۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۹ : ۱۹
عقیق:وقتي
روايتي از امام رضا(ع) ديدم كه فرمود همين كه ماه محرم فرا ميرسيد، لبخند از
لبان پدرم محو ميشد و ديگر كسي ايشان را متبسم نميديد، به سراغ كتاب آيت الله
ميرزا جواد ملكي تبريزي رفتم و مراقباتي را كه ايشان براي دهه اول محرم و عاشورا
بيان كرده بود مطالعه كردم. اگرچه عمل كردن به اين دستورات سخت است ولي با سرلوحه
قرار دادن و توجه به اين مراقبات ميتوانيم دلهايمان را عاشورايي كنيم.
امام
خميني درباره كتاب استاد اخلاق خود چنين سفارش كردند كه «از علماي معاصر كتاب
شيخ جليل القدر، عارف بالله، حاج ميرزا جواد ملكي تبريزي را مطالعه كن»
و صاحب تفسير الميزان، مرحوم علامه طباطبايي اين كتاب را به درياي لبريزي تشبيه
كردند كه «در
سنگ و پيمانه نگنجد و مولف آن پيشواي والا مقامي است كه بلنداي شخصيت او با هيچ
مقياسي قابل اندازه گيري نيست.»
اين
استاد اخلاق براي ورود به ماه محرم به ويژه دهه اول آن در كتاب المراقبات مطالبي
را بيان كرده كه ميتوان گفت «هم دستورات اخلاقي است هم ذكر مصيبت» و گاهي نيز
درجه ايمان و اخلاص دوستداران اهل بيت را به سنگ محك گرفته و ميآزمايد.
ملكي
تبريزي ميگويد: سزاوار است حال دوستان ائمه اهل بيت به حكم دوستي، وفا و ايمان به
خدا و پيامبر (ص) در دهه اول محرم تغيير نموده و در دل و سيماي خود، آثار اندوه و
درد اين مصيبتهاي بزرگ و دردناك را آشكار نمايند. بايد مقداري از لذائذ زندگي
مانند خوردن، نوشيدن و حتي خوابيدن و سخن گفتن (مگر درحد ضرورت) ترك نموده و مانند
كسي باشند كه پدر يا فرزند خود را از دست داده است.
وي
ميافزايد: نبايد احترام ناموس خدا و احترام پيامبر (ص) و احترام امامش (ع) كمتر از احترام خود و
نزديكانشان باشد و لازم است كه خدا و پيامبر (ص) و امامش (ع) را بيش از خود،
فرزندان و نزديكانش دوست داشته باشد.
وي
با استناد به آيه ۲۴ سوره توبه كه ميفرمايد «بگو اگر پدران و پسران خود را بيش از
خدا و رسولش و جهاد در راه او دوست داريد، منتظر باشيد تا خداوند مطلب مورد نظر
خود را انجام داده و شما پشيمان و زيانكار شويد»، داستاني جالب از فرزند خود نقل
ميكند و ميگويد: يكي از فرزندان كوچكم در دهه اول محرم فقط نان خالي ميخورد و
تا جايي كه ميدانم كسي به او نگفته بود كه اين كار را انجام دهد و گمان ميكنم
سرچشمه اين كار دوستي باطني او بود.
ملكي
تبريزي در ادامه ميگويد: حال اگر كسي نتواند در تمام دهه اول اين كار را انجام
دهد بايد در روز تاسوعا، عاشورا و شب يازدهم نان خالي بخورد و تا عصر روز عاشورا،
مواردي همچون خوردن، آشاميدن و حتي ديدار با برادران ديني را رها كند و آن روز
را روز گريه و اندوه خود قرار دهد.
وي
زيارت امام حسين (ع) در دهه اول محرم با زيارت عاشورا را به عزاداران و دوستداران
آن حضرت سفارش ميكند و ميگويد: اگر ميتواند مراسم عزاداري آن حضرت را در
منزل خود با نيتي خالص برپا نمايد و اگر نميتواند، در مساجد يا منازل دوستانش به
برپايي اين مراسم كمك كرده و اين مطلب را از مردم بپوشاند تا به اخلاص نزديك شده و
از خودنمايي دور شود.
اين
استاد فرزانه ميگويد: مواسات با امام حسين (ع) و اهل بيت بايد به خاطر صدمات
ظاهري كه به آن حضرت وارد شد، باشد ولي از اين مطلب هم نبايد غافل شد كه صدمات
ظاهري كه بر آن حضرت وارد شد در مورد هيچكدام از پيامبران و جانشينان آنان وحتي
درمورد هيچيك از جهانيان شنيده نشده است.
ملكي
تبريزي افزود: بنابر اين دوستانش بايد كارهايي را كه مناسب اين مصيبت بزرگ است به
خاطر مواسات با آن حضرت در اين مصيبت انجام دهند، به گونهاي كه گويا اين مصيبت بر
خود، عزيزان و فرزندان يا خويشان آنان وارد شده است. زيرا امام به فرموده جدش سزاوراتر از آنان
نسبت به خودشان ميباشد و به اين جهت او اين مصيبت را پذيرفت و وجود شريف خود را
فداي پيروان خود نمود تا آنها را از عذاب دردناك رهايي بخشد.
وي
در ادامه به بيان مصيبتهاي سيدالشهدا (ع) پرداخت و افزود: آن حضرت فرزندان و
عزيزان خود را يتيم نمود، به اسارت حرم و زنان و حضرت زينب (س) رضايت داده و اصغر
و اكبر و برادران و دودمان خود را سر بريد تا پيروانش را از گمراهي و پيروي گمراه كنندگاني
كه هلاك شده و ديگران را به هلاكت ميكشانند نجات داده و به اين وسيله آنان را از
گناهان بزرگ و آتش رهايي بخشد.
بنابر
اين به حكم وفا و مواسات كه از صفات عالي انساني است لازم است كه همان چيزي را
كه امام حسين (ع) به آنان عنايت كرده، آنان نيز به امام تقديم نموده و همانگونه كه
امام خود را فداي آنها نمود آنان نيز خود را فداي او نمايند و حتي اگر چنين كاري
را نيز انجام بدهند باز هم به خوبي با او مواسات ننمودهاند. زيرا وجود شريف او
قابل مقايسه با ديگران نيست. چون سيدالشهدا (ع) مانند پيامبر (ص) علت آفرينش تمام موجودات
و سرور تمام مخلوقات و پيامبران و فرشتگان نزديك به خداوند بوده و محبوب خداوند و
محبوب محبوب اوست.
وي
در ادامه حال شيعيان حسيني را در دهه اول محرم اين گونه تشريح ميكند: با گفتاري
صادقانه و با زبان حال به امام حسين (ع) بگويد:
- كاش به جاي تو تمام اين بلاها بر سر من آمده و فداي تو ميشدم.
- كاش خويشان و فرزندان من به جاي خويشان و فرزندان تو كشته
و اسير ميشدند.
- كاش تير حرمله كه لعنت خدا بر او باد سر شيرخوار مرا ميبريد.
- كاش فرزندم به جاي فرزند تو قطعه قطعه ميشد.
- كاش جگر من از شدت تشنگي تكه تكه ميشد.
- كاش از شدت تشنگي دنيا بر چشمم تيره و تار ميشد.
- كاش من درد اين جراحتها را تحمل مينمودم.
- كاش آن تير به گلوي من مينشست و جان مرا ميگرفت.
- كاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و
آنها را مانند كنيزان در شهرها گردانده بودند.
وي
تاكيد ميكند: اگر اين سخنان را صادقانه بگويي، تو را پذيرفته و به خاطر مواسات
راستين با بزرگوارترين سادات، تو را در جايگاه راستگويان با آنان همنشين ميگرداند.
ولي به صورت جدي از فريبكاري با اين سخنان بپرهيز. زيرا ممكن است وقتي ميگويي
حاضرم اين بلاها را به جاي امام (ع) تحمل نمايم، حال و دل تو به مقدار كمتر از يك
صدم آن را هم تصديق نكرده و در موقع امتحان جز مقدار كمي از اين ادعاها قبول نشود
و در اين صورت به جاي اينكه به جايگاه صدق و درجه صديقين برسي به ذلت دروغ و پايينترين
درجات منافقين ميرسي.
پس
اگر ميبيني كه نميتواني اين گونه با امام (ع) مواسات نمايي، ادعاهاي دروغ را از
خود دور كرده و خود را خوار نكن و فقط بگو كاش با تو بوده، در مقابل تو كشته شده و
به سعادت بزرگي ميرسيدم و اگر ميبيني به اين مقدار هم معتقد نيستي، مرض دل خود
را كه همان دوستي اين دنياي پست و ميل و اعتماد به زندگي آن و فريب خوردن به
زيباييهاي آن است، معالجه كرده و اين گفته خداوند را كه در قرآن آمده است بخوان
كه «اي يهود، اگر گمان ميكنيد فقط شما دوستان خدا هستيد و اگر راست ميگوييد
آرزوي مرگ كنيد.
مرحوم
ملكي تبريزي در پايان چنين سفارش ميكند: در آخر روز عاشورا زيارت تسليت را بخواند
و روز عاشورا را با توسلي كامل به حمايت كننده و پناه آن روز كه از معصومين (ع) ميباشند
به پايان رسانده و در توسل، اصلاح حال و پذيرش عزاداري را خواسته و از كوتاهي خود
معذرت بخواهد.
منبع:ايرنا