کد خبر : ۴۸۰۶۱
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۰:۲۹

ماجرای تکه نانی که عالمی را نجات داد

حجت الاسلام حسن آبادی گفت: اعمال عبادی که من و شما به راحتی از کنارش عبور می کنیم حائز اهمیت است و چه بسا خدا با همان یک عمل از ما راضی شود؛ همچنان که عالمی گفت یک تکه نان، دستم را گرفت.
عقیق:حجت الاسلام مهدی حسن آبادی در حسینیه حضرت فاطمه زهرا (س) تهران گفت: امام علی (ع) می فرمایند: خداوند متعال چهار چیز را در دل چهار چیز مخفی کرده است از جمله اینکه رضایت خودش را در طاعتش قرار داده است.

خداوند با یک نصفه خرما، بنده را می بخشد

وی در ادامه با تشریح معنای "میزان" عنوان کرد: حضرت داود (ع) به خداوند عرض کرد می توانم میزان را ببینم؟ خداوند ترازویی به حضرت نشان داد که یک کفش شرق و غرب عالم را گرفته  است. حضرت می فرماید: خداوندا اگر کسی تمام عمرش خیرات کند و هیچ یک از اعمالش را نسوزاند، او نمی تواند ذره ای از این کفه را پر کند. خداوند فرمود: داود اگر من از بنده ای راضی باشم با یک نصفه خرما، کفه را پر می کنم.

خطیب این مجلس تصریح کرد: در خطبۀ شعبانیه برای ورود به ماه رمضان زمانی که پیامبر(ص) می فرماید: به مومنین افطاری بدهید، می گویند: آقا چیزی برای افطار نداریم، چه کار کنیم؟ می فرمایند: حتی یک تکه خرما.

 

وقتی یک تکه نان، نجات بخش می شود

وی در همین ارتباط اظهار  داشت: یکی از علما می فرماید: داشتم از کوچه ای عبور می کردم، نان بسیار سخت به دست می آمد و نان تازه ای گرفته بودم که بوی آن در محل پیچیده بود. زنی فرزند در آغوش جلوتر از من بود که فرزندش به من و نانی که در دستم بود نگاه می کرد و از پینه های چادر و لباس کودک مشخص بود که فقیر بودند. کودک دستش را به طرف من دراز کرد تا من تکه نانی به او بدهم، من هم نصف نان را به کودک دادم و به سرعت رویم را کج کردم که مادرش نبیند و شرمنده شود. از پیچ کوچه نگاه کردم و دیدم مادرش متوجه نان در دست کودکش شد، آنقدر خشنود شد و گفت: خدایا من نمیدانم این نان را چه کسی داده ولی هر کسی که داده است از او راضی باش. این عالم از دنیا رفت، فرزندش او را در خواب دید که می گفت: آن نصفه نان، دستم را گرفت. لذا اعمال عبادی که من و شما به راحتی از کنارش عبور می کنیم حائز اهمیت است و چه بسا خدا با همان یک عمل از ما راضی شود.

 

ماجرای پیشرفت طلبه ای که توانایی ذهنی ساده ای داشت!

حجت الاسلام حسن آبادی خاطرنشان کرد: زمان طلبگی همدرسی داشتیم  (که عذر می خواهم) خیلی نفهم بود! درسی را که یک صرف ساده بود و راحت متوجه می شدیم ولی او نمی فهمید با اینکه پشتکار خوبی داشت. مدتی گذشت و به او گفتم: نتیجه ای نمی گیری ما از این دروس گذشتیم ولی تو همچنان با آنها درگیری! مدتی گذشت و به جایی رسید که از استاد ایراد می گرفت و استاد از او جواب می گرفت و خیلی روان درس را متوجه می شد! با او صحبت کردم که چه شد پیشرفت کردی؟ گفت: چند وقت پیش از حوزه می رفتم بیرون که باران می آمد و پیرزنی را دیدم که سبدی به دست دارد و لنگان لنگان وسط خیابان آمد و ماشینی از دور بوق زد و پیرزن خودش را عقب کشید و مات او شدم که نمی تواند از خیابان رد شود و دلم سوخت. رفتم جلو و سبدش را گرفتم و ماشین ها را نگه داشتم و همراهی اش کردم و از خیابان عبور کردیم و گفت: مادر جان خدا خیرت دهد، مشکلی نداری؟ گفتم: حاج خانم درس ها را در حوزه نمی فهمم! فرمود: خدایا به آبروی زهرا درس ها را به او بفهمان.

 

هیچ معصیتی را کوچک نشمار!

سخنران این مجلس در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه غضب و سخط دو چیز متفاوت هستند، گفت: سخط بهم ریختن و داغ شدن است. می گوید: خدا غضب و سخط خودش را در معصیت ها مخفی کرده است. هیچ کدام از معصیت هایت را کوچک نشمار، چه بسا کاری که می کنی باعث شود خدا همان جا بر تو غضب کند. وقتی مدارا کنی آنقدر به تو آبرو می دهد که فکرش را هم نمی کنی ولی اگر از حد بگذری، رسوایت می کند.

وی تصریح کرد: در روایت داریم که بنده که قبض روح می شود ملکه می پرسد: در چه حالی بود؟ چه می کرد؟ خدایا مشغول غیبت بود! خدایا مشغول چشم چرانی بود! انتقال از این دنیا به آن دنیا بسیار مهم است که در حال چه عملی باشی.

 

کوچک شمردن گناهان، بدترین گناهان است

حجت الاسلام حسن آبادی با بیان اینکه بدترین گناهان آن گناهی است که صاحبش آن را کوچک بشمارد اظهار داشت: نگویید حالا غیبت کردیم؛ حالا فلان گناه را انجام دادیم؛ چرا که 9 لفظی که برای گناه در زبان عربی داریم  مانند ذنب، معصیت، جریره، عصیان و ..)، همه اش بیچاره کننده است. مثلاً ذنب، گناهی است که در همین دنیا جزایش را می بینی.


منبع:شبستان


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین