در گفتوگو با صادق آیینهوند؛
پیامهای عاشورایی برای جهان امروز
عاشورا از سال 61 هجری تا این روزگار درسها و پیامهای زیادی داشته، مهمترین و ضروریترین ابعاد وحوادث آن مورد بررسی قرار گرفته و حتی الهامبخش و زمینهساز بسیاری از قیامهای حق علیه باطل از جمله انقلاب اسلامی ایران شده است.
عقیق: نکته اینجاست که امروز چه عبرتها و درسهایی از این واقعه بزرگ میتوانیم دریافت کنیم؟ در پاسخ به این پرسش، همگان معتقدند، قیام امام حسین(ع) و یارانشان که در تمام زمانها و مکانها زنده مانده و خواهد ماند، درسهای زیادی برای ما دارد، از امر به معروف و نهی از منکر و پاسداری از ارزشها گرفته تا ظلمستیزی، اصلاح رفتارهای سیاسی دولتمردان و شهادت در راه خدا.در یک کلام میتوان گفت واقعه عاشورا باید عبرتآموز همه جوامع از جمله جوامع اسلامی باشد تا بتوانند از آرمانها و ارزشهای خود دفاع کنند، زیرا عاشورا در همیشه تاریخ جریان دارد و تکرار میشود.بنابراین با اینکه درباره قیام امام حسین(ع) بسیار گفته و کتابها نوشته شده است، اما همچنان نیاز به تکرار دارد، چون «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»ست. در همین راستا، با صادق آئینهوند رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و نویسنده کتاب «سلسله قیامهای شیعه» به گفتوگو نشستیم.وی معتقد است: با مطالعه فرهنگ عاشورا، الگوهای بسیاری برای ولایتپذیری و تحکیم ولایت فقیه و پذیرش حاکمیت دینی برایمان تبیین میشود. خیلی از افراد امروز هستند که دچار توهم و در بیراهه تفکری هستند و اگر قیام عاشورا را مطالعه کنند از سردرگمی در خواهند آمد. مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم. آقای دکتر! به عنوان نخستین پرسش درباره ابعاد مختلف واقعه عاشورا مختصری توضیح دهید.البته مورخان از زوایای مختلف قیام اباعبدا...(ع) را مورد بررسی قرار دادهاند، علاوه بر مسایل مختلفی که در حوزه تاریخی درباره علت قیام امام حسین (ع) وجود دارد، مسایل جغرافیایی نیز به این فاجعه دامن زد. به طور مثال فتوحات جامعه اسلامی افزایش یافته بود، شهر مدینه از لحاظ جغرافیایی گسترش یافته و اداره آن سخت بود و همین طور تبدیل به یک شهر مصرفی شده بود، بنابراین مرکزیت خود را از دست داده بود، علاوه بر همه اینها نسلی نیز پس از اصحاب پیامبر(ص) و یاران ایشان به دنیا آمده بودند که دیگر تابع نسلهای قبل نبودند و تفسیرهای متفاوتی از اسلام ارایه میکردند که با تفاسیر نسل صحابه و تابعین متفاوت بود.در راستای تمام اینها، گفتمانی نیز توسط معاویه در جامعه حاکم شده که با امر به معروف و نهی از منکر بسیار مغایر بود و امام حسین (ع) نیز بدین جهت قیام و حرکتی را شروع کرد که بتواند امر به معروف و نهی از منکر را زنده نگه دارد و جامعه اسلامی را اصلاح کند. پس نخستین نکته و پیامی که میتوانیم به لحاظ اجتماعی و سیاسی از قیام امام (ع) دریافت کنیم، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است و این خوبی و بدی از آن دوره در تاریخ وجود داشته و تا به امروز ادامه دارد. چگونه میتوانیم از این پیام در سبک زندگی امروزمان استفاده کنیم؟بله، هدف اصلی امام، راهاندازی نهضت امر به معروف و نهی از منکر بود. البته خود امر به معروف و نهی از منکر نیز تعریف مشخصی در اسلام دارد و منکر همان چیزی است که در جامعه اسلامی زشت و قبیح خوانده میشود و معروف هم فعل مورد پسند و مورد تأیید مردم است.امروز هم باید دقت کنیم که در اجرای امر به معروف و نهی از منکر تنها به ماه محرم اکتفا نکنیم. احیا و اجرای این فریضه متوجه حکومت است، مردم هم باید دقت کنند که به رسالت خود در امر به معروف و نهی از منکر به خوبی عمل کنند. امور سیاسی و مدیریتی و اداری جامعه نیازمند توجه به امر به معروف و نهی از منکر است.باید به این نکته توجه داشته باشیم که اجرای امر به معروف و نهی از منکر امروز از بعد سیاستی و حکومتی خارج شده و به کل جامعه تسری یافته است، بنابراین تمامی افعال ناپسند جاری که خلاف اخلاق و سیره است را دربر میگیرد، اما از بعد سیاستی تبیین و تحقق واقعی رسالت امر به معروف و نهی از منکر برعهده دستگاههای دیگر از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش و ... است که کوتاهی در هر زمینهای آسیبهایی را ایجاد میکند. برای اجرای عمومی امر به معروف و نهی از منکر چه گامهایی باید برداشت؟ابتدا باید زیر ساختها در نهادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراهم شود، زمانی که این اتفاق بیفتد، افراد قابل اعتماد و مورد توجه نظام و مسؤولان برگزیده برای این فعال شوند. علاوه بر اینها باید دستگاهها و وزارتخانهها کارشناسی و تخصصی به تبیین مفاهیم امر به معروف و نهی از منکر بپردازند، سپس شرایط اطلاعرسانی فراهم شود و افرادی مسؤول این کارها شوند که مورد اعتماد هستند تا مسايل خلاف اسلام در اجرا ایجاد نشود. بنابراین همان گونه که در سیره ائمه میبینیم، امر به معروف و نهی از منکر باید درست هدایت شود ومورد نظارت حکومت اسلامی باشد، نمونه این را میتوانیم صدر اسلام در سیره رسول خدا(ص)، حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و سایر ائمه(ع) ببینیم و سپس علما و فضلای دینی که در این راستا به خوبی عمل کردهاند.در حال حاضر به لحاظ نبود اطلاعرسانی و تبیین صحیح مفاهیم امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، مشکلاتی را شاهد هستیم که تا اینها رفع نشود، نمیتوانیم امر به معروف و نهی از منکر را به طور صحیح اجرا کنیم. مسؤولان جامعه و افراد شایسته و فقهای دینی مورد تأیید باید بتوانند افراد را برای مسؤولیت در این حوزه انتخاب کنند، زیرا این حوزه بسیار حساس و خطیری است و کوچکترین اشتباه در این زمینه مشکلات متعددی را در جامعه ایجاد میکند و هزینهها و اعتماد جامعه را از بین میبرد. ابتدای بحث به شخصیت معاویه و گفتمان سکولاری او در جامعه اشاره کردید که مغایر با امر به معروف و نهی از منکر بود و همین یکی از عوامل قیام عاشورا شد. چرا مردم در آن دوره از امام حسین(ع) تبعیت نکردند و دچار چند دستگی شدند؟ آیا ولایتپذیری نمیتواند یکی از پیامهای قیام عاشورا باشد؟درست است، در آن دوره جریانهای زیادی در جامعه اسلامی راه افتاده بود، یک عده طرفدار سنت خلیفه اول و دوم بودند، یک عده پیرو آلزبیر و یک عده هم خوارج بودند که مانند همین داعشیهای زمان ما بودند و همان طور که گفتید، یک جریان هم جریان سکولاری معاویه بود که معتقد بود با مسايل خصوصی زندگی مردم کاری ندارد و در واقع یک گفتمان ماکیاولیستی و فرصتطلبانه را راه انداخته بود و به تعبیری، تفکر لائیک یا سکولار داشت. همین چند دستگیها و بیتوجهی به ولایتمداری آل ا... این قیام را ایجاد کرد.درحالی که اگر قیام و فرهنگ عاشورا را مطالعه کنیم، الگوهای بسیاری برای ولایتپذیری و تحکیم ولایت فقیه و پذیرش حاکمیت دینی برایمان ایجاد میشود. خیلی از افراد امروز هم هستند که دچار توهم و بیراهه تفکری هستند درحالی که اگر همینها قیام عاشورا را مطالعه کنند، از سردرگمی درمیآیند. امام حسین (ع) در واقعه عاشورا و عزیمت به کوفه در منزلگاهی خطبهای برای اهل کوفه خواندند و آنها را از پیمان شکنی برحذر داشتند.طبق یکی از خطبهها، ایشان فرمودند: نامههای شما به دستم رسید، فرستادههای شما پی در پی آمدند که شما با بیعت خود ما را تسلیم دشمن نمیکنید. اگر بر بیعت خود ثابت بمانید، به رشد و کمال میرسید. همین طور امام این آیه شریف را تلاوت کردند که « فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ ا... فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيما، خداوند در اين آيه به پيمان بستن و عواقب پيمان شكني با پيامبر(ص) اشاره كردند. بنابراین عهد و پیمان با ولی فقیه و ولی زمان همان عهد و پیمان با خداست، چرا که در عصر غیبت، ولی فقیه جانشین و نائب امام معصوم (ع) است...نکته دیگر نیز مبارزه کردن با طاغوت و استعمار است که باید از قیام امام(ع) درس بگیریم، امروزه استعمار نو سیاسی و فرهنگی در جوامع جریان دارد اگر از نهضت جاویدان امام حسین(ع) درس بگیریم، دست استعمار را از کشور میتوانیم کوتاه کنیم، زیرا از مهمترین اصول امام حسین(ع) بیعت نکردن با یزید و مبارزه با طاغوت بود. یزیدیان زمان ما نیز امتداد دارند و با دین خدا در ستیزند. حضرت امير(ع) میفرمایند: «خط ما و دوستان ما خط موسي است و خط دشمنان ما خط فرعون است» به نظر میرسد منظور این است که خط يزيد و يزيديان و امویان ادامه دارند، چگونه دست اینها را باید از جامعه اسلامی کوتاه کرد؟بله! با الگوگیری از قیام امام حسین (ع) و مبارزات ایشان و جنگ با تمام تفکرات غلط، سایه استکبار از جوامع رخت میبندد و میتوانیم خط مشیهای غلط و احزاب را از هم تشخیص دهیم و با تبلیغات کذب همچون عرفانهای کاذب و نوپدید مبارزه کنیم.
منبع:قدس
211008