کد خبر : ۴۸۸۰۶
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۶:۳۲
پرسش و پاسخ فاطمی/۱

چرا ائمه اطهار(ع) معصوم از گناه هستند؟

معصومین کسانی هستند که هم از نظر شناخت چنانند که زشتی و ناپسندی هر کار بدی را به چشم دل می‌بینند و هم به لحاظ اراده چنان قدرتی دارند که طوفان غرایز حیوانی، عنان اختیار را از کف آنان نمی‌رباید.
عقیق:یکی از پرسش‌‌هایی که مطرح می‌شود این است که بر فرض معصوم بودن پیامبر(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س) و دوازده امام، آیا منطقی خواهد بود که انسان‌ها یک موجود ماورایی را که هیچ‌گونه خطایی نمی‌کند، به عنوان الگوی زندگی خود برگزیند و سعی کنند که مطابق روش و سلوک آن‌ها عمل کنند؟ آیا می‌توان یک فرشته مهذب را الگوی یک انسان مادی و خطاکار قرار داد؟

حجت‌الاسلام عبدالکریم رضاپور مدیرگروه کلام مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات در پاسخ این چنین می‌نویسد:

اولاً: معصومین(ع) فرشته مهذب نبوده‌اند، بلکه انسان مهذب بوده‌اند: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَی إِلَی»َّ(1) بگو من همانا بشری همچون شما هستم که به من وحی می‌شود. «وَلَآ أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ»(2) و من به شما نمی‌گویم من فرشته‌ام.

ثانیاً: این پرسش از اینجا نشأت گرفته که تصور شده که عصمت امری جبری است و معصومین بدون اراده خود و با اجبار خداوند معصوم شده‌اند و اگر مرتکب خطا نمی‌شوند به این دلیل است که توانایی انجام گناه را ندارند، لیکن این تلقی از عصمت تلقی اشتباهی است.

جبری انگاشتن عصمت، معصومان را به ماشین خودکاری تبدیل می‌کند که نه شایسته الگو شدن برای دیگران‌اند و نه سزاوار پاداش فراوان.

اختیار آمد عبادت را نمک ورنه می‌گردد به ناخواه این فلک

گردش او را نه اجر و عقاب که اختیار آمد هنر وقت حساب

جمله عالم خود مسبِّح آمدند نیست آن تسبیح جبری مزدمند(3).

این مشکل به سادگی قابل حل است. سیر اختیاری انسان دارای دو رکن اساسی است: علم و اراده. ما اگر دچار معصیت می‌شویم یا نسبت به زشتی گناه، آگاهی کامل نداریم و یا از ارادهای قوی برای ترک آن، برخوردار نیستیم.

هر چه این دو عامل تقویت شود، دایره گناهان آدمی، تنگ‌تر خواهد شد، معصومین کسانی هستند که هم از نظر شناخت چنان‌اند که زشتی و ناپسندی هر کار بدی را به چشم دل می‌بینند و هم به لحاظ اراده چنان قدرتی دارند که طوفان غرایز حیوانی، عنان اختیار را از کف آنان نمی‌رباید، همه ما مرتبه‌ای چنین مصونیت‌هایی را تجربه نموده‌ایم، به عنوان مثال، خوردن برخی از نجاسات، حتی به فکر هیچ انسانی خطور نمی‌کند، تا چه رسد به اینکه در جامعه تحقّق یابد(4).

به عبارت دیگر مقام عصمت به معنی یک حالت تقوای الهی است که به امداد پروردگار در پیامبران و امامان(ع) ایجاد می‌شود، اما با وجود این حالت چنان نیست که آن‌ها نتوانند گناه کنند، بلکه قدرت این کار را دارند و با اختیار خود از گناه چشم می‌پوشند، درست همانند یک طبیب بسیار آگاه که هرگز یک ماده بسیار سمی را که خطرات جدی آن را می‌داند، هرگز نمی‌خورد با اینکه قدرت بر این کار را دارد، اما آگاهی‌ها و مبادی فکری و روحی او سبب می‌شود که با میل و اراده خود از این کار چشم بپوشد و ترک کردن گناه برای آن‌ها محال عادی است نه محال عقلی.

بر این اساس اولاً: معصوم و غیر معصوم در توانایی انجام گناه و نیز در اینکه مجبور به ترک گناه نیستند، مشترکند.

ثانیاً: تنها عنصری که در معصوم وجود دارد و باعث ترک گناه او می‌شود، علم و اراده است علم و اراده‌ای که به عنایت خداوندی است و به دلیل تلاش معصوم و داشتن شایستگی‌های لازم به او عنایت شده است، پس سایر انسان‌ها می‌توانند معصومین(ع) را الگو و اسوه خود قرار دهند و با تلاش خود شایستگی‌های لازم را به دست آورند.


پی‌نوشت‌ها:
1. کهف/110.

2. انعام/50.
3. جلال‌الدین مولوی، مثنوی معنوی، تهران، پنجم، 1373، دفتر دوم، ابیات 3287-9.
4. مصباح یزدی، محمدتقی راهنماشناسی، تهران: امیرکبیر، 1375 ش، ص 115-128.
منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین