شیوههای ارتباط کلامی از دیدگاه قرآن
عقیق: منصور حسینی
شاید بسیاری از اختلافات و درگیریها ریشه در سوء تفاهمات کلامی داشته باشد. بیگمان سخن گفتن، معجزه الهی است؛ چنانکه خوب و نیک سخن گفتن، هنر انسان است و اینکه انسان بداند چگونه از این کرامت و فضل بیمانند الهی بهره برد و زندگیاش را تعالی بخشد. در کنار پندار نیک و کردار نیک، نیازمند گفتار نیک هستیم. بسیاری از ما خوب و نیک میاندیشیم و از اندیشه پلید پرهیز داریم و در مقام عمل نیز نیککرداریم، ولی در مقام بیان در میمانیم و گفتار زشت و ناپسند بر زبان میرانیم و یا رسا و شیوا و شیرین سخن نمیگوییم و دیگران را از خود میرنجانیم.
بخشی از آموزههای قرآنی به موضوع ارتباط انسانی از جمله ارتباط کلامی اختصاص یافته است؛ زیرا مهمترین و سادهترین و آسانترین راه ارتباطی میان بشر و عامل همگرایی اجتماعی و تبادل اطلاعات، دانش و تجربیات است. آموزههای قرآنی به آداب سخن گفتن توجه خاصی مبذول داشته است. یکی از مسائل مربوط به حوزه آداب سخن گفتن، چگونگی ورود به سخن و خطاب قرار دادن دیگران است؛ چرا که نوع خطاب آدمی همانند ویترین مغازههاست که حقیقت کلام را در یک یا چند واژه به نمایش میگذارد. از اینرو مسئله خطابات، مسئلهای مهم است و به آن توجه خاصی مبذول میشود.
نویسنده در این مطلب به این مسئله از نگاه قرآن و آموزههای وحیانی پرداخته است.
***
سخن، ابزار انتقال پیامها و مفاهیم
سخن به معنای گفتار، کلام، قول، بیان و نطق آمده است. (لغتنامه، دهخدا، ج 8، ص 11906) گفتار و سخن، مهمترین ابزار بشر در انتقال پیامها، مفاهیم، مقاصد و مطالب از سوی گوینده به شنونده است. از اینرو در آیات قرآنی به ابزارهایی که در تحقق بخشیدن به این مهم نقش ایفا میکنند توجه خاص مبذول شده و حتی به برخی از آنها سوگند تکریم و تشریف خورده شده است. تا ارزش و جایگاه بیان، معلوم شود. زبان، لبها، دندانها، حنجره، گوش و مانند آن ازجمله ابزارهایی هستند که قدرت سخن گفتن و نطق و بیان در آدمی را فراهم میآورد.
خداوند در سوره رحمن به ذکر بسیاری از نعمتهای خود به بشر اشاره داشته و خواهان شکر و سپاسگزاری از آن با بهرهبرداری درست و مناسب شده است. در همان آغاز سوره پس از بیان نعمت آفرینش و وجود انسان، به نعمت بیان اشاره میکند تا اهمیت و جایگاه سخن گفتن و گفتار دانسته شود.
در ارزش سخن و بیان همین بس که شرافت آدمی به یک معنا بدان میباشد و لذا فیلسوفان، در بیان فصل انسان از حیوان، نطق و سخن گفتن را مبنای تمایز انسان با دیگر جانوران قرار داده و انسان را حیوان ناطق و گویا معرفی میکنند. به این معنا که سخنگو بودن انسان غیر از سخنگو بودن دیگر جانوران است؛ چرا که این سخن گفتن، با پشتیبانی روح و عقلی است که در اوج کمالی و ادراکی میباشد.
آداب سخن گفتن
آداب سخن گفتن به عنوان بهترین و کاملترین شیوه بیانی مورد توجه آموزههای وحیانی قرآن قرار گرفته است.
از جمله آداب سخن گفتن، آغاز آن با نام و یاد خداوند است، البته بهتر آن است که انسان پیش از ورود به هر سخنی، از دشمن خویش یعنی شیطان به خداوند تبری جوید و در پناه او قرار گیرد تا دشمن غیرقابل رویت با وسوسه در دل و دگرگون کلام، آسیبی به مقاصد نیک وارد نسازد. خداوند حتی در قرائت قرآن، از بندگانش میخواهد تا به او پناه ببرند و با عبارت «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» استعاذه به او برده و از شر تاثیرات ابلیسی در امان مانند. خداوند در آیه 98 سوره نحل میفرماید: فاذا قرأت القرآن فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم؛ پس هرگاه خواستی قرآن بخوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه بر؛ چرا که شیطان میکوشد تا در هنگام بیان، در خاطر آدمی افکار پلید و زشت را القا کند (حج،آیه 52 و نیز نساء آیه 119) و با وسوسهگری خویش اهداف و مقاصد باطل را از زبان دیگری تحقق بخشد.
خداوند در برخی از آیات بیان میکند که شیطان برای رسیدن به این مقصد از طریق وحی و القای سخن در باطن آدمی و القائات شیطانی و الهامات پلید و زشت میکوشد تا به این مقاصد برسد و تنها کسانی که به خدا پناه میبرند یا از عصمت برخوردارند از این القائات و وحی شیطانی در امان هستند.(همان و آیات دیگر)
پس از پناهجویی، از دیگر آدب این است که سخن را با مقامات رحمانیت و رحیمیت الهی شروع کرد تا از القائات و الهامات و وحی الهی بهرهمند شده و کلامی را بر زیان رانیم که مقاصد کمالی را تحقق بخشد و زمینه رشد و تعالی خود و دیگران را فراهم آوریم. از این رو گفته شده هر کلامی بییاد خدا ابتر و دم بریده است و مقاصد عالی را تحقق نمیبخشد و ثمره و بهرهای از خود در گوینده و شنوده به جا نمیگذارد. در روایت است: کل امر ذی بال لم یبدا فیه باسم الله فهو ابتر؛ هر کار اهمیت داری که با نام خدا آغاز نگردد، نافرجام و دم بریده است. ابتر بودن به این است که نتیجه و ثمره خوب و نیکی بر کلام مترتب نشود.
دیگر از آداب سخن، سلام گفتن است. پس از یاد کرد خدا و پناهجویی به او و درخواست بهرهمندی از القائات و الهامات الهی، می بایست مخاطب و شنونده را نیز به مسیر صلح و سلامت هدایت کرد. از این رو القای سلام به معنای وارد کردن شنونده در مسیر سلامت و سبلالسلام از آدابی است که در آیاتی چند از جمله 69 سوره هود، 51 و 52 سوره حجر، 24 و 25 سوره ذاریات و 54 سوره انعام به آن اشاره شده است. خداوند در این آیات تاکید میکند که فرشتگان، بهشتیان و مومنان این خصلت پسندیده را دارند که دیگران را در سلامت خویش همراه میکنند و مخاطب و شنونده را در محیطی امن و سالم قرار میدهند تا از القائات و الهامات الهی که از طریق سخن و گفتار نیک القا میشود بهرهمند شوند.
نیکگویی و بهترین شیوه و روش را در سخن گفتن به کار گرفتن حتی نسبت به دشمنان (بقره، آیه 83 و نیز اسراء، آیه 53 و 23 و 24) در کنار پرهیز از هرگونه بدگویی و زشتزبانی (نساء، آیه 148) و محافظت بر عفت در سخن (بقره، آیات 197 و 222 و 230و نیز آل عمران، آیه 47 و نساء آیه 21) در راستای تحقق بخشیدن به نیک گفتاری است که از سوی خداوند به عنوان یکی دیگر از آداب سخن گفتن مورد توجه و اهتمام قرار گرفته است.
خداوند از مومنان میخواهد تا برای تحقق نیک گفتاری و برترین و زیباترین شیوه بیان و کلام، از هرگونه بدگویی و استهزاء و تمسخر دیگران (نساء، آیه 46 و نیز ممتحنه، آیات 1 و 2) دروغ و گزافگویی(کهف، آیات 4 و 5) فریبکاری در سخن(انعام، آیات 112 و 113) لغوگویی و باطلگویی(مریم، آیه 62 و نیز حج، آیه 30 و احزاب، آیه 4) و مانند آن اجتناب کنند؛ چرا که اینگونه سخن گفتن همان رفتار و گفتار ابلیس است که جز کینهجویی و درگیری و اختلاف و بستن راه کمالات هیچ ثمرهای برای انسان ندارد.
نحوه خطاب قرار دادن
با توجه به آموزههای وحیانی درباره آداب سخن گفتن و تعیین برخی از مشخصات نیکگفتاری و زشت گفتاری، میتوان دریافت که چرا خطابات از جایگاه ویژهای در سخن گفتن برخوردار است؛ چرا که شنونده و مخاطب نخست با این وجه بیانی گوینده آشنا میشود. بنابراین نوع بیان و خطاب میتواند تاثیرات شگرفی در شنونده برای شنیدن و بهره بردن یا گریختن و گوش بستن به جا بگذارد.
با نگاهی به خطاباتی که خداوند به حضرت محمد(ص) به عنوان کاملترین و بهترین و شریفترین بنده خویش میکند، میتوان دریافت که انسانها در خطابات خویش چه شیوهای را میبایست در پیش گیرند.
خطابات باید با توجه به روحیات و حالات شنونده صورت گیرد؛ در عین حال باید در نوع خطابات به محتوای خطاب و پیامی که القا میشود نیز توجه داشت. به این معنا که هم شخصیت و روحیات و حالات شنونده مورد توجه و اهتمام باشد و هم خطاب با توجه به محتوایی که دارد، انجام گیرد.
گاه شنونده نیازمند تسلی است. در حالی که شنونده در غم و اندوهی است، خطابات میبایست بگونهای باشد که موجبات تسلی و آرامش مخاطب و شنونده شود. خداوند در آیاتی این روش را در پیش گرفته است تا پیامبر(ص) را به آرامش برساند و تسلیبخش او باشد. از جمله این آیات میتوان به خطاباتی اشاره کرد که در آیات 46 سوره انعام و 65 و 99 سوره یونس و 12 سوره هود و مانند آن آمده است.
خطاب به کودکان و دانشآموزان نیز باید اینگونه باشد. دانشآموزان بويژه در آغاز سال تحصیلی و ورود به مدرسه دارای اضطراب و تشویش هستند، نوع خطاب آموزگار میتواند آرامش را به دانشآموزان منتقل کند و دلهره را بزداید. والدین نیز میبایست این روش را در مواردی که کودک در اضطراب به سر میبرد به سبب احتمال شکست در کاری یاحضور در امتحانی در آن حالت به سر میبرد بکار گیرند و او را تسلی بخشند و روحیهاش را تقویت کنند.
در این میان خطاب تشجیعی میتواند کودک را برانگیزد و او را به کارهای بزرگ و گامهای بلند برداشتن تشویق کند. خداوند از این روش برای تشویق و تشجیع پیامبر(ص) استفاده کرده است. از جمله در آیه 67 مائده وی را به اعلان ولایت امیر مومنان علی(ع) تشویق میکند. (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک) پیامبر(ص) در آن زمان میهراسید که اگر ولایت امیر مومنان علی(ع) را بیان کند، او را ترور کنند و اجازه ندهند تا رسالت به سرانجام کمالیاش برسد. خداوند وی را در این آیه تشجیع میکند که باید به این مهم اقدام کند تا رسالت به اکمال و اتمام رسد و ترسی از دشمنان منافق نداشته باشد؛ چرا که خدا حافظ او از شر آنان است و اجازه نمیدهد تا کسی متعرض آن حضرت و رسالت وی شود و ولیالله را بکشد. (والله یعصمک من الناس)
خطاب تشجیعی نسبت به سربازان و کارگران در صحنههای سخت و مشکل میتواند بسیار مفید و سازنده باشد و آنها را به انجام کارهایی سوق دهد که بیرون از توان ظاهری بشر است. این نوع خطاب در بسیاری کارهای ناممکن و سخت کارآیی دارد و توان بشر را چند برابر میسازد بویژه اگر از سوی کسانی بیان شود که شنونده آنها را قبول دارد و به عنوان سرمشق و الگوی زندگی خویش میشناسد.
خطاب تحریضی نیز در همین زمینهها و حوزهها کاربرد دارد. خداوند برای تشویق پیامبر(ص) و مومنان به جهاد از چنین خطابی بهره میگیرد. نمونه این خطاب را میتوان در آیه 6 سوره تحریم یافت که در آن خداوند پیامبر(ص) را برمیانگیزد تا با منافقان و کافران بجنگد و بر ایشان سخت گیرد و اجازه ندهد تا در مسیر رسالت و عدالت مانعی ایجاد کرده و دولت اسلامی پیامبر(ص) را از درون و بیرون متزلزل کنند.
از دیگر خطابهای موثر میتوان به خطاب امتنانی اشاره کرد. در اینگونه خطابها برای تشویق و ترغیب شنونده به انجام عملی با یادآوری نعمتها وکارهایی که برای شخص از سوی گوینده انجام گرفته است، وی را برمیانگیزد تا عملی را انجام دهد. بیان نعمت و کارها و خدمات از سوی گوینده به این معناست که او همواره شنونده را مورد لطف خود قرار داده و میدهد و انجام این عمل نیز به سود شنونده است و در حقیقت لطفی از جانب گوینده است که با انجام آن عمل شنونده میتواند از برکات و آثار دیگری بهرهمند شود و از نعمتهای جدیدی سود برد. خداوند از این روش برای ترغیب پیامبر(ص) برای انجام کارهای بزرگ و مهم بهره برده است. از جمله اینگونه خطابات میتوان به خطاب در آیه 52 سوره شوری و 1 تا 3 سوره فتح و 3 تا 11 سوره ضحی و نیز 1 تا 4 سوره انشراح و همچنین آیات سوره کوثر اشاره کرد.
نوعی دیگر از خطابات خطاب تشریفی است که به اشکال گوناگون به کار گرفته میشود تا جایگاه شخص را بلندمرتبه نشان دهند. اگر بخواهید مخاطب و شنونده شما با جان و دل سخنان شما را بشنود و بپذیرد و دیگران نیز جایگاه شخص را بشناسند، بهتر آن است که از خطاب تشریفی استفاده شود. اینگونه خطاب، شنونده را ترغیب به شنیدن و انجام دادن میکند. والدین و آموزگاران میتوانند از این روش برای ترغیب کودکان و دانشآموزان بهره گیرند. اینکه کودک را به عنوان دلبندم یا جانم یا عزیزم یا نورچشم و مانند آن خطاب کنند، موجب میشود تا شنونده و کودک به شنیدن سخن و عمل بدان، ترغیب شود. آیات بسیاری به شکل خطابات تشریفی وارد شده است. حضرت ابراهیم(ع) با خطاب یا ابت، آزر را به سوی ترک بتپرستی تشویق میکند و یا فرزندش را به انجام قربانی شدن میخواند. از جمله این آیات تشریفی میتوان به آیات 16 و 17 سوره لقمان و مانند آن اشاره کرد.
خطاب تکریمی از دیگر روشهایی است که در قرآن به کار رفته است. این روش موجب تشویق مخاطب و شنونده به گوش دادن و عمل کردن میشود. خطابهایی چون یا ایها الرسول (مائده، آیات 41 و 67) یا خطاب یا ایها المزمل (مدثر، آیه1) و مانند آن از جمله این قبیل خطابات است. تکریم و بزرگداشت افراد با عناوین و القاب خاص میتواند در جلب و جذب مخاطب به شنیدن و عمل کردن بسیار مفید و سازنده باشد. این روش برای اولیای تربیتی از مربیان و آموزگاران و والدین بسیار کاربردی و سازنده است و کودک و دانشآموز را ترغیب به کارهای بزرگ و خوب و سازنده میکند.
خطابهای مهرجویانه مانند خطاب آیه 186 سوره بقره و 124 و 159 سوره آلعمران از دیگر روشهای مفید و سازنده در جهت جلب و جذب شنونده و مخاطب است. البته گاه نیاز است که گوینده از روش خطابهای هشدارآمیز (آلعمران، آیه 60 و نساء، آیات 105 و 107) و یا خطابهای عبرتآموز (یونس، آیه 39 و نمل، آیه 51) استفاده کند تا شنونده نسبت به عملکرد و رفتار خویش به تصحیح و اصلاح اقدام کند و از مسیر نادرست و رفتار نابهنجار بیرون آید و در مسیر درست و راست قرار گیرد.
بازخوانی همه این امور وقت و حوصله دیگری میطلبد و به همین مقدار در اینجا بسنده میشود. برای تحقق همه اینها لازم است که انسان موقعیتشناس و سخنشناس باشد و بداند که هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. سخنشناس بودن و آداب آن را به جا آوردن میتواند آثار تربیتی خوبی به جا گذارد و بسیاری از گرههای کور را با زبان شیرین و شیوا باز کند.
منبع:کیهان