کد خبر : ۴۴۱۱۷
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۹
در نشست موسسه موعود مطرح شد؛

خیال باطل ابلیس در برپایی حکومت جهانی

ابلیس می خواهد هر چه زودتر حکومت جهانی خود را ایجاد کند و دست‌نشانده اش، بنی اسرائیل و مجامع مخفی هم راه برپایی این حکومت را این می دانند که بیشتر مردم آلوده شوند و ارتباط معنوی آنها با خداوند کاسته شود.
عقیق: اسماعیل شفیعی سروستانی، در نشست "کاهنان معابد و ارتباط با نیروهای ماورائی" محور همه نشست ها را مبتنی بر بررسی "سیر تحول فکر و عمل ابلیس و قبیله ی لعنت از صبحگاه آفرینش تا تشکیل مجامع مخفی" دانست.

وی ضرورت سخن گفتن از نیروهای ماورائی را به نحوه نگرش ما درباره ی موجودات و عوالم ماورائی دانست. وی با تأکید بر اینکه علوم جدید و تفکّر پوزیتیویستی، سبب شده است که انسان جدید، چشمش را بر همه چیز، جز این جهان مادّی و محسوس ببندد، اشاره کردند که با انکار انسان عصر جدید، موجودات ماورائی و عوالم تأثیر گذار، کارکرد خود را از دست نمی دهند.

شفیعی سروستانی بیان کرد: "به راستی مجموعه ای از عوالم ناپیدا و موجودات ساکن در آنها از گذشته بوده، امروزه هستند و در آینده نیز خواهند بود. در ضمن در زندگی انسان تأثیرگذار و نقش آفرینند. اقوام پیشین دقیق تر آن عوالم را می شناختند و با موجودات آن انس داشتند.

 

عوالم هزاران رنگ و تنوع موجودات ساکن در آن

سردبیر ماهنامه موعود در ادامه سخنانش روایاتی را درباره عوالم متعدد و مخلوقات متنوّع خداوند متعال خواندند. ازجمله آنکه بیان کردند: "امام صادق(ع) فرموده اند: به راستى براى خداوند عزّوجلّ 12000 عالم است كه هر كدام بزرگترند. از هفت آسمان و هفت زمين، و هيچ كدامشان نمي دانند كه خداوند عزّوجلّ عالم ديگرى دارد و من حجّت بر همة آنها هستم‏."

شفیعی سروستانی از زبان امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، چهار گونه از موجودات را برشمرد: فرشتگان، جنّیان، نسناس و موجوداتی که نه انسانند، نه جنّ؛ شبیه به چارپایان که فقط جنس نر در میان آنها وجود دارد و مادّه ندارند.

الف) فرشتگان

مدیر مسئول مؤسّسة موعود، ماهیّت فرشتگان را از زبان مبارک اهل بیت(ع) چنین توصیف کرد:

از امام باقر(ع) پرسیدند: فرشته‏ ها افزون ترند يا آدم ها؟ فرمود: «به آن كه جانم به دست اوست، البتّه فرشته ‏ها در آسمان بيش تر هستند. از شمار خاك در زمين. در آسمان جاى پایى نيست؛ جز اينكه فرشته ‏اى تسبيح و تقديس كُند و در زمين درخت و كلوخى نيست؛ جز اينكه فرشته ‏اى بر آن گماشته شده و خدا هر روز كار او را بياورد و خدا بدو داناتر است. هيچ كدام نيستند؛ جز اينكه هر روز به ولايت خاندان من به خدا تقرّب جويند و براى دوستان ما آمرزش می‌ خواهند، و به دشمنانمان لعن كنند و از خدا عذاب آنها را می خواهند.

و همچنین امیرمؤمنان(ع) در توصیف انواع خارق العاده  فرشتگان چنین فرمودند: «خداوند فرشته‏ هایی دارد كه اگر يكى از آنها به زمين فرود بیاید، از بزرگى او و بسيارىِ بالش، زمين او را جاى ندهد. برخى از آنهايند كه اگر جنّ و انس مكّلف شوند كه او را توصیف کنند، نمی توانند؛ از بس بندهاى بدنش از هم دورند و خوش تركيب است. چگونه فرشته ‌ای را كه ميان دو شانه و پرّة گوشش 700 سال است، می ‌توان توصیف کرد؟

برخى با يك پرش، افق را ببندد و برخى هستند كه آسمانها تا كمرشان است. برخى گام بر هواى زير زمين دارند بى ‏قرارگاه و همه ی زمين تا زانویشان است، برخى همة آب هاى جهان را در پشت صدف ناخن بزرگ خود جا دهند، برخى هستند كه اگر همة كشتي ‌ها در اشك ديده‏ شان افكنده شوند، تا هميشه روان باشند: فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِينَ‏.

استاد سروستانی با استناد به روایات، تأکید کرد: تمامی فرشتگان، مجرّد و روحانی اند و همگی شان دوستان و خدمتگزار انبیا و اوصیا و دعا گوی شیعیان اهل بیت(ع) هستند.

ب) جنّیان

سخنران، خلقت جنّیان را بعد از فرشتگان و قبل از انسانها دانستند و با اشاره به لطافت جسمی جنّیان، آنها را موجودی «مؤثّر و نادیدنی» خواندند. وی با بیان ماهیت جنّیان از زبان روایات، آنها را متعدّد، متنوّع و در فرقه ها، چهره ها و قدرت های گوناگون دانست و با بیان نقل سخنی از امام صادق(ع) جنّیان را اینگونه تقسیم بندی کرد:

به فرموده امام صادق(ع)، قسم اوّل جنّیان با ملائکند.

گروهی از اجنّه کسانی هستند که از سوی امامان(ع) برای آنها خلیفه معیّن شده است و فرمانبردار امامان و دوست آنها و دشمن دشمنان آنها هستند. آن جنّیان مؤمن، با قوّه ی اختیاری که در دست دارند، خود را در مقام قرب به خداوند بالا کشیده اند تا جایی که بال به بال ملائک، خداوند را عبادت می کنند. همگی این گروه از جنّیان، بر مدار مرام آل محمّد(ص) زندگی می کنند.

قسم دوم آنهایی هستند که در هوا می پرند و دسته ی سوم به شکل سگ ها و مارها هستند.

در روایت دیگری از قول امام معصوم(ع) جنّیان به پنج صنف تقسیم شده اند: «جنّیان پنج صنف هستند؛ گروهی از آنها، مانند باد در هوا هستند و عدّه ای دیگر مارها و دسته ای دیگر عقرب ها و بعضی دیگر حشرات و گروهی دیگر، مانند بنی آدم هستند که آنها نیز در قیامت حساب و کتاب دارند.»

 

ارتباط انسان های ناصالح و جنّیان ناصالح

استاد سروستانی در ادامه، سوره ی «جنّ» را حاوی نکات خواندنی بسیاری درباره ی جنّیان دانست و بر قرائت آن تأکید کرد. وی با اشاره به این آیه «و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقه‏ هايى گوناگونيم. (جنّ:11)» از زبان جنّیان، توضیح دادند که رئیس اشرار و جنّیان کافر، ابلیس لعین است که در برابر نیروهای خیر برای خودش لشکری را مجهّز کرده و به فعّالیت می پردازد. وی در ادامه بیان کرد:

جنّیان هم مانند انسان ها، فرقه های گوناگون دارند؛ برخی صالح و مؤمنند و برخی کافر. میان ناصالحان از انسان و ناصالحان از اجنّه، و میان صالحان انسان و اجنّه همیشه از گذشته های دور ارتباط بوده است. قرآن کریم می فرماید: و مردانی از میان انسان ها، به مردانی از جنّ پناه می بردند و برسرکشی آنها می افزودند.(جنّ: 6)

این دو گروه ناصالح انسی و جنّی همدیگر را تقویت می کنند. مؤمنان انسی و جنّی هم همین گونه هستند و همدیگر را در «ایمان» تقویت می کنند. لذا جریان تقویت کنندگی در میان هر دوی این گروه ها اتّفاق می افتد.

در اثر تعامل این دو موجود مخلوق مختار، وقایعی اتّفاق افتاده است که بسیار گوناگون و متنوّع است.

نخستین کسی که با انسان ها ارتباط برقرار کرد، ابلیس بود که پس از آن دشمن قسم خورده ی انسانها شد. در نشستهای پیشین گفتیم که تأسیس معبد توسط القای ابلیس به قابیل ایجاد شد. بنابراین قابیل، نخستین سازنده ی معبد و نخستین آتش پرست بود. پس از او  قابیلیان در زمین جاری شدند؛ چنانکه  هابیلیان در زمین جاری شدند. فرهنگ معبدی و کهانت، از طریق بنی قابیل در زمین گسترش یافت. به عبارت دیگر، کاهنان معابد که در معابد حاکم بودند و میان انسانها حکم می کردند، عموماً مرتبط با نیروهای جنّی بودند. با کدام دسته از جنّ ها؟ ناصالح. چرا؟ چون در میان مؤمنان جنّی اساساً میل و ارتباط با انسانها به قصد بهره کشی و معامله گری چنانکه بین شیاطین است وجود ندارد.

جنّیان مؤمن، شریعت را به درستی و با دقّت مراعات می کنند. چون تقوا دارند، آزار و اذیّت ندارند، انسان آزاری و جن آزاری ندارند و طمع و خودکامگی در آنها نیست، بنابراین به دنبال ارتباط با انسانها هم نیست.

 

مردم آلوده اند و از دین فراری

استاد سروستانی با بیان اینکه "در هیچ دوره ای به اندازه ی عصر ما بشر آلوده به نیروهای جنّی شیطانی نبوده است"، بخشی از این آلودگی را ناشی از «نزدیک شدن انسانها به نجاسات و آلودگی های جسمی و روحی» دانست که در نتیجه ی آن، نیروهای شیطانیِ خواهان ارتباط با انسانها، آنها را در قلمرو ناپاک و فاسد ابلیس لعین، وارد می کنند.

وی یکی از علّت های فساد انسان ها را "آلودگی به انواع علوم خفیه و غریبه" دانست و هشدار داد: که با بی توجّهی خانواده ها و مسئولان، این آلودگی رو به افزایش است. وی درباره ی نقش رسانه ها در ترویج این علوم بیان کرد:

متاسفانه از میان بسیاری از برنامه های سرگرمی ساز صداوسیما؛ از سحر و جادوگری بیرون نمی آید. کارتون ها و فیلم هایی که آکنده از انواع اجنّه، ارتباط انسان ها با آنها و جادوگری است.

امّا متأسّفانه مسئولان این رسانه ها، از این قضیّه بی اطّلاعند. آنها می خواهند مردم را سرگرم کنند، غافل از اینکه در آن حین، دارند مردم را آلوده می کنند. آنها مردم را با آلودگی هایی بیمار می کنند که علاج ندارد.

این ماجرا از اینجا تقویت می شود که ابلیس ملعون می خواهد هر چه زودتر حکومت جهانی خود را ایجاد کند و دست‌نشانده اش، بنی اسرائیل و مجامع مخفی هم در پی او همین را می خواهند و راه برپایی این حکومت را این می دانند که هر چه بیشتر مردم آلوده شوند و در اثر آلودگی مردم، رفته رفته ارتباط معنوی آنها با خداوند کاسته شود. در چنین شرایطی اگر بخواهی جوانی را بر مرام دینی و حقیقی محمّد و آل محمّد(ص) آشنا کنی، نمی شنوند. از نتایج اوّلیه ی آلودگی ها، انکار، انزجار و نفرت از مقدّسات دینی و شریعت است.

 

علوم خفیه، ابزار ارتباط گیری

پژوهشگر حوزه  غرب شناسی در ادامه ی موضوع ارتباط گیری با نیروهای جنّی شرور، توضیح داد که «علوم خفیه یا غریبه» از ابزار ارتباط گیری محسوب می شوند که این علوم پنهان در همه ی قرون، در برابر علوم جلیّه و آشکار قرار می گرفتند. وی درباره علوم غریبه توضیح داد:

علوم غریبه، به مجموعه ای از دانش ها اطلاق می شود که معمولاً از دسترس عموم مردم دور نگه داشته می شد. در گذشته تنها کاهنان از آن استفاده می کردند و معدود افرادی که در مناطق دورافتاده با اجنّه ارتباط برقرار می کردند. امّا این علوم امروزه عمومی شده است.

تعداد شعب این علوم نزد اقوام مختلف، بسیار است و گاه تا سی شاخة مختلف برای آن برشمرده اند؛ همچون: علم رمل، جفر، اعداد و ...؛ امّا در تقسیم کلّی این علوم را به پنج علم کیمیا، لیمیا، هیمیا، سیمیا و ریمیا در علوم غریبه، به خمسة محتجبه تقسیم کرده اند.، یعنی پنج علمی که مخفی است و تمام آن از اسرار است. این علوم اساساً در نزد شرع مقدّس نهی شده و مردم برای تعلیم ونشر ان مأذون نیستند.

عمر استفاده از این علوم، از زمان حضور انسان بر زمین است. الان در حالی که ظاهراً مردم جهان مبتلای علوم تجربی وجدید هستند، عدّه ای خاص تلاش بر سلطه بر جوامع دارند. راز بسیاری از اتّفاقاتی که برای مردم می افتد و دلیل آن اتّفاقات را نمی فهمند، به همین علوم و موجوداتی که به آن مشغولند، برمی گردد.

فنون ساحری و جادوگری هم بخشی از علوم غریبه اند. آنچه در کتابهای تخصّصی راجع به علوم تخصصی آمده است، علوم غریبه را به این شاخه ها تقسیم کرده اند: شعبده، تسخیرات، طلسمات، قیافه و تنجیم

استاد شفیعی سروستانی سپس به اختصار هریک از این شعب را معرفی کرد.

 

ساحری قوی ترین ابزار رهزنی انسان ها

شفیعی سروستانی گفت: از آنجایی که ساحری، همیشه بر مردم تأثیر بسیار زیادی می گذاشت و در جنگ و صلح، اوضاع را به نفع حاکمان تغییر می داد، حاکمان و پادشاهان در طول قرون گذشته، همواره در کنار دستشان از جادوگران به عنوان مشاوران خود استفاده می کردند.

مدیر موسسه موعود اذعان کرد که امروزه نیز حاکمان غربی در آمریکا و انگلیس، از این علم بهره می برند. این در حالی است که سحر و جادوگری از منظر تمامی ادیان اسلام، مسیحیّت حرام و مجازات جادوگری در مسیحیّت، سوزانده شدن در آتش است. وی در ادامه به بیان تأثیر کهانت در تاریخ کهن پرداخت و بیان کرد:

کاهنان معابد، که در طول قرون با موجودات ماورائی و نادیدنی آشنایی پیدا کرده بودند، از آنها برای رهزنی مردم اطّلاعات می گرفتند. مردم مؤمنی که با معجزات رسولان و پیامبران آشنایی داشتند، تفاوت اعجاز و جادو را می دانستند و فریب نمی خوردند؛ امّا مردم ساده لوح و دورافتاده ازاولیا و اوصیای الهی فریب می خوردند و از طریق کاهنانی که ساحری می کردند، مرعوب، مفعول و منفعل در برابر نیروهای جادویی می شدند.

کاهنان، واسطِ میان مردم و نیروهای ماورائی شیطانی بودند؛ امّا چون مردم تفاوت نیروهای شیطانی و رحمانی را نمی شناختند، تحت اوامر کاهنان، نیروهای شیطانی را رحمانی می پنداشتند و آنها را در معابد می پرستیدند و برایشان قربانی می کردند تا جایی که در معابد فرزندان خودشان را برای الهه ها و ایزدان و اساطیر که چیزی جز شیاطین نبودند،قربانی می کردند.

 

تفاوت سحر با کرامت و معجزه

سخنران نشست، با غیرواقعی خواندن سحر و حقیقی دانستن معجزه، تفاوت این دو را در دو مورد دانست:

1. تولیدات ارادة ساحران یا کاهنان در محدودة شعاع وجودی نفس پلید آنان است و از علم غیرصحیح نشئت می گیرد. از اینرو، مبتلا به نواقص است؛ در حالی که معجزه حقیقی است و هرگز خلافش پدید نمی آید. مانند: محدود، خلاف واقع و قابل شکست بودن؛ مثل سحر ساحرانی که با حضرت موسی(ع) مبارزه می کردند. سحر آنها توسط معجزه ی حضرت موسی(ع) شکسته شد؛

2. معجزه تأثیر در عالم خارج و تغییر واقعیّت است؛ چنانکه چوبی حقیقتاً به اژدها تبدیل می شود یا سنگی واقعاً می شکافد و از آن چشمه های آب می جوشد؛ امّا سحر غالباً تنها در خیال بینده اثر می گذارد و واقعاً اتّفاق نمی افتد؛

وی پس از بیان این تفاوت ها، درباره ی قدرت معجزه بیان کرد: «خداوند متعال به معجزه، غلبه داده است. در واقع در نهایت آنکس که غالب است، حضرات پیامبران هستند و نه جادوگران.

وی اظهارداشت: این نکته هم قابل توجّه است که نسبتی میان معجزه و وضعیتی که بشر در آن قرار داشته وجود دارد. یعنی بشر در وضعیتی قرار داشته است که معجزه ای در آن زمان ازسوی آن نبی(ع) اتّفاق افتاده است. وقتی در زمان حضرت موسی(ع) غلبه با سحر است، معجزه، سحر شکن است؛ امّا در زمان انبیای دیگر، معجزات دیگری بوده است. به هر صورت، حسب سنّت خداوند، معجزه برتر است و غالب می شود. معجزه ی انبیا پشت گرم به نصرت الهی اند؛ در حالی که شیاطین پشتیبان ساحران هستند و باطل اساساً و ذاتاً نابود شدنی است: جاء الحقّ و زهق الباطل.

 

اساطیر کهن، اجنّه بوده اند

استاد شفیعی سروستانی در بحث مفصّلی راجع به کاهنان، از ارتباط آنها با موجودات ماورائی سخن گفت و بیان کرد که این ارتباط نه تنها از طریق روایات ما تأیید شده است، بلکه مورّخین نیز آن را به ثبت رسانده اند. وی با بیان توصیف «ویل دورانت» در کتاب «تاریخ تمدّن» از موجودات گزارش شده توسط مردم شهر یونان، بیان کرد که مورّخان، ارتباط این موجودات ماورائی را که در گوشه گوشه ی زمین ویژگی های مشترکی دارند، درک نمی کنند؛ امّا به نظر ایشان، اساطیر کهن همان جنّیان هستند. وی در شرح این موضوع، سؤال کارل گوستاو یونگ را پاسخ داد:

من می گویم: ساکنان تمدن های کهن از مسیر کاهنان  چه در آفریقا و چه در میان سرخپوستان، ارتباط با نیروهای جنّی داشته اند که این نیروها می توانستند سریع در هر دوره و در هر زمانی رفت و آمد کنند و با ساکنان این تمدن ها ارتباط بگیرند. بدین ترتیب، اجنّه ی شیطانی، پیام آوران کاهنان بودند که برای آنها اعمال جادویی شان را انجام می داد.

 

فراخوان نیروهای شیطان

سردبیر ماهنامه موعود، با بیان اینکه شیاطین تا فراخوانده نشوند، به انسانه ا مراجعه نمی کنند، انواع فراخوانی شیاطین را «عمومی» و «خاص» خواند.

ارتباط گیری عمومی به خاطر مبتلا بودن انسان به نجاسات فیزیکی و متافیزیکی است و بسیاری از ما انسانها را در درجات مختلف در بر می گیرد. استاد، راه برطرف کردن این آلودگی را برطرف کردن نجاسات (چه نجاسات فیزیکی و چه متافیزیکی) با استفاده از توصیه های انبیا و اوصیا در شریعت و اخلاق دانست.

وی فراخوانی خاص را از طریق ساحری و برای اهداف خاصّ دانست. وی بیان کرد که این فراخوانی برای استفاده از نیروهای ویژه جنّیان است که برخی از آنها در انسان ها نیست. ویژگی هایی مثل سرعت در حرکت، نادیدنی بودن، سابقه ی حضور طولانی در زمین و عمر طولانی و چند هزار ساله.

 

شبیه "فاستوس"یم

سخنران، «دکتر فاستوس» قهرمان کتاب «فاوستوس» اثر کریستوفر مارلو را داستان انسان آلوده ی امروز دانست. دکتر فاستوس، پزشک مشهوری بود که به معامله با شیطان تن در داد و با نزدیکی بیشتر به شیطان، روح خود را به او فروخت و در نهایت، با عاقبت به شرّی و بی آنکه قادر باشد اسم خداوند را بر زبان بیاورد، در تنهایی، بی پشتیبان و با حسرت توسط شیطان، به جهنّم برده شد.

 
منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین