عاشقانههایی برای ثامنالحجج(ع)
حکایت فرزندی که نام «رضا» نجاتش داد
خوزستان جنگ بود. سومین فرزندم بعد کامران و مهران، پسر شد. در شناسنامهاش به جای ماهان نوشتند: رضا. اعتراض کردم گفتند هفت روز دیگر. موشک آمد، من ماندم و یک فرزندم که حالا شده دکتر رضا غریب.
عقیق: جشنواره پیامک ادبی رضوی از مجموعه برنامههای جشنواره بینالمللی فرهنگی هنری امام رضا(ع) است که هر سال به همت مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشود.
سال گذشته کتاب برگزیده این جشنواره نیز منتشر شد که اثری خواندنی و جذاب از عاشقانههای برگزیدگان چهارمین جشنواره پیامک ادبی امام رضا(ع) است.
به نیت زیارت امام رئوف، بخشی از این عاشقانهها را مرور میکنیم:
سلام بر غریبی که برای همه آشناست.
* * *
یکی از کبوتران حرم تو، قلب من است، از آن روز که تو را دید، هنوز به خانه برنگشته است.
* * *
چه بیهوده مرا دور زمین میچرخانند... جادههایی که به مشهد نمیرسند.
* * *
صحن جمهوریات شهر آزادی کبوترهاست.
وقتی قدس و جمهوری در دل انقلاب می کنند اشک هایم چیزی نیستند جز گوهرهای شاد.
* * *
انگور، لکهای است به پیشانی تاریخ....شفاعتش میکنی؟
* * *
شمس تبریز اگر در دل مولانا بود/ در دل ما به جز شمس خراسانی نیست
* * *
خوزستان جنگ بود. سومین فرزندم بعد کامران و مهران، پسر شد.
در شناسنامهاش به جای ماهان نوشتند: رضا. اعتراض کردم گفتند هفت روز دیگر. موشک آمد، من ماندم و یک فرزندم که حالا شده دکتر رضا غریب.
* * *
امسال هم میآیم این بار هم با دلم.
* * *
تمام واژهها روزه سکوت گرفته اند، تنها روبروی گنبدت افطار میکنند.
منبع:فارس