتوا بودند. (7)
نويسنده کتاب رجال آذربايجان نيز به اين بعد از شخصّيت ايشان اشاره مي كند و مي نويسد: مرحوم انگجي عالم فاضل بود و در عمر خود از معاريف(8) آذربايجان به شمار مي رفت. علاوه بر فقه در علوم ادب نيز اطلاع فراوان داشت هر مشكل فقهي و ادبي را حل مي كرد. حاج ميرزا حسن آقا مجتهد(9) به مقام علمي او اذعان داشت و مكرر اين معنا را مي گفت تا مراتب فضل او پوشيده نماند.(10)
آثار علمي
از اين عالم فرزانه آثار قلمي متعددي به جاي مانده كه عبارت است از:
وی همچنين رساله هايي در موضوعات مختلف فقهي نگاشته و حاشيه اي بر رسائل و مكاسب (12) نيز داشته است.
سيره آيت الله انگجي
مهم ترين و برجسته ترين چهره زندگي آيت الله انگجي اهتمام وی به امر به معروف و نهي از منكر بوده است؛ آن هم در روزگاري كه عده اي براي آشفته ساختن افكار ديني و مذهبي مردم و به همين جهت موقعیتي كه پيش آمده بود در مطبوعات به هر وسيله عليه دين مي تاختند. او مردي انزواطلب و گوشه نشين نبود بلكه در مسائل مربوط به اسلام و مسلمين پيشتاز بود. در جريان مشروطيت نيز از مدافعين مشروطيت به شمار مي رفت و با آخوند خراساني در ارتباط بود. بسياري از جريانات كه مي رفت به آشوب و خونريزي تبديل گردد به دست وی هدايت مي شد و به جهت نفوذ در بين مردم در اين جريانات نقش آفرين بود. وي روزي بالاي منبر به مجاهدين مشروطيت گفت: گيرم كه حاج ميرزا حسن آقا مجتهد كافر شده، شما با كدام صلاحيت منزل او و دكانش را غارت كرديد. اگر كسي از دين خدا هم برگشته باشد، صلاحيت منزل او به وراّثش(13) مي رسد نه به مجاهدين و فدائيان.(14)
در جريان تقي زاده نيز آيت الله انگجي از طرف آيت الله آخوند خراساني موظف گرديد پيام آخوند را به مردم برساند. آيت الله آخوند خراساني در نامه اي به ايشان مي نويسد:
جناب مستطاب شريعت مدار كهف الانام ثقة الاسلام آقاي حاج ميرزا ابوالحسن انگجي دام تأييداته. در خصوص حكمي كه از اين خادمان شرع انور درباره آقا سيد حسن تقي زاده صادر شده بود، مكاتيب و سئوالاتي از تبريز رسيده؛ لازم است جناب مستطاب عالي به عموم علماء و قاطبه مسلمين اعلام فرماييد حكم مزبور تكفير نبوده و نسبت تكفير بي اصل است فقط حكم به عدم جواز مداخله در امور نوعيه مملكت و عدم لياقت عضويت مجلس محترم و لزوم خروجش بوده لاغير؛ البته زائد بر مدلول حكمي مترتب نشود.(15)
تبعيد آيت الله انگجي
در جريان حركت هاي ضد ديني پهلوي آيت الله انگجي پيشرو مبارزين بود و تبريز را عملاً كانون مبارزه بر عليه پهلوي كرده بود؛ دولت نيز به جهت اينكه از نفوذ ايشان در بين مردم اطلاع داشت از جانب اين عالم بزرگ بيمناك بود و به همين جهت نيز عوامل حكومت، حضور وي را در تبريز تحمل نكرده و او را از شهر تبريز تبعيد كردند.
آيت الله انگجي به همراه چند تن از علماء كه از جمله آيت الله آقا ميرزا صادق آقا بود، تبعيد گرديدند. آيت الله انگجي مدتها در تبعيد مشهد و سنندج به سر برد (16) و مدتي نيز در قم اقامت گزيد. وي سپس به تبريز مراجعت كرد و همچنان به تبليغ و ترويج معارف پرداخت.
مشروطه اي كه آيت الله انگجي و صدها مجاهد ديگر براي آن فداكاري كرده بودند، مورد سوء استفاده عناصر فرصت طلب و عوامل استعمار قرار گرفت با روي كار آمدن رضاخان در جريان كودتاي 1299 شمسي ديگر از مشروطه كه با اهداف آزادي و نفي سلطه و براي گذر از استبداد به حكومت مردمي به وقوع پيوسته بود، جز اسمي باقي نمانده بود و ايران رها يافته از قيد سلطه سلاطين نادان قاجار بار ديگر استعمار را تجربه كرد.
آيت الله انگجي سرانجام پس از عمري تلاش و خدمت به اسلام و جامعه در ذيقعده سال 1357ق. در تبريز وفات يافت و پيكرش در شهر قم به آغوش خاك سپرده شد.(17)
آثار جاويد
آيت الله انگجي شش پسر داشت كه سه تن از آنان در كسوت علماي ديني و مبلّغين احكام الهي بودند. آقا ميرزا حسن، آقا ميرزا محمد علي و حاج ميرزا مهدي هر سه برادر در قم تحصيل كرده و از آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري كسب فيض كرده و در علم و معرفت و فقه و اصول به مرتبه اجتهاد رسيدند.
رجال آذربايجان مي نويسند: هر سه صاحب محراب و منبرند و آسمان روحانيت تبريز را به منزله سه اختر فروزانند. اثر نجابت و آقايي از سيماي آنان ساطع است. وقتي انسان اين برادر با فضل و كمال و نجيب و آقا را مي بيند به ياد اشراف سادات عصر قرون اوليه اسلامي چون سيد مرتضي و سيد رضي و ساير سادات اشراف مي افتد(18).
سه فرزند يگر وي نيز در علوم پزشكي تخصص يافته اند كه عبارتند از: آقايان اسماعيل، ابراهيم و محمود. البته امروزه نوادگان اين عالم وارسته نيز به انگجي معروف هستند و اين چشمه جوشان همچنان در جامعه اسلامي در جوشش و حركت است. فرزندان اين خاندان برخي در كسوت روحاني و برخي در عرصه های ديگر به تلاش و سازندگي جامعه ديني اشتغال دارند.
شاگردان
بزرگان و دانشجويان زيادي در محضر آيت الله انگجي شاگردي كرده و از محضر ايشان بهره برده اند كه مي توان از آن بزرگواران آيت الله العظمي سيد محمد حسين طباطبايي، آيت الله العظمي حاج عبدالحسين غروي، آيت الله العظمي شهيد اسدالله مدني، آيت الله شهيد قاضي طباطبايي را نام برد.
*ستارگان حرم ج 1- سعيد عباس زاده
پي نوشت ها:
1 - وي در محله اي به نام انگج در تبريز متولد شد در بعضي منابع چون اعيان الشيعه از انگج به نام قريه تعبير شده است اصل ايشان از قريه اي نزديك تبريز است. اعيان الشيعه، ج 2، ص 324.
2 - ابوالحسن كينه امام علي است.
3 - علماء معاصرين، ص 178.
4 - در منابع ديگر شيخ محمد حسين كاظميني نيز از جمله اساتيد وي آمده است.
5 - گنجينه دانشمندان، شريف رازي، ج 1، ص 245.
6 - علماء معاصرين، ص 178.
7 - همان.
8 - از بزرگان سرشناس.
9 - از علماي برجسته آذربايجان و معاصر آيت الله انگجي بود.
10 - رجال آذربايجان، مجتهدي، ص 181.
11 - علماء معاصرين، ص 178.
12 - علماي بزرگ شيعه از كليني تا خميني، ص 370.
13 - نه وارثين ايشان مي رسد.
14 - رجال آذر بايجان، مجتهدي، ص 181.
15 - امام خميني به مبارزه علماي آذربايجان و تلاشهاي اين مرد بزرگ مكرر اشاره كرده است. صحيفه نور.
16 - يكصد سال مبارزه روحانيت مترقي. عقيقي بخشايشي، ص 8.
17 - فقهاي نامدار شيعه، حقيقي بخشايش، ص 399 به نقل از اوراق تازه ياب.
18 - رجال آذربايجان، مجتهدي، ص 181.
منبع:حوزه