چهارمین شماره از کتابمجله همشهری آیه منتشر شد:
عقیق: قم در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) کانون فرهنگ شیعی بود؛ از این رو، مردم به بهانه های مختلف از پرداخت خراج به دولت بنی عباس امتناع می ورزیدند. مردمی که در یک نوبت، احمد بن اسحاق 160 کیسه طلا و نقره آنان را به پیشگاه امام حسن عسکری (علیه السلام) نثار کرد، به بهانه کسر خراج، پرچم انقلاب را علیه حکومت بغداد برافراشتند. «بلاذری» در فتوح البلدان چنین می نویسد:
مردم قم بار دیگر در زمان معتمد شورش کردند و «حسین کوکبی» و یارانش را یاری نمودند تا بر قزوین و زنجان تسلّط یافته، حکومت مستقل تشکیل دهند. مردم قم این بار نیز از پرداخت مالیات به حکومت بغداد خودداری کردند. در سال 258 ق. «معتمد»، موسی بن بُغا را که والی بلاد جبل بود، مأمور کرد تا قزوین و زنجان را از دست سادات علوی بیرون آورد و شعله انقلاب قم را فرو نشاند. او «عبدالرّحمن بن مفلح ترک» را همراه سپاهی بزرگ به قم روانه داشت. مردم قم او را به شهر راه ندادند؛ ولی او با نیرنگ، شبانه خود را به درون شهر رساند و رهبران نهضت را قتل عام و گروهی را نیز زندانی کرد. مردم متواری شدند؛ او شهر را ویران کرد و خراج چهارساله قمیّون را وصول کرد و جانب ری رفت و به موسی پیوست.
»تفرشی»، نویسنده «نقد الرّجال» در این باره می نویسد:
در بحارالانوار حضرت دعایی بسیار طولانی به آنان آموخت که در قنوت نمازهای خود ـ خصوصاً نماز وترـ بخوانند تا خداوند شرّ آن ستمگر را برطرف نماید:
«اَللّهُمَّ وَ لاتَدَعْ لِلْجَوْرِ دَعامَةً اِلاّ قَصَمْتَها وَ لا جُنَّةً اِلاّ هَتَکْتَها، وَ لا کَلِمَةً مُجْتَمِعَةً اِلاّ فَرَّقْتَها... اَللّهُمَّ فَکَوِّرْ شَمْسَهُ، وَ حَطِّ نُورَهُ، وَ اَطْمِسْ ذِکْرَهُ، وَ ارْمِ بِالْحَقِّ رَأْسَهُ، وَ فَضِّ جُیُوشَهُ، وَ ارْعَبْ قُلُوبَ اَهْلِهِ...»
امام (علیه السلام) نامه ای با مضامین عالی برای مردم قم ارسال داشت و در پرتو دعای خود آنان، گذشتگان و آیندگانشان را مشمول لطف خویش قرار داده، زندگی سرشار از صفا و معنویت را برای آنان در سایه سار همای امامت و عترت هادی، در پیمودن منهج پارسایی و امامت خواستار شد.