محقق و مؤلف سیره معصومین(ع) تبیین کرد؛
راهبردهای هدایتگرانۀامام هادیدردوره خفقان
ماه رجب در کنار همه شادیهایی که در دل دارد و با ولادت امام پنجم(ع) آغاز شده و با ولادت امام نهم(ع) و امیرمؤمنان(ع) به اوج میرسد، ...
عقیق:در همان روزهای ابتدایی خود به دلیل همزمانی با سالروز شهادت دهمین پیشوای شیعیان، رنگ غم میگیرد؛ به مناسبت فرا رسیدن این روز با
حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر مهدیپور، استاد و پژوهشگر حوزوی و مؤلف کتب سیره اهل بیت(ع) درباره برخی ابعاد زندگانی این امام همام(ع) به گفت وگو پرداختهایم که در ذیل میآید. برای ورود به بحث، درباره ویژگیهای امامت امام هادی(ع) و چرایی این ویژگیها توضیح دهید.در میان ائمه معصوم(ع)، چهار امام هستند که نامشان علی و کنیهشان ابوالحسن است و این ائمه(ع) با چهار ماه حرام ارتباط نزدیک دارند.قرآن کریم در سوره مبارکه توبه آیه ۳۶ درباره ماهها میفرماید که: «در حقیقت شماره ماهها نزد خدا از روزى که آسمانها و زمین را آفریده، در کتاب [علم] خدا دوازده ماه است، از این [دوازده ماه] چهار ماه [ماه] حرام است، این است آیین استوار...»وقتی در این آیه تفکر کنیم، یقین مییابیم که مربوط به ماهها نیست، چراکه ماهها در همه تقویمها اعم از شمسی، قمری و میلادی ۱۲ ماه است، اما پروردگار میفرماید: اینها نزد خدا از زمان آفرینش آسمان و زمین ۱۲ ماه است که اشاره به ۱۲ امام علیهم السلام دارد.در میان این ۱۲ ماه، چهار ماه حرام داریم که سه ماه ذی القعده، ذی الحجه و محرم پشت سر هم است و رجب که تک افتاده و بیشترین حوادث تاریخ اسلام همچون ولادت امام پنجم(ع)، ولادت امام دهم(ع) به روایتی، شهادت امام دهم(ع)، لیله الرغائب(شب آرزوها)، ولادت امام نهم(ع)، ولادت امیرمؤمنان(ع) و مبعث حضرت رسول(ص) در آن واقع شده است.جالب اینکه ارتباط این چهار ماه حرام با چهار امام معصوم(ع) است، یعنی چهار امامی که نامشان علی و کنیهشان ابوالحسن است، نخستین آنها امیرالمؤمنین(ع) که ولادتشان در سیزدهم رجب رخ داده، دوم امام چهارم(ع) که شهادت ایشان در محرم الحرام است، سوم حضرت ثامن الائمه(ع) که ولادتشان در ماه ذی القعده از ماههای حرام واقع شده و چهارم امام دهم(ع) که ولادتشان بنابر روایتی در دوم ماه رجب و شهادتشان در سوم ماه رجب است. (در شهادتشان اختلاف نیست، اما درباره ولادتشان قولی نیز مبنی بر وقوع در ذی الحجه نیز آمده که آن نیز از ماههای حرام است.) چرا این امتیاز به این چهار امام معصوم(ع) اعطا شده است؟درباره چرایی این امتیاز باید گفت که راز آن در کیفیت زندگی آنها نهفته است، امیرالمؤمنین(ع) به اندازهای تحت فشار بودند که در زیارتنامه ایشان میخوانیم: «شهادت میدهم که تو نخستین مظلوم تاریخ هستی.»امام چهارم(ع) نیز در زمان خاصی میزیستند، به طوری که در ۳۵ سال امامت ایشان، تنها یک بار در شام و نزد یزید به منبر رفتند و به عبارت بهتر به دلیل خفقان، بار دومی برایشان حاصل نشد.ثامن الائمه(ع) اگرچه در ظاهر ولی عهد بودند، اما به اندازهای تحت فشار قرار داشتند که روزهای جمعه در حین بازگشت از نماز جمعه تحمیلی میفرمودند: «خدایا! اگر نجات من از این ذلت، مرگ من است، زودتر آن را برسان» و این است راز آنکه ایشان را «غریب الغربا» مینامیم.امام دهم(ع) نیز مشکلات فراوان داشتند، از جمله تبعید به سامرا و زندگی در حصر خانگی در محلی که عسکر بود (به معنای ارتش)، یعنی زندگی در منطقه نظامی با حضور لشکر متوکل عباسی و گاهی نیز حضرت(ع) به زندان منتقل میشدند؛ یعنی زندان در زندان!در این میان امامت حضرت هادی(ع) در سنین کودکی نیز مشکلاتی را برایشان به همراه داشت. جامعه چگونه پذیرای امام هادی(ع) در سنین کودکی شد؟ حجت و برهان حضرت(ع) چگونه بود؟در پاسخ به این پرسش باید گفت، ما دو پیامبر داریم که در کودکی به نبوت رسیدند، یکی حضرت عیسی(ع) که قرآن در سوره مبارکه مریم آیه ۳۰ آن را نقل میکند و نیز حضرت یحیی(ع) که در آیه ۱۲ سوره مبارکه مریم به آن اشاره شده است.این دو تصریح قرآن در حقیقت برای آغاز امامت امام عصر(عج) زمینه سازی میکند. نبوت این دو پیامبر در سنین کودکی سبب شد تا راه استدلال برای پیروان ائمه هدی(ع) باز باشد، زیرا از نظر عقلی با توجه به اینکه علم اینها لدنی است و عالم به دنیا میآیند و نیازی به مکتب و مدرسه و استاد ندارند، امامتشان در سنین کودکی ایرادی ندارد.علاوه بر این، برای آنکه مردم با موضوع امامت امام عصر(عج) در سنین کودکی انس بگیرند، خداوند، امامان نهم و دهم(ع) را در کودکی؛ یکی را در هفت سالگی و دیگری را هشت سالگی به امامت رساند. ارتباط امام دهم(ع) با دستگاه خلافت به چه صورت بود و دستگاه حاکمه چه فشارهایی را به ایشان تحمیل میکرد؟در سال ۲۳۳ هجری، امام دهم(ع) توجه متوکل را جلب کردند از این رو، وی ایشان را به سامرا انتقال داد؛ باید توجه داشت در میان خلفا، متوکل بیش از همه با اهل بیت(ع) ضدیت داشت و او را ناصبی مینامند که ۱۷ بار قبر مطهر حضرت
سیدالشهدا (ع) را تخریب کرد.امام دهم(ع) ۱۴ سال از دوران امامتشان با خلافت متوکل همزمان بود که فردی بسیار جانی، خبیث و خونریز بود و بیت المال را برای خود و دشمنی با اهل بیت(ع) خرج میکرد.به عنوان مثال، برای پسرش معتز جشنی گرفت و ۲۰ میلیون درهم بر سر زنان ریخت، همچنین به شاعری که ساقیِ شراب او را مدح کرد، برای هر بیت هزار دینار داد که مسعودی در «مروج الذهب» جلد چهار، صفحه ۱۲۳ این موضوع را نقل میکند.همچنین، به شاعری که در مذمت شیعه شعر سروده بود ۱۰ هزار دینار داد که این مسأله نیز در «الکامل»، جلد هفت، صفحه ۱۰۱ نقل شده است و نیز کاخی ساخته بود که برای انتقال به آنجا، روز عاشورا را برگزید و جشن مفصلی به راه انداخت که آمده است در آن روز از آسمان خون بارید و این مسأله را تغری بردی، در «نجوم الزاهره»، جلد دو، صفحه ۳۲۲ نقل کرده است.در مقابل چنین ریخت و پاشهایی، علویها و سادات در مضیقه زندگی میکردند که برای یک خانواده بیش از یک چادر نماز نبود، اما امام دهم(ع) که در حصر به سر میبردند، رعایت شیعه را میکردند که شیعه به مشکل نیفتد. نحوه ارتباط امام دهم(ع) با مردم با وجود زندگی در منطقه نظامی و فشار و اختناق دستگاه خلافت چگونه بود و از چه طرقی صورت میگرفت؟کسانی که به اقامت اجباری در منطقهای ملزم بودند، باید هفتگی نزد خلیفه میرفتند، امام(ع) روزهای پنجشنبه به کاخ خلیفه میرفتند اما سر به زیر و گفته بودند، کسی در مسیر به ایشان سلام نکند، زیرا این سلام برای آنها تبعات سوء داشت.اما مردم صف کشیده و میگفتند ، ابن الرضا(ع) آمد، چراکه ثامن الائمه(ع) به دلیل ولایت عهدی در سراسر جهان اسلام شناخته شده بودند و حتی سکه به نامشان ضرب میشد و در نماز جمعه به نامشان خطبه میخواندند.نقل است در زمان امام(ع)، شخصی به نام نصربن علی جهزمی، حدیثی درباره امیرمؤمنان(ع) نقل کرده بود و متوکل دستور داد، هزار ضربه شمشیر به او بزنند، ۵۰۰ ضربه را زدند که کسی آمد و گفت، این سنی است نه شیعه، متوکل باقی را بخشید اما او را نفی بلد کرد و گفت، در هر جایی که من باشم، او نباید باشد.اما در عین حال امام هادی(ع) به اندازهای محبوب بودند که وقتی متوکل بیمار شد، مادرش نذر کرد ۱۰ هزار دینار را در ازای شفای فرزندش به امام(ع) دهد. وقتی متوکل بهبود یافت، مادرش نذر خود را ادا کرد، اما حضرت(ع) به کیسهها که مهر مادر خلیفه را داشت، دست نزدند تا اینکه روزی متوکل دستور داد خانه امام(ع) را تفتیش کنند، در حین تفتیش کیسههای دینار را یافتند و به قصر بردند و مادر او توضیح داد من در بیماری تو برای شفایت نذر کردم و متوکل این چنین کیسهها را به امام(ع) باز گرداند.همچنین، نقل است روزی متوکل دستور داد.
۹۰ هزار نفر از لشکریانش مقابل او رژه بروند در حالی که امام دهم(ع) را کنار خود نشانده بود تا ایشان را از کثرت سپاه خود بترساند؛ امام(ع) فرمودند: «آیا مایل هستی سپاه من را ببینی؟»، متوکل پرسید: مگر شما سپاه دارید؟یک باره نگریست بین زمین و آسمان و دید فرشتههای مسلح ایستادهاند و از هوش رفت، امام(ع) فرمودند: «ما به دنیای شما کاری نداریم، شما هم به آخرت ما کاری نداشته باشید.» با توجه به اینکه امام دهم(ع) در سنین کودکی به امامت رسیدند و تحت فشار و خفقان شدید دستگاه خلافت نیز بودند، چگونه به هدایت مردم پرداختند؟باید توجه داشت درباره امامت اصلاً سن مطرح نیست، از امام دهم(ع) به اندازهای معجزه و علم به جامعه ارایه شد که همه مجبور به تواضع و تسلیم مقابل ایشان بودند؛ از یادگارهای ایشان زیارت جامعه کبیره به عنوان شناسنامه شیعه است که تمام معتقدات از ریز و درشت در آن آمده و سندیت آن در ۸۰ منبع ذکر شده است. حتی برخی بزرگان اهل سنت با سلسله اسناد خود این زیارت را از امام دهم(ع) نقل کردهاند.بعد از امام هشتم(ع) چون به دوران غیبت نزدیک میشویم، خدا در ائمه(ع) معجزه را چندین برابر ائمه پیشین قرار داده است، در دوران دیگر ائمه(ع) کسی نمیتوانست مقابل امام(ع) قد علم کند، اما وقتی نوبت به امامت امام جواد(ع) رسید، ائمه(ع) در خفا بودند، بنابراین معجزات ائمه(ع) روزافزون بود اما با مشکلاتی خاص، به عنوان مثال از دوران امام نهم(ع) به بعد، با نامه پاسخ پرسشهای مردم را میدادند و مردم به آسانی نمیتوانستند خدمت امام(ع) برسند، بنابراین از طریق وکلا امامت در سطح دنیا تسری یافت و حقایق و معارف به مردم رسانیده شد.
منبع:قدس
211008