شاخصه های صیانت از محیط زیست در بیان حضرت آیت الله جوادی آملی؛
تقبیح مخرّبان محیط زیست درآموزه های قرآنی
موضوع اهتمام به محیط زیست به نحو اعمّ و مسألۀ درختکاری در اسلام به نحو اخصّ ازجمله آموزه هایی است که در آموزه های دینی مصادیق فراوانی از آن یافت می شود.
عقیق:بدیهی است مسألۀ حفاظت از محیط
زیست و صیانت از فضای زیستی بشر از جمله شاخصه هایی است که ذهن جوامع بشری
را به خود مشغول کرده است، لذا فعالیت های روز افزون سازمان های مردم نهاد
در قالب«NGO» در نقاط مختلف جهان برای حفاظت و صیانت از محیط زیست از جمله
مولفه هایی است که نشان می دهد وجدان های بشری نسبت به تخریب این نعمت
خدادادی به شدت احساس خطر کرده است، از این رو بنا بر اهمیت این مسأله و
وجود شاخصه هایی ارزشمند در موضوع صیانت از محیط زیست در اسلام، لذا در صدر
این نگاشته مهمترین شاخصه های آثارحفاظت از محیط زیست در اسلام و در ذیل
آن نیز واکاویاهمیت درخت کاری در آموزه های دینی با بهره گیری از اندیشه
های آیت الله جوادی آملی به مخاطبان گرانقدر ارائه می گردد:
تقبیح مخرّبان محیط زیست درآموزه های قرآنی
زیبایی
جهان آفرینش در نظاممند بودن آن است؛ به طوری که هر مخلوقی با هماهنگی
اجزای درونی و با هدف معیّن و راه و راهنمای مشخص آفریده شد. از اینرو، هم
نظام فاعلی آن منسجم و عالمانه و هم نظام غایی آن مرتبط و حکیمانه است و
هم نظام داخلی آن هماهنگ و خردمندانه تعبیه شده است. پیام قرآن حکیم در این
زمینه چنین است: ﴿ربنا الذی أعطی کلّ شیءٍ خلقه ثم هدی﴾؛[1]
یعنی
پروردگار ما ساختار هر مخلوق را برابر استعداد، استحقاق، ظرفیّت و هدفمندی
او تأمین کرد؛ آنگاه او را در بستر مستقیم به مقصدی که مقصود در آنجاست،
رهبری نمود. این مثلّث میمون، زیبایی هر چیزی را در رعایت اصول علمی و
تجربی نظامهای سهگانهٴ مزبور میداند و اگر آسیبی به ساختار چیزی برسد،
هم او را از نیل به هدف اصیل او باز میدارد و هم دیگران را از فیض او
محروم میکند. آن هجران و این حرمان زشت، چهرهٴ زیبای صحنهٴ آفرینش را
مشوّه میکنند و هرگونه تشویه خلقت که به سلامت جامعه و امنیّت امّت آسیب
رساند، وسوسهٴ ابلیس است؛ زیرا شیطان، مکر ابلیسانهٴ خود را در مطاوی امور،
تدلیس و تلبیس میکند که یکی از آنها تغییر ساختار هدفمند انسان یا هر
موجود دیگر است: ﴿فلیغیرنّ خلق الله﴾.[2]
گروهی در اثر اغوای شیطان
که با ارائه کژراههها و اغرا و تمویه و تسفیه، بشر فریب خورده را وادار
به عصیان میکند، به بهانه حفظ صنعتْ سنّتِ زیبای خلقت را به بدعت تبدیل و
نظام با شکوه آفرینش را به هرج و مرجِ آلایش و آلودگی دگرگون مینمایند.
پیام قرآن کریم دربارهٴ ناسپاسان زیست محیطی و فاقدان فرهنگ صیانت محیط
زیست، این است: ﴿ظهر الفساد فی البرّ و البحر بما کسبت أیدی الناس لیذیقهم
بعض الذی عملوا لعلّهم یرجعون﴾.[3]
آنچه از دستور سپهری و فرمان
آسمانی برمیآید، این است که تابلوی زیبای آفرینش، امانت الهی به دست بشر
است. صنایع تجربی موظفند که در راستای تأمین سعادت و سلامت تمام بشر
جهتگیری کنند؛ چنانکه مکلّفند که حقوق طبیعی هر موجود دیگر را، اعمّ از
دریا و آبزیان و هوا و پرندگان هوا و استنشاق کنندگان از آن و نیز هر پدیده
طبیعی دیگر، رعایت نمایند و هرگز به هلاکت نسل و حرث رضایت.
صیانت از محیط زیستی , شاخصه ای کلیدی در عنصرخلیفه اللهی
مهمترین
عنصر خلافت الهی بعد از فراگیری معارف دینی، آباد ساختن زمین و نجات آن از
هر گونه تباهی و تیرگی است. مقصود از زمین، گسترهٴ زیست بشر است که از عمق
دریا تا اوج سپهر وقلّهٴ آسمان را در برمیگیرد. بنابراین، فرهنگ زیست
محیطی با مقام برین جانشینی خدا آمیخته است.
آن کس که به جای
پالایش هوا، آن را میآلاید و عوض مرمّت زمین، آن را ویران میکند و به جای
غرس نهال، به قطع درخت میپردازد و به جای سالم سازی دریا و صحرا، از
آلوده نمودن آنها اِبایی ندارد، چنین فارغ بیفروغی، بیدریغ دروغ میگوید
که خویشتن را خلیفهٴ خدا میشمرد. منظور از عمارت زمین، تأمین اصول زیست
محیطی برای حیات انسانی است؛ نه خصوص زندگی گیاهی که برخی دارند و نه مخصوص
حیات حیوانی که عدّهای به آن بسنده نمودند، بلکه زندگی انسانی که جامع
تمام مراحل نباتی و حیوانی هم خواهد بود؛ یعنی هم زمین از خطر تباهی برهد و
هم زمینه از ضرر اخلاقی مصون بماند تا هم بدن از مزایای طبّ طبیعی طرفی
بندد و هم روح از مواهب ویژهٴ نَفَس رحمانی، به رَوْح و ریحان نایل شود.
حفاظت از محیط زیست؛ صدقه جاریه
پیامبر
بزرگ و گرامی اسلام چنین فرمود: «ثلاث یجلین البصر، النظر الی الخضرة وإلی
الماء الجاري وإلی الوجه الحسن»؛[4] سه چیز است که پایهٴ روشنی دیدهاند:
نگاه به سبزه و به آب روان و به روی نیکو. اگر جلوهٴ چشم در دیدن فضای سبز و
آب روان است، معلوم میشود که ایجاد و حفظ بوستان و گلستان و پارک سبز و
روان ساختن جوی صاف، مطلوب اسلام است؛ نه در تحصیل آن کوتاهی رواست و نه در
حراست آن، قصور سزاست و نه در نگهداری منابع طبیعی و مراتع و مزارع گل و
گیاه، فتور به جاست.
اگر فضای سبز با زرع یا غرس خوشه یا شاخهٴ ثمر
بخش همراه است، خیر مضاعف محسوب میشود. رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و
آله و سلم) غرس درخت میوه را صدقهٴ ثواب آور دانست و در تشویق آن، چنین
فرمود: «من غرس غرساً لم یأکل منه آدميٌ و لاخلقٌ من خلق الله إلاّ کان له
صدقةً».[5] گسترهٴ فیض خدا باعث شد که ثواب صدقه دادن از راه زرع یا غرس
درخت بارآور، اختصاصی به بهره برداری بشر نداشته باشد؛ بلکه اگر هر مخلوقی
اعم از حیوان یا انسان از آن استفاده کند، عنوان صدقه بر آن منطبق خواهد
شد؛ چنانکه از آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین مأثور است: «من
زرع زرعاً فأکل منه طیرٌ کان له صدقةً».[6]
لازم است به این نکتهٴ
فاخر عنایت شود که ارزش فضای سبز و تأمین آن با زرع یا غرس، اختصاصی به
مورد امیدواری زارع یا غارس از بهرهوری شخصی ندارد؛ بلکه در موردی هم که
کشاورز یا باغدار، امیدی به حیات خود ندارد و از بهرهمندی شخصی ناامید
است، دستور اسلام به تحصیل فضای سبز محفوظ است. لذا، دو نمونه از احادیث
مربوط به ترغیب به زرع و غرس ارائه میشود که در یکی امید، حاکم است و در
دیگری امیدْ محکوم؛ آنکه مورد امید است: از رسول گرامی اسلام (صلی الله
علیه و آله و سلم) رسیده است: «إنّما الأمل رحمةٌ من الله لأُمتّی، لولا
الأمل ما أرضعت أمٌ ولداً و لا غرس غارسٌ شجراً»؛[7]
یعنی آرزوی
معقول، رحمت خداست که نصیب امّت اسلامی شده است و اگر آرزوی صحیح نمیبود،
هیچ مادری فرزند را شیر نمیداد (زیرا علم به بقا و دوام او نداشت و ندارد)
و هیچ نهالْ کاری درخت نمیکاشت (چون علم به نموّ و بهرهبرداری از آن را
ندارد)؛ آنکه مورد ناامیدی نیست: از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و
آله و سلم) رسیده است: «إن قامت الساعة و في ید أحدکم فسیلةٌ فإن استطاع أن
لایقوم حتی یغرسها فلیغرسها»؛[8]
اگر نشایی در دست یکی از شماست و
قیامت در آستانهٴ قیام است و مرگ شما قطعی است، اگر کمترین مهلت برای غرس
نهال و کاشتن آن در اختیار دارید، از آن فرصت کوتاه کمک بگیرید و آن را کشت
کنید. اهتمام اسلام به فضای سبز، به ویژه خوشه یا شاخه مثمر، کاملاً از
مطاوی رهنمودهای رهبران الهی در متون دینی مشهود است؛ به طوری که گاهی
کاشتن درخت، در ردیف بهترین و مقدسترین کارهای خیر قرار میگیرد؛ چنانکه
از رسول اکرم مأثور است: «سبعٌ یجري للعبد أجرهنّ و هو في قبره بعد موته:
من علّم علماً أو أجری نهراً او حفر بئرًا أو غرس نخلاً أو بنی مسجداً أو
ورّث مصحفاً أو ترک ولداً یستغفر له بعدموته».[9]
در این حدیث
شریف، درخت کاری در کنار تعلیم دانش، ساختن مسجد، توریث قرآن یا کتاب علمی
سودمند دیگر و… واقع شد که این مقارنه، کاشف از درجهٴ بالای اهتمام اسلام
به درخت کاری است. لذا، هم درباره نگهداری درخت و آبیاری آن دستور رسیده
است و هم درباره پرهیز از قطع آن. از حضرت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه
و آله و سلم) مأثور است: «من سقی طلحةً أو سدرةً فکأنّما سقی مؤمناً من
ظمأ»؛[10] یعنی هر کس درخت محتاج به آبیاری را (درخت سدر و مانند آن
خصوصیتی ندارد) سیراب نماید، گویا انسانِ مؤمنِ تشنه را سیراب نمود. همچنین
از امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب (علیهالسلام) نقل شده است: از بریدن
درخت تر و سبز پرهیز شود؛ مگر برای ضرورت؛[11] چنانکه از امام رضا
(علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) در این باره حدیثهای سودمندی نقل
شده است و حفظ آن را برای مناطق کویری و کم درخت و بیابان، نافعتر معرفی
کردند و قطع درخت را با تبدیل و تعویض، بدون مانع اعلام فرمودند.[12]
درخت؛ تجلی پروردگار عالم
درخت
یکی از مظاهر زیبای خلقت و جلوه ای از تجلیات پروردگار عالم است که بخش
مهمی از نیازهای بشر را بر آورده می سازد، بهره های زیادی که درختان عاید
بشر می کنند مانند آبادانی، خرمی، لطافت ، آسایش، صفا و پاکی و موارد
فراوان دیگر، باعث شده تا پیشوایان و بزرگان دینی خصوصا اهل بیت علیهم
السلام، همواره نسبت به غرس نهال توصیه های ویژه داشته باشند.
از این
رو شايسته است مسلمانان نسبت به کاشتن و حفظ درخت کوتاهي نکنند چراکه
درختان از ابزار و عواملي هستند که در ايجاد هواي پاک و سالم سازي آن تأثير
ويژه دارند.
اهتمام ویژه اسلام به درخت کاری
«اهتمام
اسلام به درخت کاري، به ويژه کاشتن دانه يا شاخه ثمربخش، کاملاً در متون
ديني مشاهده ميشود؛ به طوري که گاهي کاشتن درخت، در رديف بهترين و
مقدسترين کارهاي خير قرار ميگيرد؛ چنانکه از رسول اکرم در ضمن حديثي آمده
است که آن بزرگوار درختکاري را در کنار تعليم دانش، ساختن مسجد، به ارث
گذاشتن قرآن يا کتاب علمي سودمند ديگر و ...قرار داده است[13] و اين کنار
هم قرار دادن، کاشف از درجه بالاي اهتمام اسلام به درختکاري است.
اهميت
درختکاري به حدي است که رسول خدا در خصوص آن ميفرمايد: اگر نهالي در دست
يکي از شماست و اعلان بر پايي قيامت شده است و مرگ شما هم قطعي باشد، ولي
تا بر پايي آن به اندازه کاشتن يک نهال، فرصت داريد، آن را بکاريد.[14]
درختکاری و آثار بی بدیل آن در سبک زندگی اسلامی
از
منظر آیت الله جوادی آملی و با بهره گیری از اثر گرانسنگ ایشان یعنی کتاب
مفاتیح الحیات، آثار بی بدیل درختکاری در زندگی جوامع انسانی اینگونه تبیین
شده است:
1. کسب حلال بودن آن؛ امام صادق ميفرمايد: «زراعت و درختکاري کنيد به خدا قسم عملي حلالتر و پاکيزهتر از آن نباشد».[15]
2.
صدقه بودن محصول آن؛ رسول خدا ميفرمايد: «اگر مسلماني درختي بکارد و از
ميوه آن پرنده، انسان يا حيواني بخورد برايش صدقه محسوب ميگردد».[16]
چنانکه در حديث ديگر از آن حضرت چنين آمده است: هر کسي زراعتي کشت کند و پرنده اي ازآن بهره بگيرد، براي او صدقه شمرده ميشود.[17]
3. پاداش به اندازه محصول آن؛ رسول خدا ميفرمايد: «هرکس درختي بکارد، خدا به اندازه محصول آن، برايش پاداش مينويسد».[18]
4.
ادامه بهرهمندي از آن پس از مرگ؛ رسول خدا در ضمن حديثي ميفرمايد: «يکي
از کساني که از دنيا رفته و در قبرش به سر ميبرد ولي [بهرهمندي او از
دنيا ادامه دارد و] در نامه اعمالش برايش ثواب نوشته ميشود، کسي است که
درخت خرمايي بکارد».[19]
امام صادق (ع) هم در ضمن حديثي ميفرمايد: يکي
از چيزهايي که مومن پس از مرگش از آن بهرهمند ميشود درختي است که آن را
کاشته است.[20]
فضايل و پاداشها در اين روايات براي امور فردي نيست؛
تاخود فرد بهره ببرد بلکه ترغيب و تشويق به امور اجتماعي است؛ تا ديگران از
حاصل اين کار ها سود ببرند؛ در حالي که خود شخص نيز سود مي برد.
در
خاتمه لازم به ذکر است علاقمندان به موضوعاتی از قبیل چیستی شاخصه های
صیانت از محیط زیست در آموزه های اسلامی، می توانند به آثار حضرت آیت الله
العظمی جوادی آملی به ویژه کتاب گرانسنگ «مفاتیح الحیات» و کتاب
ارزشمند«اسلام و محیط زیست» مراجعه نمایند.
پی نوشت:
[1] سورهٴ طه، آیهٴ ۵۰/
[2] سورهٴ نساء، آیهٴ ۱۱۹/
[3] سورهٴ روم، آیهٴ ۴۱/
[4] نهجالفصاحه، ج ۱، ص ۲۹۲/
[5] نهج الفصاحة، ج ۲، ص ۵۶۳/
[6] همان، ج ۱، ص ۴۳۵/
[7] همان، ج ۲، ص ۷۱۳/
[8] نهج الفصاحة، ج ۲، ص ۷۱۳/
[9] همان، ج ۱، ص ۴۹۷/
[10] وسایل الشیعة، ج ۱۷، کتاب التجارة، باب ۱۰، من أبواب مقدماتها.
[11] بحار الأنوار، ج ۷۶، ص ۳۱۹/
[12] وسایل الشیعه، کتاب الزراعة، باب ۷/
[13]
] . سَبْعَةٌ يَجْرِي لِلْعَبْدِ أَجْرُهُنَّ وَهُوَ فِي قَبْرِهِ بَعْدَ
مَوْتِهِ: مَنْ عَلَّمَ عِلْمًا أَوْ أَجْرَي نَهَرًا أَوْ حَفَرَ بِئْرًا
أَوْ غَرَسَ نَخْلاً أَوْ بَنَي مَسْجِدًا أَوْ وَرَّثَ مُصْحَفًا أَوْ
تَرَکَ وَلَدًا يَسْتَغْفِرُ لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ (کنزل العمال، ج15، ص
954.)
[14] ] . ... إِنْ قَامَتِ السَّاعَةُ وَ فِي يَدِ أَحَدِکُمُ
الْفَسِيلَةُ، فَإِنِ اسْتَطَاعَ أَنْ لا تَقُومَ السَّاعَةُ حَتَّي
يَغْرِسَهَا فَلْيَغْرِسْهَا(مستدرک الوسائل، ج13، ص 460.)
[15] ] .
... ازْرَعُوا وَ اغْرِسُوا، فَلا وَ اللَّهِ مَا عَمِلَ النَّاسُ عَمَلاً
أَحَلَّ وَ لا أَطْيَبَ مِنْهُ... (عوالي اللئالي، ج3، ص 203.)
[16]
مَا مِنْ مُسْلِمٍ... يَغْرِسُ غَرْساً فيَأْکُلُ مِنْهُ طَيْرٌ او
إِنْسَانٌ أَوْ بَهيِمَة إلاّ کَانَ لَهُ بِهِ صَدَقَة (مستدرک الوسائل،
ج13، ص 26.)
[17] ] . مَنْ زَرَعَ زَرْعًا، فَأَکَلَ مِنْهُ طَيْرٌ ... کَانَ لَهُ صَدَقَةٌ (کنز العمال، ج3، ص 892.)
[18]
] . ما مِن رَجُلٍ يَغرِسُ غَرساً إلاّ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِنَ الأجرِ
قَدرَ ما يَخرُجُ مِن ثَمَرِ ذلِکَ الغَرسِ (الجامع الصغير، ج1، ص 514.)
[19] . خَمْسَةٌ فِي قُبُورِهِمْ وَ ثَوَابُهُمْ يَجْرِي إِلَي دِيوَانِهِمْ: مَنْ غَرَسَ نَخْلا... (بحار الانوار، ج101، ص 97.)
[20] سِتُّ خِصَالٍ يَنْتَفِعُ بِهَا الْمُؤْمِنُ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهِ: ... غَرْسٌ يَغْرِسُه... (بحار الانوار، ج6، ص 293).
منبع:اسرا