مجموعه ای از گفتارهای استاد محمد مهدی میرباقری:
گفتمان انقلاب در هیئات مطالبه شود
هیئت نباید تبدیل بشود به جایی که آن تولی و تبری نادیده گرفته شود و یا فقط در مقیاس تولی و تبری تاریخی بماند، بلکه آن تولی و تبری از وُلات تاریخی باید نازل بشود.
عقیق:متن زیر قطعاتی از سخنان ایت الله میرباقری از اساتید سطح عالی حوزه علمیه قم و رئیس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در موضوع هیئت و نقش بی بدیل آن در جامعه اسلامی است. این قطعات از سخنرانی های مختلف ایشان گزینش و در نظم ذیل گردآوری شده است.
هیات؛ سدی بزرگ در مقابل توسعه فرهنگی غرب
در این درگیری ای که بین حق و باطل است و الآن هم نقطه ی اوج جریان باطل در جهان است، همه مفاهیم بر مدار باطل می چرخد، تعاریف جهانی به نفع باطل تغییر کرده، این درگیری یک جنگ نرم فراگیر همه جانبه است خطراتی که مومنین و جامعه ایمانی را تهدید می کند، در همه دوره های بعد از صدر اسلام بوده است اما الان بسیار سنگین تر از دوران گذشته است. نقشه ها بسیار پیچیده تر شده و نفوذ دشمن تا عمق خانه های ما واقع شده است. بعضی از نفوذها را ما بعد متوجه می شویم و شاید بعضی ها را هم هیچ وقت متوجه نشویم.
در واقع، هم فضا فضای ظلمانی است و هم فتنه ها، فتنه هایی سنگین هستند. همان چیزی که خدای متعال در آیه ظلمات از آن پرده برداشته است و دستگاه شیطان و اولیاء طاغوت و فراعنه تاریخ و جبهه مقابل نبی اکرم (ص) را این گونه به تصویر کشیده است که «أَوْ کَظُلُماتٍ فی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَراها وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور»(نور/40) آیه می فرماید: مثل دستگاه کفار و شیاطین و دشمنان نبی اکرم (ص) و اهل بیتشان(ع)، مثل دریای عمیق مواجی است که موج ها بر فراز یکدیگر می غلطند و بر فراز این دریا، یک ابر تیره غلیظ است.
این فضای ظلمانی که اولیاء طاغوت ایجاد کردند که «یخرجونهم من النور الی الظلمات» (بقره/257) همه زندگی را می پوشاند، فضای تاریکی است که گاه حق و باطل در آن مبهم می شود در این جنگ هم عنایت کنید که وقتی درگیری از یک طرف فراگیر شد از طرف دیگر با نقشه های خُرد نمی شود مقابله کنید. اگر دشمن نقشه ی فراگیر و همه جانبه می کشد، شما هم باید نگاه ماهواره ای کنید و نقشه ی همه جانبه بکشید.
تحت عنوان پیشرفت، توسعه، گسترش عدالت یا هر چیز دیگر یک مدنیت مادی درست کرده اند که «ظلمات بعضها فوق بعض» هیچ نقطه روشنی در آن نیست. بگذرید از کسانی که فریفته این تمدن شده اند و در زمانی که تشت این تمدن از بام افتاده و خود غربی ها کوس رسوایی این تمدن را زدند هنوز هم از آن دفاع می کنند، ولی واقعا پیچیده ترین ظلمت شیطان است. یکی از عظیم ترین حجاب های ولایت، حجاب مدرنیته و تجدد است. به اسم توسعه و پیشرفت، همه چیز را تغییر می دهند.
یکی از اموری که انسان را زمین گیر می کند و او را نگه می دارد همین است که انسان گمان کند خیری در این دستگاه ظلمانی است در حالی که هیچ خیری در آن نیست. «عدونا اصل کل شر و من فروعهم کل قبیح و فاحشه» آحاد افرادی که در این تمدن زندگی می کنند و یا ارائه یک تقسیم جغرافیایی برای تقسیم اقوام، مقصود نیست. بلکه سخن از تمدنی است که بر «گریز از خدا» و «عقلانیت مادی» بنا شده است. این جریان که البته بسیار پیچیده است توانسته اخلاق، تفکر، رفتار و سبک زندگی ایجاد کند؛ دستگاههای فلسفی پیچیده ای را طراحی کند و انقلاب علمی و صنعتی وسیعی را رقم بزند ولی همه این تمدن با همه آن پیچیدگی هایش امتداد جریان بنی امیه و همان امپراطوری اموی است که در اروپا و آخرین مدل آن در آمریکا بازسازی شده و در همه عالم منتشر گردیده است.
آن چه جای تأسف دارد «وابستگی به این تمدن» است و این که انسان گمان کند در این دستگاه خیری برای مؤمنین و بشریت وجود دارد و با این تصور غلط تلاش کند تا از این خیر، عقب نماند. این دلبستگی خیلی خطرناک است. البته در دوره «گذار و اضطرار» که کلمه غیب الهی در حجاب است همه ما به نسبتی گرفتار حجاب های اولیای طاغوت هستیم. اما این نگاه، خیلی متفاوت است با این که انسان تلاش کند تا عقلانیت و ادبیاتی را که آن ها به عنوان «علم و آگاهی» و «توسعه و پیشرفت» در جهان حاکم کرده اند و برای تحقیر و توهین به ملت ها، آن را منتشر نموده اند، به رسمیت بشناسد. این کار بسیار خطرناک است.
پیچیدگی دستگاه شیطان در دوره جدید به حدی است که برای همه زوایای زندگی نقشه کشیده است. همه جا هم با الگوهای پیچیده اداره می کند. دیگر برنامه های سابق را نمی بینیم. سبک زندگی را در الگوی توسعه منحل می کند. و هیچ کجای زندگی شما را خالی نمی گذارد. از قبل از تولدتان برنامه می دهد، تا زایمان مادرها، تا مهد کودکش تا دانشگاهش تا اشتغالش و حتی تا خانه سالمندان و اتاق ایزوله و مرگش. همه 60 سال عمر را پرکرده است. همه اش هم پر از ظلم و جور است. هیچ کجایش عدل نیست. آنجایی هم که بوی عدل می دهد ظلم است.
من گاهی مثال زدم گفتم آنها برنامه ریزی می کنند که مفهوم خانواده را تغییر بدهند، مفهوم ارتباط زن و مرد را تغییر بدهند، مفهوم رحم و عشیره و فامیل را عوض می کنند، خانواده ی عشیره ای را تبدیل می کنند به خانواده ی سلولی، در خانواده ی سلولی هم مفهوم خانواده را عوض می کنند و دیگر آن مفهومی که ما می گوئیم نیست! نوع ارتباط اقشار را با هم عوض می کنند، جزء فرهنگشان می شود باشگاه های شبانه و کارناوال ها و سوئیچ پارتی ها، بعد این تفکر را دارند جهانی می کنند و ما می گوییم وام ازدواج بدهید، مشکل جوان ها حل می شود، آیا حل می شود؟ بعد هم متأسفانه گاهی متناقض عمل می کنیم و از این طرف هم می گوئیم کنترل نرخ جمعیت، سن ازدواج را بالا ببرید، هم کنترل نرخ جمعیت می کنیم و سن ازدواج را بالا می بریم که می شود روی 30 سال و هم فرهنگ زندگی غرب دارد گسترش پیدا می کند و بعد می گوئید وام ازدواج بدهیم حل می شود، اینها برای ازدواج کرده های ما دارند بحران درست می کنند، نمی گویم این کارها را نکنیم ولی مقابل نقشه ی کلان آنها باید نقشه ی کلان کشید! یک جنگ همه جانبه است که یک بُعد جنگ های نرمی است که مرز خاصی ندارد، عمده ترین هدف این جنگ هم ارزشها و فرهنگ اجتماعی است.
تردید نکنید کسانی که امروز به دنبال توسعه فرهنگی هستند، هدفشان جز همان چیزی که قبلا به آن نوسازی می گفتند نیست و منظور هم همان جهانی سازی سرمایه داری است. ولی اسمش را توسعه فرهنگی می گذارند. تعامل با فرهنگ ها می گذارند. تردید نکنید که می خواهند فرهنگ های بومی و سنتی را در فرهنگ تجدد منحل کنند. و به صراحت هم می گویند، می خواهند ایدئولوژی امریکایی را بر جهان حاکم کنند.
برای عاشورا که سد بزرگ و پولادینی در مقابل توسعه فرهنگی غرب است، می اندیشند و اتاق فکر می گذارند. برنامه ریزی می کنند که چگونه از این سد عبور کنند. اگرچه توان این کار را ندارند. ظرفیت آنها ظرفیت مقابله با عاشورا نیست ولی توانشان را به کار می گیرند. و لذا تردید نکنید که تلاش و برنامه ریزی می کنند تا دستگاه توسل به سیدالشهداء(ع) را تحریف کنند.
در این جنگ فرهنگی همینطوری که آنها نقشه کلان می کشند من هم باید بکشم و در این جنگ کلان تحلیل حقیر این است که اگر بخواهیم جنگ کلان را طراحی کنیم، رهبری بزرگوار نظام که در موقف هدایت استراتژیک نظام هستند نگاه ماهواره ای به این جنگ همه جانبه فرهنگی می کنند، سیاست هایی را می گویند، هیئات مذهبی و مساجد در این نگاه حلقه ی اتصال رهبری جامعه به بدنه ی جامعه هستند، باید بتوانند آن سیاست ها را تبدیل به یک گفتمان و عقلانیت و منطق قالب کنند و این شدنی است.
مأموریتهای بزرگ
در یک جمله تأکید می کنم در مقابل هجوم سنگین تجدد و حجاب تجدد، مهمترین سنگر، هیئت است. هیئت باید انسان منتظر و مستشهد تربیت کند.
موضوع کار هیئات عبارت است از ایجاد ارتباط بین جامعه و عاشورا و نیز برنامه ریزی برای اینکه این ارتباط به شکل صحیح برقرار شود.
نقش هیئات این است که آن میدان های جنگ نرم را که یک میدان های فراگیری هستند، آن حوزه هایی است که مربوط به تفکرهای کلان و بینش های اجتماعی می شود، آنها را برنامه ریزی کنند و این تبدیل شود به یک گفتمان غالب.
این وظیفه شما عزیزان است که مراقب باشید. یکی از مهمترین موانع توسعه غربی حقوق بشر، حق شهروندی و عدالتی که آنها تعریف می کنند عاشوراست. تردید نکنید. خودشان هم این را به خوبی می فهمند. بزرگترین مانع جهانی آنها، عاشورا و فرهنگ عاشورایی است که هرروز هم امواجش در جهان بیش از پیش منتشر می شود. و این مأموریت شما عزیزان است. شما باید هیئات را به گونه ای اداره کنید که صد پولادینی در مقابل امواج تمدن غرب باشد. بهترین یا مهمترین سنگری که الان وجود دارد، سنگر هیأت هاست. باید برنامه ریزی کرد تا هیأت تبدیل به کانونی برای مقابله با آثار تجدد شود و ما باید روی این سرمایه گذاری کنیم.
غیر از این که باید هیئت ها به گونه ای برنامه ریزی کنند که پناهگاه همه، به ویژه نسل جوان در مقابل این جنگ عظیم فرهنگی و هجوم فرهنگ تمدن مادی باشند، باید مواظب باشند که یکی از کانون هایی که دشمن به شدت تلاش می کند که آن را خنثی کند هیأت است.
هیئات باید مطالبات فرهنگی مقام معظم رهبری را با ادبیات هیأت، از حاکمیت مطالبه کنند. این نقش هیئات است. یعنی حداقل کار یک حزب را باید بکنند. البته هیأت در حزب نمی گنجد و خیلی فراتر از آن است (هرچند حزب هم نیاز به تعریف دارد) ولی حداقل هیئات باید حلقه اتصال جامعه به فرهنگ مذهب باشند و مطالبات فرهنگی رهبری، در هیأت گفتمان سازی و تبدیل به مطالبه از حاکمیت شود. فرض کنید اگر مقام معظم رهبری در ارتباط با آمریکا یک نظری دارند، این نظر باید در هیئات فرهنگ سازی شود. و از طریق هیئات به مطالبه عمومی تبدیل گردد.
هم باید شبکه هیئات قابل توجه باشند و هم مقیاس برنامه ریزی باید مقیاس مقابله با دستگاه های جهانی باشد؛ یعنی الآن هیئت یکی از نقاط کانونی جنگ فرهنگی است، همین جا باید بایستیم و باید به شکلی برنامه ریزی کنیم که آن جنگ فرهنگی از داخلش در بیاید.
نمی شود بدون عاشورا در مقابل این امواج فتنه ی سنگین مقاومت کرد و اگر جامعه را هم بخواهیم در مقابل این امواج بیمه کنیم، همین جاست و همین جا باید ایستاد؛ آستان منیع سید الشهداء آستانی است که دست شیطان به هیچ وجه به آن نمی رسد، هر کسی وارد این آستان شد دست شیطان به او نمی رسد؛ هیئات ما نقطه های جوشش عواطف عاشورایی است و می خواهیم مردم را به عاشورا گره بزنیم و از متن این گره زدن، آن بصیرت ها و صف بندی ها و موضع گیری ها باید حاصل شود. عاشورا باید نقطه جوشش همه این حقایق باشد؛ یعنی انتهای آن باید به قتال و خونخواهی در رکاب امام زمان(ارواحنا فداه) و به «اَنْ یَرْزُقَنی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍمَنْصُورٍ» ختم بشود. بر این اساس هیئت نباید تبدیل بشود به جایی که آن تولی و تبری نادیده گرفته شود و یا فقط در مقیاس تولی و تبری تاریخی بماند، بلکه آن تولی و تبری از وُلات تاریخی باید نازل بشود.
در هیأت اول باید ببینیم که نقطه کانونی اتصال ما به وجود مقدّس سید الشهداء و عاشورا و شبکه ی ارتباط ما با عاشورا چیست؟ مأموریت هیأت هم این است که همه آن تجربیات عاشورا را بتواند در جامعه مؤمنین جاری و ساری کند و برای تحقق این هدف باید چند قدم برداریم.
حتماً باید حلقه های فکری گسترده ای روی زوایای مختلف و ارتقاء سطح هیئات از سطح کنونی به سطحی که بتواند یک خطوط فراگیرتر نسبت به حوزه های مختلف زندگی داشته باشد و بشود حتی سبک زندگی را تحت تأثیر هیئت سازماندهی کنیم و جامعه را از سبک زندگی غربی نجات بدهیم. اینها نیاز به یک کارهای گسترده دارد.
هیأتی که نتواند صف آرایی امروز امیرالمؤمنین وسقیفه، صف آرایی امروز سیدالشهدا و بنی امیه را نشان دهد این هیأت در مأموریت خودش بسیار کوتاه آمده است. فشارها و کاستی ها موجب نشود انسان از این جریان دست بردارد هیئات باید نقطه روشنگری و بصیرت برای اهل هیأت باشد و آن صف آرایی امروز حق و باطل را به وضوح نشان دهد.
چطور در مساجد و هیئات مسئله ی فقهی میگویند و همه هم یاد می گیرند، اکثر جامعه ما مسائل شرعی شان را در همین هیئات یاد گرفتند، پای روضه امام حسین علیه السلام یاد گرفتند، اگر این سیاست ها تبدیل شود به یک گفتمان های فرهنگی در هیئات و برنامه ریزی بشود، من گمان می کنم می شود این جنگ نرم را به یک نسبت زیادی پیش برد و آن بصیرت اجتماعی را در این جنگ از طریق هیئات ایجاد کرد. هیئات ظرفیت تأمین احساس اجتماعی و عقلانیت را در این جنگ دارد، حلقه ی اتصال جامعه به عاشوراست، لذا اگر این هیئات با سیاست های بزرگ نظام مرتبط شوند، قاعدتاً می توانند شبکه ای شوند که این قسمت عمده ی بحث جدی از این جنگ را که در حوزه ی بینش اجتماعی است هدایت و سرپرستی کنند، و این جنگ را به یک سامانی برسانند، یعنی کسی که به هیئت می آید هم احساسش سرشار شود و هم بینشش، هر دو با هم تأمین بشوند و بیرون برود و برسد به نقطه ی اوج احساس، میل و نفرت و غضب و سلام و لعنش شکوه و عظمت پیدا کند و هم آن درک از عظمت ها را بتواند در مصادیق جاری کند، الآن واقعاً این کاری که ما باید انجام بدهیم، این است. جبهة باطل همه جوره دنبال محو اسلام است، دنبال محو قصه ی سید الشهداست.
روحانیت و هیئات در کنار هم نه روبروی هم
برخی با بزرگ نمایی ها، «روحانیت» را در مقابل «هیئات» قرار می دهند. بسیاری از خبرسازی هایی که علیه هیئات مذهبی صورت می گیرد، دروغ و بزرگ نمایی است و واقعیت امر در هیئات مذهبی چیز دیگری است. اتفاق اصلی که در هیئات جاری می شود، روح عزاداری و روح توجه به سید الشهداء (ع) است؛ البته متناسب با دوره گذار. هم چنان که در اقتصاد دوره گذار بعضی معاملات را امضاء می کنیم و سعی می کنیم به سمت اسلامی تر شدن برویم، در عزاداری هم همین طور است. باید مواظب باشیم این بزرگنمایی های، این خبرسازی ها و این دروغ گویی های دشمن، روحانیت شیعه و صف عزاداران و هیئات را در مقابل هم قرار ندهد. روحانیت شیعه باید مسؤولیت سرپرستی این امر را با تمام توان باید بر عهده بگیرند و مراکز تخصصی حوزه هم باید پژوهش تخصصی نسبت به امر عزاداری انجام دهند.
هیئات مذهبی هم باید توجه کنند که این امر عظیم، بدون تکیه به فقاهت به سامان نمی رسد. مداحان باید بدانند که نباید دستگاه امام حسین (ع) از دستگاه امام صادق (ع) جدا شود. اگر شیطان بتواند در اینجا رخنه کند، و بین هیئات عزاداران با روحانیت شکاف بیاندازد موفق شده است و همین جاست که می تواند عزاداری را تحریف کند و عزاداری سید الشهداء (ع) که کانون جوشش محبت و کانون جوشش تبری نسبت به دشمن در طول تاریخ بوده است را به یک مجالس صوفیانه به شکل غلط، که فقط مجالس حال است، تبدیل کند؛ در حالی که حال، موضوعیت ندارد و آن چه موضوعیت دارد تولی و تبری و حرکت در مسیر اسلام است.
اخلاص عامل اصلی در کار مدیریت هیئات
در این کار مهمترین ویژگی اخلاص خود شماست، اگر شما عزیزان که سفیران فرهنگی امام حسین (ع) هستید و قلوب را بر محور امام حسین(ع) جلا می دهید، خالص باشید یا خالص تر بشوید، همه مکرهای دشمن خنثی می شود. و اگر خدایی نکرده ما از خلوص فاصله بگیریم جای نگرانی است. اگر ما از عمق معارف اهل بیت در اداره هیئات فاصله بگیریم این جای نگرانی است.
منبع:حوزه