۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۶ : ۲۰
عقیق : جلسه ی اخلاق هفتگی آیت الله جاودان ،این هفته نیز در مدسه سادات موسوی واقع در خیابان 17 شهریور برگزار شد
در ادامه متن سخنان این استاد اخلاق از نظرتان می گذرد:
مشکلت را با خدا و رسولش در میان بگذار
در قرآن آمده است که اگر کسی به مشکلی برخورد یا در زمینه ای قدرت تصمیم گیری نداشت باید به خدا و پیامبرانش مراجعه کند و هیچ کس دیگری به جز خدا و فرستادگانش نمی تواند اختلافات را حل کند و چنین اجازه ای به کس دیگری داده نشده است.همه ی دستورات دین و اسلام برای حل اختلاف و به وجود نیامدن مشکلات است.
سخنان اولی الامر برگرفته از سخنان خدا و پیامبران است
ممکن است بعضی ها بگویند اگر ما باید در مسائل به خدا و رسولش مراجعه کنیم پس تکلیف اولی الامر چه می شود،به عنوان مثال حضرت علی که اولین اولی الامر است تمام صحبت هایی که می فرماید،همه و همه اش از دستورات خدا و صحبت های پیامبران است و هیچ حرفی از خودش نمی گوید.پس به این نتیجه می رسیم که انسان زمانی که به پیامبران دسترسی ندارد سراغ اولی الامر برود،هیچ فرقی ندارد اولی الامر تمام صحبت هایش برگرفته از سخنان خدا و رسولانش است.
شاگردی که خیلی شبیه استادش بود
یک روز فردی خدمت حضرت علی (علیه السلام)رسید و گفت که یا علی من هر چیزی که از ابوذر و سلمان و مقداد می شنوم عین همان جمله ها را هم از زبان شما می شنوم در صورتی که این کار از مردمان عادی بعید است، وقتی که شما یک آیه ای را تفسیر می کنید مردم بعضا اشتباه و خلاف تفسیر آیه را نقل می کنند اما افراد نام برده عین تفسیر آیه را برای ما توضیح می دهند،می شود توضیح بدهید که جریان از چه قرار است.
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند«من هر روز حداقل یک بار خدمت
پیغمبر می رسیدم و هنگام شب هم یک بار دیگر خدمت ایشان می رسیدم،و هنگامی که من پیش
پیامبر بودم کس دیگری نبود.پیامبر باهیچ کس دیگری به جز من اینگونه نبود.
گاهی من خانه ی پیغمبر بودم و گاهی حضرت خانه ی من بودند.موقعی که من و پیغمبر جلسه داشنیم حتی هیچ یک از زنان حضرت در خانه نمی ماندند و فقط من بودم که نزد ایشان بودم.
اما موقعی که
پیغمبرهمه را ازخانه بیرون می کردند تا جلسه را تشکیل بدهند،حضرت زینب و دیگر فرزندان
من را از خانه بیرون نمی کردند.من از حضرت محمد (ص) سوال های متفاوت و مختلفی می پرسیدم
و وقتی که تمام جواب هایم را می گرفتم خود حضرت شروع می کردند به صحبت کردن و توضیح
دادن مسائل مختلف، تا اینکه مبادا وقتمان بیهوده تلف شود.هر وقت سوره ای به پیغمبر
نازل می شد ایشان آن سوره را برای من می خواند و به من آیات را ابلاغ می کرد و هیچ
سوره ای نیست که حضرت برای من تلاوت نکرده باشد.
وقتی حضرت سوره را می خواندند من عین آن را می خواندم ویاد می گرفتم و اینگونه نبود که قرائت من و حضرت با یکدیگر فرق داشته باشد.پیامبر تمام نکات و تمام مسائلی که مربوط به قرآن بود را به من گفتند و من تمام آن ها را نوشتم و ایشان تعبیر و تفسیر قرآن را به من آموخت.
وقتی که پیامبر همه ی نکات قرآن را به من آموخت،دعایی برای من کردند و فرمودند:خدایا تمام چیز هایی که من به علی آموختم فهم و درک این مسائل ها را هم به او عطا کن.با این دعای حضرت، من تمام درس هایی که ایشان به من یاد داده بودند را فهمیدم و کاملا متوجه شدم.دیگر کوچکترین مطالب از ذهنم خارج نمی شود به این دلیل که پیامبر برای من دعا کردند .سعی دارم که من با شاگردانم چنین رفتاری را داشته باشم».
خدا سختگیر نیست
هیچ گاه خداوند متعال نمی خواهد به بنده اش سخت بگیرد،بخاطر همین است موقعی که انسان می خواهد برای نماز وضو بگیرد گفته اند که اگر شرایطش وجود نداشت باید تیمم کند.
پس اگر مقداری حواسمان را جمع بکنیم می بینیم که خدا با بنده اش خیلی رفیق است و اصلا نمی خواهد بنده اش را آزار و اذیت کند و می خواهد که بنده اش به سعادت و تکامل برسد.باید این را در نظر داشت که تمام عبادت ها برای پاکی انسان است.یک وقتی یک عملی برای پاکی اخلاق است و گاهی عملی برای پاکی روح است.
خدا خیرتون بده اگه امکان داره هر هفته پوشش بدین