۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۱۱
- معمولا وقتی پای صحبت مداح ها می نشینیم ریشه مداح شدنشان به کودکی برمی گردد در مورد شما هم همینطور است؟
بله،بنده پدرم مداحی می کردند. اگر چه در قدیم عرصه مداحی اینقدر پهنه و وسعت نداشت،ولی ایشان دستی در مداحی داشتند و در جلسات مذهبی که توسط اقوام و آشنایان برگزار می شد معمولاً ایشان را برای مداحی دعوت می کردند.
_ و شما از طریق پدر به این وادی علاقه مند شدید ؟
البته اگر به زعم من باشد این قابلیت در بنده حقیرنبود. منتها خود خدای متعال این توفیق را داد و حضرت صدیقه(س) این قابلیت را برای من ایجاد کردند شاید به یک چشم بر هم زنی خودم را در مسند نوکری حضرت سید الشهدا(ع) دیدم. از قدیم که پدر می خواند دم دست ایشان بودم.خواندن ایشان را با اینکه خیلی کوچک تر بودم ،خیلی مراقبت می کردم. در خواندن ایشان، نحوه ذکر گفتنش،نحوه نوحه،دم دادنش، حتی نحوه ایستادن و دفترچه نوحه دست گرفتنش و اشاراتی که ایشان توی نوحه می کردند برای هماهنگ کردن جمعیت. شروع به روضه خواندن و تمام کردن مجلس روضه را ؛ همه اینها را من به دست ایشان نگاه می کردم.
پدرم در سال 66 در روز اربعین دعوت حق را لبیک گفتند ، ولیکن به دلیل نوع ارتباط بنده با استاد گرامی حاج آقای ارضی شیوه خواندن و مداحی این حقیر تاثیر پذیرفته از ایشان است . پدرم در زمان حیاطش از ارتباط بسیار نزدیک و صمیمی بنده با استاد بزرگوار مطلع بوده و دعاگوی ایشان نیز بوده است و یادم می آید که در اواخر عمر شریف خود با روضه های حاج آقای ارضی بسیار گریه می کردند.البته حاج حسن آقا ارضی هم در شکل گیری مداحی بنده نقش مؤثر داشتند. منتها ارتباطی که با حاج آقا منصور ارضی داشتم با ایشان نداشتم . لذا شاید در بعضی از موارد گفتار ما یا کردارمان، یا عملکردمان خصوصاً در مداحی به حاج منصور کشیده شده.
_وجود استاد برای مداح به خصوص در زمان جوانی چقدر نیاز است؟ آیا به صرف اینکه مداحی فلان مداح یا استاد را گوش کنند کفایت می کند یا باید واقعاً شاگردی کنند در محضر این اساتید؟
سؤال خوبی است . عموم نوجوانان و جوانانی که از حیث علاقه به خاندان اهل بیت(ع) روی می آورند به سمت کلاس دیدن و یا گذراندن آموزش های مداحی به دو دسته تقسیم می شوند. یک دسته کسانی که استعداد خواندن دارند و یک دسته کسانی که علاقه به خواندن دارندً کسانی هستند که می آیند و آموزش می گذرانند و الان بنده سراغ دارم نزدیک به 7 یا 8 سال است که بعضی هاشان دارند کلاس می بینند اما عده ای از آن ها موفق به پیشرفت نشدند چرا؟ استعداد ندارند فقط متکی به علاقه بودند.
لذا باید این دو با هم دیگر ممزوج شود . کسانی که یکی از این دو تا را داشته باشند می توانند به این شکلی که شما سؤال مطرح کردید یعنی از روی سی دی تقریباً علاقه خودشان را به نزدیک به استعدادشان بکنند که در بحث مداحی خیلی هم نپخته است .
_ شما خودتان در مداحی سبک های سنتی و قدیمی را می پسندید یا سبک ها جدید را ؟
خوب اگر ما به این زمان رسیدیم یک پایه ای داشتیم و آن پایه، پایه سنتی است. عملکرد پیر غلامان اهل بیت(ع) در گذشته یک عملکرد بسیار شفاف و بسیار روشن بوده که نه تنها برای بنده بلکه برای بعد از ما هم ان شاءالله سر لوحه خوبی می تواند باشد.
_شنیده ایم سابقه جبهه هم دارید ؟
بله نزدیک به دو سال
_کدام گردان بودید ؟
گردان عمار و مسلم بن عقیل از لشکر 27
_- پس در جبهه هم مداحی می کردید؟
بله مخصوصاً در گردان عمار
_ با هیئت حسین جان و حاج منصور ارضی چطور آشنا شدید ؟
من در محله غیاثی (شهید آیت الله سعیدی فعلی) یا دولاب قدیم تهران به دنیا آمدم. به دلیل موقعیت شغلی پدرم نقل مکان کردیم به سمت منطقه غرب تهران، یعنی خیابان استخرو هلال احمر. در اینجا مسجدی بود به نام مسجد محمدیه. امام جماعت محترم و مرحوم این مسجد آقا شیخ محمود آقای تحریری(ره) که نور به قبرشان ببارد. به روایتی که خود ایشان هم اذعان دارند،حق استادی به گردن حاج آقا منصور دارند، از طریق حاج آقا تحریری ما به حاج آقا ارضی متصل شدیم. چون در بعضی از جلسات نازی آباد حاج آقا تحریری منبر می رفتند و ارتباط داشتند با حاج آقا منصور ارضی. ایشان در اوایل دهه 60 روزی به من فرمودند که می خواهی تو را با حاج منصور آقا آشنا کنم. عرض کردم حاج آقا ایشان کجا و من کجا. ولی خب از آن جایی که خدا می خواست ایشان سبب خیر شدند که ما با یک شخصیتی مثل حاج آقا منصور ارضی آشنا بشویم و از محضرایشان کسب فیض کنم.
_در آن دوران حاج منصور به شما این میدان را دادند که خودتان را نشان بدهید یا اینکه خواستند اول شاگردی کنید؟
اولین باری که حاج آقای ارضی امر فرمودند که بخوانم در هیئت حسین جان و حسینه مرحوم چمنی بود در منطقه تهران نو. آخر هیئت بود و من دم دست ایشان بودم.ایشان فرمودند فلانی بخوان .
- شعری که خواندید خاطرتان هست؟
بله دقیقا، آنجا این شعر را خواندم:
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
علی الصباح قیامت که سر ز خاک برآرم به جستجوی تو خیزم به گفت گوی تو باشم
و از اینجا خواندن شما در هیئت های حاجی شروع شد؟-
بله در ادامه شاگردی حاج آقا خیلی عرصه را برایم محیا کردند اگر چه این قابلیت را در خودم نمی دیدم. در یکی از جلسات یکشنبه ای که هر دو هفته یک بار در حسینه منزل ایشان برگزار می شد، به دوستانمان گفتند شما وقتی می خوانید سعی کنید با اقتدار بخوانید،مجلس در اختیار شماست،سعی کنید ترس از خواندن نداشته باشید. بعد بلافاصله رو کردند به من و با اشاره گفتند«همین مصطفی را می بینید یک موقعی توی بیت الزهرا می خواند و وقتی می ایستاد پاهایش می لرزید. الان مسلط می خواند.»
البته نظر لطف ایشان است و من هنوز هم در مراتب پایین خوانندگی هستم ولی نظر ایشان بود. بله به این صورت ترقی به وجود آمد الحمدالله من با رهنمود های ایشان پیشرفت کردم. تا جایی که ایشان در جلسات سه شنبه های بیت الزهرا (س) تقریباً از حق خوانندگی خودشان می گذشتند، یکی دو خط می خواندند و محیط را برای انجام وظیفه ما بیشتر محیا می کردند.
_خودتان فکر می کنید چرا حاج منصور اینقدر حاج مصطفی روحانی را دوست دارد.بارها شاهد بوده ایم در برنامه های مختلف به خصوص بیت الزهرا تاکید داشته اند که حتما باید شما بخوانید.
ممنون حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا(س) هستم. هر استادی که یک مجموعه ای را برای انجام وظیفه،انجام تکلیف،برای رهنمود،برای تبلیغ،برای توسعه و نشر شعائر دینی دارد آن هم در غالب روضه و سینه زنی و هیئت داری،به عقیده من نگاه می کند که ببیند بعد از خودش یا حتی قبل از خودش برای زمینه چینی، چه کسی می توان این بار را بکشد و با شناختی که از او دارد، مجلس را به او می سپارد. من خوشبینانه اگر نخواهم که خیلی پیاز داغش را زیاد کنم این طور می توانم عرض بکنم که ایشان برای تکمیل مجلس تشخیص دادند من کار را به دست بگیرم ولی بیشترش را از دوستان دارم.
- در این ده ، بیست سال اخیر برخی هیئت ها با سبک و سیاق جدید اداره می شوند چه در نوع برگزاری برنامه چه در اشعار و سبک ها؛ارزیابی شما از موضوع چیست؟
اصلاً ذات هیئت خوب است.اگر ده نفر هم در غالب یک قومیت مثلاً اقوامی جمع شدند فامیل هستند با هم ده نفرند پانزده نفرند جمعیت آنچنانی ندارند آنها هم یک چراغی را روشن بکنند و یک ذکری را بگویند و حدیثی واحکام دینی را مطرح بکنند و آخرش به روضه ختم بشود این هیئت هم هیئت خوبی است. ذات هیئت اساساً چیز خوبی است. حداقل و تأکید می کنم حداقل ویژگی که این هیئت خیلی جمع و جور و خانوادگی دارد شاید در دل آن هیئت مثلاً صندوق قرض الحسنه داشته باشند و حداقل چیزی که در آنجا رعایت می شود صله ارحام است .
چند هیئتی تو ذهن من هست که اینها باید در آینده بزرگترهای ما به سراغش بروند و باتوصیه های پدرانه خودشان موجبات کشش و گرایش اینها به سمت و سوی دیگر هیئت های استخوان دار بشوند .اینکه اینها صرفاً به مسئله سینه زنی پرداختند. یعنی یک آقای جوانی بیاید برای اینها بخواند ویک آقای نوجوانی ذکر بگوید و سینه بزنند و به همین بسنده بکنند این جا مقداری احساس خلاء می شود . اگر این هیئات یک طلبه ای یک به قول ما یک آشیخی،یک منبری و واعظی بدعوت کنند که برایشان منبر برود و دو تا حکم شرعی بگوید، شکیات نماز را بگوید، از خود نماز،از روزه،از خمس، زکات، محبت به پدر ومادر، اینها را مطرح بکند خیلی خوب است که این می شود مکمل آن عزاداری.
_در انتخاب شعر چقدر حساسیت دارید؟
خیلی خیلی بارها استاد عزیزمان اشاره کردند که فلانی در غزل خواندن با انتخاب شعرش الان موفق است . معمولاً اشعاری را که استفاده می کنم از قدما مثل غزلیات از حافظ شیرازی، از صائب تبریزی، از فیض کاشانی، از هلالی جغتایی و از شعرای معاصر هم جناب حاج آقای سازگار، جناب آقای سید رضا موید و حاج محمود ژولیده، شعرای جوانی هم که از اشعارشان استفاده می کنم دوست بسیار عزیزم آقای سعید رضا وثوقی که هم در شعر، در غزلیات و هم در سرود و نوحه خیلی کمک حال بنده هستند. جناب آقای محمد سهرابی، ،جناب آقای یوسف مددی، سعید توفیقی و جناب آقای مجتبی صمدی که باز ایشان در امر نوحه و سرود خیلی به بنده محبت داشتند و از اشعار ایشان در نوحه و سرود من خیلی استفاده کردم داماد خودم آقای مصطفی متولی که از اشعار ایشان الان غالباً استفاده می کنم و چاپ مکرر هم دارد،جناب هم حاج آقا منصور ارضی با ایشان آشنا هستند و مشوق ایشان هستند . حاج آقای علی انسانی هم به طور مکرر از اشعار آقای متولی یاد کرده اند .
_ انتخاب مداحی به عنوان شغل ایراد دارد یا نه ؟
بله خیلی ایراد دارد. ما اگر به اهمیت شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) بپردازیم، اگر موقعیتی باشد که ما بتوانیم واقعه کربلا را کمی باز کنیم می توانیم به این نتیجه برسیم که آیا مداحی شغل باشد خوب است یا انجام تکلیف. وقتی به انجام تکلیف می رسیم آن وقت تازه می فهمیم که نوکری یعنی چه. خیلی ها قائل به نوکری نیستند که حالا من می گذارم برای فرصت دیگری. اساساًبه نوکری چرا می گویند نوکری. یکی می آید سؤال می کند که آقا ما توی آشپزخانه داریم کار می کنیم مثلاً کفگیر می زنیم،ما نوکری نمی کنیم؟ کسی که دارد کفش جفت می کند می گوید آقا ما اینجا کار می کنیم،آن یکی که دارد تابلوی هیئت می زند ، هر کس به یک نحوی دارد نوکری می کند. ولی اینکه مداح چه طور دارد انجام نوکری می کند اگر به این بپردازیم متوجه می شویم اگر به عنوان یک شغل نگاه کنیم قطعاً خیلی کفران نعمت کردیم.
- مقام معظم رهبری هرسال در دیدار با مداحان توصیه هایی هم می کنند، کدام یک از توصیه های ایشان بیشتر در ذهن شما جا گرفته؟
آن توصیه ای که من خیلی به آن دقت کردم که شاید سر لوحه همه بیانات ایشان باشد به آقایان مداح فرمودند هر جور شعری را نخوانید و به مضمون شعر خیلی بپردازید. ایشان در یک بیانی دارند که ان شاءالله آن چیزی را که خدای متعال می خواهد به زبان شما جاری شود این برای ما تابلو است. در هر هیئتی ما فکر بکنیم ببینیم که خدا دوست دارد ما چه چیزی را بخوانیم و به زبان ها جاری شود آن را بخوانیم ،آن را پیدا بکنیم،آن را بگوییم برای مردم. هر چیزی را نگوییم.
_ چند بار به کربلا مشرف شده اید؟
الحمدلله حضرت عنایت کردند ، دو سفر .
_با حاج منصور رفتید؟
بله اتفاقاً هر دو سفر را در معیت ایشان مشرف شدیم.
- سفر چطور بود؟
_همه عالم بی خبری است هر چه خبر است در کربلاست
- در این سالها کدام شعر بیشتر به دلتان نشسته است ؟
جناب مؤید خراسانی اینگونه سروده:
مهر تو را به عالم امکان نمی دهم
این گنج پر بها است من ارزان نمی دهم
نام تو را به نزد اجانب نمی برم
این اسم اعظم است به دیوان نمی دهم
گر انتخاب جنت و کویت به من دهند
کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم
ای خاک کربلای تو مهر نماز من
این مهر را به ملک سلیمان نمی دهم
جان می دهم به شوق وصال تو یا حسین
تا بر سرم قدم ننهی جان نمی دهم
به نظرم حاج مصطفی خیلی با اخلاص می خونه
مصاحبه خیلی خوبی بود
mohebbien.blogfa.com
mohebbien.blogfa.com
خدا رو شاکرم به خاطر داشتن یه همچین مداحی، خداوند نگهدارشون باشه!