کد خبر : ۴۰۹۹۵
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۴

مسیحی‌ای‌که‌دیگرجزازعلی(ع)ننوشت

جورج جرداق، نویسنده‌، شاعر و استاد دانشگاه لبنانی مسیحی، 14 آبان‌ماه از دنیا رفت؛ شخصیتی که 60 سال پیش با نگارش «امام علی صدای عدالت انسانی» نامش با اسم امام علی (ع) گره خورد و در دنیای مسلمانان پرآوازه شد.
عقیق:داستان زندگی «جورج جرداق» روایت عشق مردی مسیحی لبنانی به امام اول شیعیان حضرت علی (ع) است. جرداق نویسنده‌ای بود که پس از شناخت علی (ع) دیگر کسی را شایسته‌ ستایش در کتاب‌هایش ندانست.

جورج جرداق، نویسنده‌، شاعر و استاد دانشگاه لبنانی مسیحی، 14 آبان‌ماه از دنیا رفت؛ شخصیتی که 60 سال پیش با نگارش «امام علی صدای عدالت انسانی» نامش با اسم امام علی (ع) گره خورد و در دنیای مسلمانان پرآوازه شد.

جورج سمعان جرداق نویسنده و شاعر مسیحی سال 1926 در جنوب لبنان در خانواده‌ای از تبار «غسانی» به دنیا آمد. منطقه‌ای که او در آن رشد پیدا کرد چه از لحاظ جاذبه‌های طبیعی و تاریخی و چه از منظر علم‌پژوهی مردمانش، شهره است. جرداق در خانواده‌ای علی‌دوست، تحت سرپرستی پدر و مادری بزرگ شد که بر سردر خانه‌شان سنگی با پیام «لافتی الا علی،‌ لاسیف الی ذوالفقار» نصب کرده بودند.

بر اساس منابع موجود، او در مصاحبه‌ای که سال 2002 با گروهی از نویسندگاه ایرانی از جمله رضا امیرخانی انجام داده، در این‌باره گفته است: من در خانواده‌ای مسیحی بزرگ شده‌ام که به این چیزها اعتقاد نداریم. اما بگذارید خاطره‌ای بامزه برای‌تان تعریف کنم. پدر من حجار بود، سنگ‌تراش. کارهایش را می‌فروخت و به دهات اطراف می‌برد و روزی‌اش از این راه به دست می‌آمد. اما سنگی را در خانه نگه داشته بود و دو سال روی آن کار می‌کرد. بعد که کارش تمام شد آن را به سردر خانه‌مان آویخت. روی آن سنگ این جمله حک شده بود: «لافتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار».

برادر او «فؤاد» شاعر و لغت‌شناس بود و تاثیر بسزایی در رشد فرهنگی جرداق داشت. «دیوان متنبی» و «مجمع البحرین ناصیف الیاجزی» دو کتاب محبوب جرداق در کودکی بود که او در زمان فرار از مدرسه با خود به‌همراه می‌برد و به گوشه‌ای دنج در طبیعت پناه می‌برد. بعدها پس از هدیه گرفتن «نهج‌البلاغه» از فؤاد، سخنان گوهربار علی (ع) همدم گوشه‌های تنهایی جرداق شد.

جرداق داستان آشنایی با کتاب حضرت علی (ع) را این‌گونه روایت می‌کند: برادر بزرگ‌ترم بعد از این‌که پشتکار مرا در خواندن متون ادبی دید، روزی کتابی قطور به من هدیه داد و گفت: همه ادبیات عرب در همین کتاب خلاصه شده است... من «نهج‌البلاغه» را به دست می‌گرفتم، از مدرسه می‌گریختم، می‌رفتم در کنار چشمه‌ای، به صخره‌ای تکیه می‌دادم و غرق دریای «نهج‌البلاغه» می‌شدم.

«فؤاد» به برادرش گفت: این کتاب را به صورت ویژه بخوان و هرچه می‌توانی از آن حفظ کن، چون همه خیرات برای کسی است که این کتاب را بخواند و مطالب آن را حفظ کند.

جرداق علاوه بر تدریس ادبیات و فلسفه اسلامی در دانشگاه بیروت در مطبوعات لبنانی هم قلم می‌زد و با رادیو و تلویزیون کشورش همکاری داشت. مهم‌ترین اثر این نویسنده لبنانی که در طول عمر 88 ساله‌ خود 30 جلد کتاب تالیف کرد‌، «امام علی صدای عدالت انسانی» است. «علی و حقوق بشر»، «علی و انقلاب فرانسه»، «علی و سقراط»، «علی و دوران زندگانی‌اش» و «علی و قومیت عربی» پنج جلدی مشهور جورج جرداق حول محور ابعاد مختلف شخصیت امام علی (ع) است.

او که پس از مطالعه «نهج‌البلاغه» درگیر ادبیات بی‌نظیر علی (ع) شده بود، در بخش دیگری از مصاحبه یادشده از نحوه‌ آشنایی‌اش با شخصیت امام اول شیعیان سخن گفته است: وقتی رفتم دانشگاه هم‌زمان در دو رشته ادبیات عرب و فلسفه عرب تحصیل و بعد تدریس می‌کردم. در هر دو این رشته‌ها مجدداً با امام علی برخورد کردم، به عنوان شخصیتی بزرگ در ادبیات و فلسفه. تصمیم گرفتم یک تحقیق خیلی جدی بکنم پیرامون این شخصیت. از «عقاد» و «طه حسین» بگیر تا علمای شیعه. هر کتابی را که مرتبط با امام علی بود، خواندم. با مطالعه این کتاب‌ها متوجه شدم که همه در مورد ولایت امام علی، حقانیت یا عدم حقانیت او صحبت کرده‌اند و شخصیت بزرگ او در این بحث‌ها گم شده است. چندان در حواشی مسأله خلافت فرومانده‌اند که چهره نورانی علی را ندیده‌اند؛ زمامداری علی را دیده‌اند، اما از انسانیت او مغفول مانده‌اند. من سیراب نشدم. پس شخصیت درخشان و بزرگ او را شکافتم. فقد بقرت عبقریته! دوباره برگشتم به کنار سرچشمه‌های مرجعیون، عیون مرجعیون و «نهج‌البلاغه» دوران کودکی، اما با روشی جدید. همه کتاب‌هایم درباره امام علی را همین‌گونه نوشتم...

این نویسنده شیفته علی (ع) در ادامه داستان چاپ کتاب معروفش را برای نویسندگان ایرانی تعریف می‌کند: ماجرای خیلی زیبایی دارد. شما حتماً خیال می کنید که با کمک مسلمانان این کتاب چاپ شد؟ (می‌خندد) همان‌طور که متنش را می‌نوشتم، سردبیر مجله «الرساله» آمد و گفت اجازه بده که شماره به شماره چاپ کنیم. من قبول نکردم. بعد از اصرار و الحاح فراوان او عاقبت دو قسمت از متن را به او دادم. بلافاصله بعد از چاپ، رییس کشیشان و راهبان فرقه «کرملیه» (از فرق مارونی مسیحی) گفت: من خودم این را به هزینه خودم چاپ می‌کنم. طبیعتاً خیلی خوشحال شدم. برای این که دیدم از دست ناشرهایی که عمده‌شان واقعاً دزدند خلاصی یافته‌ام.

جرداق در ادامه درباره واکنش‌ هم‌کیشانش به چاپ کتابش می‌گوید: اتفاقاً اول کار، مسیحی‌ها فهمیدند و ذوق‌زده و شادان آمدند پیشم. می‌گفتند تو عرب را سرافراز کرده‌ای. پول جمع کرده بودند و می‌خواستند پول چاپ کتاب را به من بدهند. گفتم این کتاب را با پول خودم چاپ نکرده‌ام و رییس راهبان «کارملیه» چاپ کرده. رفتند که به او پول بدهند. او گفت خجالت بکشید، من این را چاپ نکرده‌ام، این پول راهبانی است که در این‌جا عبادت می‌کنند. ببرید این پول را بدهید به فقرا. بعدها آن کشیش - رییس راهبان کارملیه - به من گفت من امام علی را دوست دارم و از برکت او فقرای ما نیز به نوایی رسیدند.

 چندی پیش مجتبی شاکری - رییس کمیته نام‌گذاری معابر شورای شهر تهران - از نام‌گذاری محلی در تهران به نام جورج جرداق به پاس فعالیت‌هایش برای امام علی (ع) و «نهج‌البلاغه» خبر داد.

کتاب جورج جرداق


منبع:ایسنا

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین