پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
۲۱:۰۲

۱۳۹۳/۰۹/۱۷

جاهایی که شیطان به بنده نزدکتر است

علماء اخلاق براى چاره و علاج غضب دو راه علمى و عملى ذكر كرده ‏اند. راه علمیش آنست كه بنده خدا تفكر كند در آیات و اخبارى كه در مذمت غضب و خشم وارد شده است.
کد خبر : ۴۳۱۹۹
عقیق:،باتوجه به آیات قرآن ، شیطان قسم یاد کرده تا انسان را گمراه کند فلذا در روایت وارد است که شیطان در سه جا به بنده نزدیکتر است

1)‌ هنگام غضب
رسول خدا(ص) فرمود: غضب ایمان را فاسد كند چنان كه سركه عسل را. میسر گوید: خدمت امام باقر(ع) از غضب سخن به میان آمد. حضرت فرمود: همانا مرد غضب میكند و تا داخل دوزخ نشود، هرگز راضى نگردد (تا مرتكب گناهى نشود خشمش تسكین نیابد) پس هر كس بر مردمى خشمگین شد، و ایستاده بود، باید فورى بنشیند، تا پلیدى شیطان از او دور شود، و هر كس بر خویشاوندش غضب كند باید نزدیك او رود و تنش را مس كند (مثلا دست به دست او ساید) زیرا خویشاوند هر گاه مس شود آرامش یابد.
 علماء اخلاق براى چاره و علاج غضب دو راه علمى و عملى ذكر كرده ‏اند. راه علمیش آنست كه بنده خدا تفكر كند در آیات و اخبارى كه در مذمت غضب و خشم و ستایش عفو و حلم و كظم غیظ وارد شده است و راه عملیش آنست كه: چون خشمگین شود، اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم بگوید و با آب سرد وضو بگیرد یا غسل كند و اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته دراز كشد و اگر بر فامیل و خویشاوندش غضب كرده نزدیك او رود و دست ببدن او گذارد. (أصول الكافی / ترجمه مصطفوى/ج‏3/412) 

2) قضاوت میان دو نفر
امام علی(ع) در باره كسى كه در میان مردم عهده دار منصب قضاوت‏ شود ولى شایسته آن نباشد می فرماید:مبغوض ترین مردم نزد خداوند دو كس‏اند: انسانى كه خداوند او را به حال خود واگذاشته، تا جایى كه از راه راست منحرف شده، به سخن آمیخته با بدعت و دعوت به گمراهى دل خوش نموده است.او فتنه ‏اى است براى فتنه جویان، ره گم كرده‏اى است از راه روشن گذشتگان، گمراه كننده كسانى است كه به وقت زنده بودن او یا پس از مرگش از او پیروى كنند، هم بار گناه ان‏دیگران را به دوش كشد، و هم گروگان خطاهاى خود باشد.و دیگر انسانى است كه انبوهى از نادانى را در خود جمع كرده، و در میان جاهلان امت جهت فریبشان مى‏ شتابد در تاریكى ‏هاى فتنه‏ ها مى‏ تازد، و نسبت به مصالحى كه در پیمان صلح است نابیناست.
انسان نماها دانشمندش دانند در حالى كه بى ‏دانش است. از آغاز وقتش را صرف انباشتن چیزهایى كرده كه اندكش از بسیارش بهتر است، همین كه از آب گندیده سراب شد، و امور بیهوده را روى هم انباشت، به ناحق بر كرسى قضاوت میان مردم مى ‏نشیند، تا بیان مسایلى را كه بر دیگران مشتبه شده به عهده گیرد! چون با مسأله مبهمى روبرو شود آراء بى ‏فایده و بى‏ پایه‏اش را به میدان آورده، قاطعانه حكم مى ‏كند. از این رو در برابر شبهات به مانند مگسى در تارهاى سست عنكبوت گرفتار است، این بى‏ مایه نمى‏ داند رأیش بر صواب است یا بر خطا؟ اگر حكمى به صواب راند مى‏ ترسد بر خطا باشد، و چون به خطا حكم كند امیدوار است كه راه صواب رفته باشد. در امواج جهالت هایشان گم شده، با دیده كور در تاریكى‏هاى نادانى راه پوید، هیچ امر مشتبهى را قاطعانه بر اساس دانش حل نمى ‏كند. (نهج البلاغه/ترجمه انصاریان/75)

3) هم نشینی با زنی تنها
محمد طیار گوید: «وارد مدینه شدم و به جستجوى یك اتاق اجاره‏اى پرداختم تا وارد خانه دو اتاقه‏اى شدم كه میان آنها درى وجود داشت و زنى در آن خانه زندگى مى‏ كرد. آن زن گفت: این اتاق را اجاره مى ‏دهم.گفتم: این دو اتاق به هم راه دارد و من هم جوان هستم.آن زن گفت: من آن در را میان خودمان قفل مى ‏كنم. آن‏گاه وسایلم را به آنجا منتقل كردم و به آن زن گفتم: در را قفل كن.زن گفت: از آنجا روح به سراغ من مى‏ آید. آن را رها كن.گفتم: نه، من و تو مرد و زن جوان هستیم، در را قفل كن.زن گفت: تو در اتاقت بنشین من نزد تو نمى ‏آیم و نزدیكت نمى ‏شوم. و از قفل كردن در خوددارى كرد؛ از این رو من نزد امام صادق علیه السلام رفتم و در این باره از وى سوال كردم.امام(ع) فرمود: از آنجا جابه‏ جا شو؛ زیرا هرگاه مرد و زن در اتاقى خلوت كنند، سومین آنها شیطان است.» (منابع فقه شیعه(ترجمه جامع أحادیث الشیعة)/ج‏24/149)

 
منبع:جام
211008


گزارش خطا

ارسال نظر
  • پربازدیدها
  • تازه ها