کد خبر : ۴۲۷۴۵
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۴

۸ صفر؛سالروز وفات یار ایرانی رسول اکرم(ص)

امروز هشتم صفر مصادف با درگذشت سلمان محمدی یا همان سلمان فارسی در سال ۳۵ هجرى قمرى است.
عقیق:او ایرانى نژاد بود، در میان عرب‏‌ها و مسلمانان حجاز که غالباً عرب‏ نژاد بودند، به مقامى رفیع و مرتب ه‏اى بلند دست یافت. در سال اول هجرى، هنگامى که پیامبر اکرم میان هر دو نفر از مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادرى برقرار نمود، میان سلمان و ابودردا نیز عقد اخوت بست و در این ماجرا به سلمان فرمود: یا سلمان أنت من أهل البیت و قد آتاک الله العلم الاوّل و الآخر و الکتاب الاوّل و الکتاب الآخر؛ اى سلمان، تو از اهل‏بیت ما هستى و خداى سبحان به تو دانش نخستین و واپسین را عنایت کرده است و کتاب اوّل(نخستین کتابى که بر پیامبران الهى نازل شده بود (و کتاب آخر) قرآن مجید) را به تو آموخته است.

مؤلف شهیر «اُسد الغابة»، زندگى ‏نامه سلمان را از ابن ‏عباس به تفصیل نقل کرده است که خلاصه آن چنین است: وى از اهالى روستاى «جى» از توابع اصفهان بود و پدرش دهقان تلاشگر و از پیروان دین زرتشت در این روستا بود و به خاطر علاقه و محبت زیاد به فرزندش سلمان، او را از کار باز مى ‏داشت و خدمت‏کار آتشکده زرتشتیان نمود. اما سلمان با مسیحیان منطقه خود آشنا شد و به کیش مسیحیت درآمد. ولى با مخالفت شدید پدرش مواجه گردید.

پدرش براى جلوگیرى سلمان از پیوستن به مسیحیان، وى را در بند نمود و در خانه خویش زندانى کرد. سلمان از مسیحیان یارى جست و از بند و زندان پدر‌‌ رها شد و به سوى شام هجرت کرد. در آنجا با مسیحیت آشنایى بیشترى پیدا کرد و در کنار اسقف شام به خدمت‏کارى این دین پرداخت.

پس از درگذشت بزرگ مسیحیان در شام، به موصل رفت و پس از مدتى به «عموریه» نقل مکان کرد و در این مدت نیز به مسیحیت و مسیحیان خدمت مى‏ کرد و هم درباره این دین الهى، تحقیق و تفحص بیشترى به عمل مى ‏آورد. پس از درگذشت بزرگ مسیحیان عموریه، به همراه گروهى از عرب‏هاى طایفه بنى ‏کلب به شبه‏ جزیره عربستان هجرت کرد و همسفران ناجوانمردانه وى را در وادى ‏القرى به مردى از یهود فروختند. مدتى نگذشته بود که مردى از یهودیان بنى ‏قریظه، او را از آن یهودى خرید و به همراه خود، به مدینه برد. سلمان، مدتى در این شهر به خدمت‏کارى یهودیان پرداخت. تا اینکه با دعوت پیامبر(ص) آشنا گردید و گمشده خود را در وجود شیرین پیامبر یافت.

وى، مسلمان شد و به فرمان رسول خدا(ص) با صاحب خود پیمان بست که قیمت خود را پرداخت کند و آزاد گردد. مرد یهودى با وى عقد مکاتبه بست که در قبال غرس سیصد نهال خرما و یک دیه کامل و چهل اوقیه طلا، وى را آزاد نماید.



پیامبر اکرم(ص) و برخى از صحابه آن حضرت، وى را یارى کردند تا قیمت کامل خویش را به یهودى پرداخت کرد و طعم آزادى را بار دیگر چشید و در زمره مسلمانان آزاد و یاران نزدیک رسول خدا درآمد.

سلمان در سالى که پیامبر(ص)میان هر دو مسلمانان عقد اخوت بست، به عقد اخوت ابودرداء درآمد و در جنگ خندق، از طراحان اصلى جنگ بود و از آن بعد در تمامى جنگ‏هاى مسلمانان شرکت نمود و حتى پس از رحلت رسول خدا در برخى از فتوحات اسلامى حضور فعال داشت.

وى پس از رحلت پیامبر به کوفه رفت و در آنجا مقیم گردید. سرانجام در سال 35 هجرى قمرى در آخر خلافت عثمان و به قولى در اوّل سال 36 هجرى قمرى، بدرود حیات گفت.

برخى از مورخان روز وفات سلمان را، هشتم صفر دانسته‏ اند. اگر منظورشان صفر سال 35 قمرى باشد، پس وفاتش در آخرین سال خلافت عثمان‏ بن ‏عفان روى داده است. ولى اگر مرادشان صفر سال 36 قمرى باشد، دانسته مى ‏شود که وى در اوائل خلافت حضرت على (ع) زنده بود و حکومت مدائن را هم چون گذشته بر عهده داشت و پس از قریب به پنجاه روز از خلافت آن حضرت، در مدائن وفات یافت. حضرت على آن هنگام در مدینه ساکن بود و هنوز به کوفه مهاجرت نکرده بود. آن حضرت، در عالم غیب از مدینه به مدائن رفت و بر جنازه سلمان نماز خواند و وى را در‌‌ همان مکان دفن نمود.

سلمان فارسى چه آن هنگامى که در مدینه ساکن بود و چه آن هنگامى که به کوفه هجرت کرد و چه آن هنگامى که از سوى عمر بن‏ خطاب به حکومت مدائن منصوب شد، لحظه‏ اى از محبت و دوستى حضرت على (ع) و خاندان وی غافل نشد. او از یاران نزدیک رسول‏ خدا (ص) و امام على(ع) و از شیعیان نخستین و راستین صدر اسلام است.

وى در مدائن وفات یافت و حضرت على در عالم معنى و غیب، خود را به مدائن رسانید و او را غسل و کفن کرد و بر جنازه‏اش نماز خواند و در‌‌ همان جا دفن نمود. هم اکنون مرقد او زیارت‏گاه شیفتگان حقیقت و معرفت است.

منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین