عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۷۸۹۰
تاریخ انتشار : ۰۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۶:۲۹
در گفت و گو با یک کارشناس و مدرس حوزه مطرح شد؛
کودکی حساسترین و سرنوشت ساز ترین دوره زندگی انسان است. شخصیت انسان و اساس خصوصیتهای اخلاقی وی در ابتدای کودکی، بویژه در سنین مقدماتی عمر پی ریزی می شود.
عقیق:علاقه‌ زیاد به یادگیری و انعطاف پذیری در مقابل رفتار پدر و مادر و اطرافیان ویژه مرحله خردسالی و قبل از قدم گذاشتن به دبستان است . به همین دلیل، همه معلومات، عادتها و ویژگی های اخلاقی که در این دوره به دست می آید، ریشه دار و محکم در روح کودک باقی می ماند و بر همان اساس شخصیتش شکل می گیرد.
بنابر تحقیقاتی که به وسیله دانشمندان رفتارشناس صورت گرفته، بیشتر نابسامانی ها و بزهکاری های رفتاری در بزرگسالان، نتیجه تربیت غلط و برخورد ناصحیح در دوران اولیّه رشد و آغاز سالهای زندگی است. در واقع، اساس و پایه اصلی شکل گیری شخصیت انسان در دوران هفت سال اوّل زندگی است؛ همان دوران حساسی که کودک در کنار والدین بسر می برد.
امیرالمؤمنین(ع) به همین نکته تربیتی اشاره دارد که به امام حسن(ع) می فرماید: "دل کودک چون زمینی خالی است که هر بذری در آن پاشیده شود، می پذیرد، پس من پیش از آن که قلبت سخت و فکرت به امور دیگر مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت ورزیدم."
بنابراین توجه به رشد و تربیت دینی کودکان در خانواده می تواند زمینه ساز تربیت دینی و اهتمام به فعالیتهای دینی فرزند در دوران نوجوانی و جوانی باشد از این رو در گفت و گو با حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم اخوی، روانشناس و استاد حوزه، مهمترین شاخصه های تربیت دینی کودک و نوجوان و ضرورت توجه به آن را در ساختار بنیان  خانواده مورد بررسی قرار دادیم.

 از چه زمانی باید فرزندانمان را با تربیت دینی آشنا نماییم و اولین نیازهای تربیت دینی توجه به چه مسایلی است؟
تربیت دینی را باید با پرواز هواپیما تشبیه کرد که سه گام حرکت آرام روی باند، اوج و ثبات در آن دیده می شود. از نگاه دین، ما در سه مرحله به تربیت فرزندان می پردازیم. در دوره نخست زندگی، کودکان از طریق مشاهده رفتار دینی والدین، آموزشهای خرد درباره دین مانند یادگیری برخی از اذکار و رفتارهای ساده مانند جهت یابی قبله، وضوگیری و نیز دریافت پاسخهای صحیح در قبال پرسشهای دینی خود از والدین، پایه های اولیه دینداری را در خود ایجاد می کنند.
سپس در دوره هفت ساله دوم که دوره ابتدایی است، با جدیت و تقاضای قوی تری که والدین از فرزندان نسبت به اهتمام در امور دینی و نیز آموزش شیوه های صحیح اجرای آن دریافت می کنند، رفتارها را به صورت اولیه در خود بروز می دهند و در دوره سوم که مطابق با متوسطه اول و دوم است، انتظار داریم که این آموزشها و مقدمه چینی ها نتیجه داده و نوجوان رفتار دینی را به عنوان بخشی از برنامه های روزانه خود در نظر بگیرد. در تمام این سه دوره، از هر نوع شتابزدگی، انتظار بیش از توان، سخت گیری و سرزنش و دیگر روشهای منفی باید پرهیز کرد و دین را با خاطراتی شیرین و جذاب در کام کودکان گذاشت.

  با توجه به اینکه دوران نوجوانی، دوره شکل گیری اعتقادات است، در طریق دینی چه مراقبتهایی لازم است تا امر تربیت دینی مؤثر واقع شود؟
امروزه با هجمه های هدفمند فرهنگی، مراقبتهای بیشتری نیاز داریم تا کودکان ضمن بهره وری از فناوری، از آسیبهای آن هم در امان بمانند. به عنوان مثال، وقتی کودکی، زودهنگام و با زیاده روی از ابزارهایی چون تبلت، بازی های رایانه ای، تلفن همراه و مانند آن استفاده می کند، بتدریج رفتارهای واقعی مانند مسؤولیتهایی که باید قبول کند، با بی رغبتی او روبرو می شویم.
همچنین کودکان بتدریج یاد می گیرند که در مقابل محرکها مانند دستورات والدین، کمترین واکنشها را نشان دهند، همان طوری که در مقابل محرکهای موجود در بازی‌های رایانه ای، پاسخ در خور را انجام نمی دهند. این فرایند کم کم تبدیل به کاهلی فرزندان ما در همه مسایل زندگی از جمله اجرای دستورات دینی می شوند. در کنار این مراقبت، لازم است کودکان خود را با چرایی آموزه های دینی هم آشنا کنیم و زمینه مطالعه و افزایش دانش را جهت انتخاب آگاهانه دین فراهم سازیم.
کودکان به صورت فطری با خداوند مانوس هستند و ما تنها این رابطه را تقویت می کنیم. همچنین با پاسخگویی صحیح نسبت به کنجکاوی‌های کودکان درباره خدا، زمینه رشد معنوی را فراهم می سازیم. شکل گیری اعتقادات در دوران نوجوانی خودش را نمایان می کند، نه اینکه همه شکل گیری محصول این دوره باشد، بلکه محصول تمام تلاشهایی است که از دوره های قبلی شروع شده و در این رده سنی بروز و تظاهر بیشتری می یابد.

 مهمترین روشهای تربیت مذهبی برای کودکان، استفاده از چه راهکارهایی است و آموزش شناخت صحیح مبانی دینی باید از چه سنی مورد توجه قرار بگیرد؟
از همه فرصتها باید بهره جست. زمینه های زیادی وجود دارند که کودکان علاقه بیشتری به یادگیری مسایل دینی نشان می دهند. فرصتهایی چون جشن تولدها، سفرهای مذهبی، انس با طبیعت، الهام از آفریده های خداوند و نیز شبهای قدر و مانند آن فرصتهای معنوی خوبی برای بهره جستن هستند. درباره آموزش حریمهای ارتباطی نیز مطابق الگوی خداوند رفتار می کنیم. چند سال قبل از بلوغ و تکلیف، خداوند از ما خواسته که سن تمییز را به رسمیت بشناسیم و برخی از حدود ارتباطی را به فرزندان خود آموزش بدهیم. این فرصت خوبی است تا در بازی های کودکانه، تفکیکهای اولیه را ایجاد کنیم، مثلاً به بچه ها آموزش دهیم تا هنگام ورود به فضایی که نامحرم وجود دارد، اجازه بگیرند و دیگر فرمولهایی که به کودکان احساس بزرگ شدن همراه با رعایت مقررات تازه را می دهد، ایجاد کنیم.

 همان طور که می دانیم نماز ستون دین است،  پس چگونه می توان بدون تحکم و زور و اجبار نوجوانان را به نماز خواندن علاقه مند کرد؟
اگر فرمول تربیت دینی که در آن قانون تدریج به همراه در نظرگرفتن رشد فکری و احساس خوشایند نسبت به رفتارهای دینی لحاظ شده است را در نظر بگیریم، انتظار داریم در سنین نوجوانی یکی از انتخابهای جدی نوجوانان، گزینش برنامه های دینی باشد.
خانواده هایی که خود را نیازمند توسل به زور و تحکم می بینند، کسانی هستند که تمهیدات لازم را برای این کار از قبل تدارک نکرده اند یا در مسیر تربیت دینی دچار افراط و تفریط هایی شده اند. همچنین خانواده هایی که در سم زدایی از تربیت کوشا نبوده اند، در معرض آسیب هستند. نوجوان اگر با توشه ای که از دوره های قبلی با خود آورده، مثل خاطراتی که از خواندن نماز در وجودش خوشایند بوده اند، اکنون آمادگی تکرار آن تجربه ها را دارد و به این درک می رسد که خواندن نماز فرصتی است برای کامل شدن شخصیت او و نقش مؤثری در رسیدنش به اهداف مهم زندگی دارد. در عین حال اگر با نوجوانی روبرو شدیم که نماز را کنار گذاشته، نخست دلیل واقعی آن را کشف کنیم، سپس به تغذیه فکری و بعد از آن به اقتدار متوسل شویم که تفاوت ویژه ای با تحکم و زور دارد.

  برخی از والدینی که مذهبی هستند، متأسفانه فرزندانی دارند که به رغم اینکه خود الگوی دینی بوده اند، اما به احکام و دستورات دینی عمل نمی کنند، به نظر شما چنین خانواده هایی که رفتار و الگوی مذهبی هم دارند با چه راهکارهایی باید فرزندانشان را به مسایل دینی جذب نمایند؟
والدین، مراقب باشند که مفاهیم دینی را درست و بجا به کودکان آموزش دهند. از سختگیری و غیرمنطقی جلوه دادن دستورات دینی پرهیز کنند. در تأمین نیازهای روحی و جسمی کودکان کوشا باشند. به اندازه کافی فرصت گفت و گو و صمیمت با فرزندان را ایجاد کنند. بهترین پیام کارآمدی دین برای کودکان، رفتارهای کارآمد و منطقی والدین مذهبی آنهاست.
کودکان از دریچه احساس خوبی که با والدین دارند، به دنیای دینی آنها هم گام می گذارند. نکته مهم دیگر اینکه با زیاده روی در مسایل دینی، بویژه در دوره خردسالی، کودکان را دچار دلزدگی نکنیم. به نام دین هم دستورات شخصی خود را به فرزندان مان تحمیل نکنیم تا از آنان بندگانی بصیر و تلاشگر در رسیدن به معنویت و پارسایی بسازیم.


منبع:قدس
211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین