عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۱۸۱۸
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۶
حکایت هایی از گلستان؛
يكى از وزيران مغرور و غافل، خانه يكى از افراد ملتش را ويران كرد، بى خبر از سخن حكيمان فرزانه كه گفته اند: آتش سوزان نكند با سپند آنچه كند دود دل دردمند.
عقیق:در کتاب حکایت های گلستان سعدی به قلم حجت الاسلام محمد محمدی اشتهاردی اینچنین آمده:
يكى از وزيران مغرور و غافل، خانه يكى از افراد ملتش را ويران كرد، بى خبر از سخن حكيمان فرزانه كه گفته اند:
آتش سوزان نكند با سپند       آنچه كند دود دل دردمند(1)
گويند: ((سلطان همه جانوران ، شير، و خوارترين جانوران الاغ است . به همراه الاغ باربر، راه رفتن از همراه رفتن با شير درنده بهتر است .))
مسكين خر اگر چه بى تميز است    چون بار همى برد عزيز است
    گاوان و خران بار بردار     به ز آدميان مردم آزار
پادشاه از روى قائن و نشانه ها، به زشتى اخلاق آن وزير غافل و مغرور پى برد، او را دستگير كرده و در زير سخت ترين شكنجه ها كشت.
حاصل نشود رضـاى سلطان     تا خاطر بندگان نجويى (2)
خواهى كه خداى بر تو بخشد   با خـلق خـداى كـن نكويى
يكى از افرادى كه مورد ستم همان وزير قرار گرفته بود، از كنار جسد او گذر كرد، وقتى كه وضع نكبتبار او را ديد، بينديشيد و گفت:
نه هر كه قوت بازوى منصبى دارد
به سلطنت بخورد مال مردمان به گزاف (3)
توان به حلق فرو برد استخوان درشت
ولى شكم بدرد چون بگيرد اندر ناف (4)
نماند ستمكار بد روزگار
بماند بر او لعنت پايدار


پی نوشت ها:
1- يعنى: آه دل مظلومان در سوزاندن كاخ ستم، بيشتر از آن آتش در اسپند، گيرنده است.
2- در اين شعر، منظور از سلطان، خدا است.
3- يعنى: هركه به خاطر مقام و جاه ، قدرتى يافت، نبايد مال مردم را به ناحق حيف و ميل كند.
4- بگيرد: گير كند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین