۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۰۲
نکویی که متولد سال 1307 بود، در نوجوانی رویای صادقهای میبیند. در آن رویا، او در حال بوسهزدن به مزار نورانی سیدالشهدا (ع) بانویی بزرگ را میبیند که به او میگوید: «بخوان!» علی سواد نداشته و نمیتوانسته بخواند، اما آن بانو تأکید میکند که: «از حسین بخوان.» نکویی این شعر را در خواب میخواند:
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم
بعد از دیدن آن رویا، پیش حاج مرشد قاسم، استاد خیلی از مداحان آن زمان میرود و از او شعر میگیرد و میخواند. صبح شعرها را مینوشته و تا شب، در حالی که کارگر کارگاه آلومینیومسازی بوده، حفظ میکرده است. غیر از شعرهای مرشد قاسم، کتابهای دیگری هم خریده بوده و شعرهایشان را حفظ میکرده است.
نکویی کمکم به مداحی تمام عیار تبدیل شد و در خلال مداحی، هم به مشهد و سوریه کاروان میبرد و هم زیرزمین خانهاش در حوالی میدان خراسان را به آشپزخانه بزرگی برای پخت و پز غذای هیئتهای مذهبی اختصاص میدهد. هرچند او در مداحی، کاروانداری و برگزاری هیئت، مرد شناختهشدهای بود، اما خیلیها هستند که حاج علی نکویی را هنوز به قیمههای بسیار خوشمزهاش میشناسند. غذاهایی که از بهترین مواد اولیه تهیه میشد و تا آخر عمر او و مرحوم ساسانی، داماد و همکارش، هیچگاه کیفیت خود را از دست نداد.
حاج علی نکویی به «حاتم طایی مداحان» شهرت داشت؛ چرا که آدم سفرهدار و سخاوتمندی بود و وقتی روضه ده روزه در خانهاش دایر میکرد، تمام کوپنفروشها و دستفروشهای میدان خراسان هم نشانی آن را میدانستند و صلاه ظهر خودشان را به سفره او میرساندند. ضمن اینکه هر سال، همه مداحانی که روز میلاد حضرت زهرا (س) به دیدار رهبر فرزانه انقلاب میرفتند، در مراجعت از بیت رهبری به منزل او میرفتند و غذا میخوردند.
نکویی در سالهای دور، قصد جلای وطن و اقامت در کربلای معلی را هم داشت که به دلیل آشفتگیهای سیاسی آن روزگار عراق، از مهاجرت به کربلا و مجاورت با حرم سیدالشهدا (ع) دست کشید.
حاج علی نکویی اگر چه نتوانست مقیم کوی یار شود، اما خادم افتخاری حرم سه ساله ابیعبدالله (ع) شد و همیشه او را با آن پلاک بیضیشکل طلایی روی یقه پالتوی بلندش میشناختند. پلاکی که روی آن نوشته بود: «خادم حرم رقیه (س)» اتفاقاً خودش وصیت کرده بود که آن مدال افتخار با پیکرش دفن شود. همین هم شد. حاجی نکویی در هشتم رمضان 89 در 82 سالگی درگذشت و بدنش با آن پلاک طلایی در ابن بابویه به خاک سپرده شد.